به گزارش سرویس کودک پایگاه خبری ساعدنیوز، در دنیای مدرن امروز، اشتغال مادران به یک پدیده رایج و گریزناپذیر تبدیل شده است. با رشد شهرنشینی، تحصیلات بالاتر زنان و فشارهای اقتصادی، بسیاری از مادران همزمان با ایفای نقش مادری، به اشتغال بیرون از خانه روی آوردهاند. این تحول اجتماعی سوالات زیادی را در زمینه تأثیر اشتغال مادران بر رشد و پرورش فرزندان به وجود آورده است. آیا اشتغال مادران باعث غفلت از نیازهای عاطفی فرزندان میشود؟ یا برعکس، الگوی مثبتی از استقلال و پیشرفت برای کودکان ایجاد میکند؟ در این مقاله با نگاهی جامع به تأثیرات روانی، تربیتی و اجتماعی اشتغال مادران بر فرزندان میپردازیم.
رشد عاطفی کودک به شدت تحت تأثیر رابطه نزدیک با والدین بهویژه مادر قرار دارد. حضور طولانیمدت مادر در محیط کار ممکن است باعث کاهش زمان تعامل عاطفی با فرزند شود و احساس ناامنی یا بیتوجهی را در برخی کودکان ایجاد کند. این مسئله بهویژه در دوران نوزادی و خردسالی که کودک نیاز شدیدی به تماس عاطفی و پاسخدهی سریع دارد، اهمیت بیشتری دارد.
با این حال، مطالعات نشان دادهاند که کیفیت ارتباط مادر با فرزند مهمتر از کمیت زمان حضور است. مادری که هرچند زمان کمتری با کودک میگذراند اما بهصورت مؤثر و آگاهانه با او تعامل دارد، میتواند تأثیرات مثبتی بر رشد عاطفی کودک داشته باشد. بنابراین مدیریت زمان و ایجاد ارتباط مؤثر کلید اصلی در کاهش پیامدهای منفی اشتغال مادر است.

یکی از پیامدهای مثبت اشتغال مادر، پرورش حس استقلال و اجتماعی شدن بهتر کودک است. فرزندی که از سنین پایینتر به مراقبت در مهد کودک یا توسط مراقبان دیگر سپرده میشود، فرصت بیشتری برای تعامل با همسالان پیدا میکند و مهارتهای اجتماعی او بهتر شکل میگیرد.
علاوه بر این، مادران شاغل اغلب الگویی از توانمندی، خودکفایی و مسئولیتپذیری برای فرزندان خود هستند. مشاهده تلاشهای مادر برای تعادل بین کار و خانه میتواند ارزشهایی همچون تلاش، نظم، استقلال و برنامهریزی را در ذهن کودک نهادینه کند.

تحقیقات نشان میدهد که فرزندان مادران شاغل، بهویژه در خانوادههایی با تحصیلات بالاتر، عملکرد تحصیلی مناسبی دارند. این امر میتواند به دلیل وجود ساختار منظم در خانواده، انگیزه بیشتر برای موفقیت، و الگوبرداری از موفقیت والدین باشد.
اما در برخی موارد که مادر زمان کافی برای نظارت بر تکالیف فرزند یا مشارکت در فعالیتهای آموزشی او ندارد، احتمال افت تحصیلی نیز وجود دارد. این مسئله نشان میدهد که نقش حمایت عاطفی و آموزشی مادر، صرف نظر از اشتغال، همچنان حیاتی است و نیاز به برنامهریزی دقیق دارد.
اشتغال مادران میتواند در شکستن کلیشههای جنسیتی سنتی نقش مؤثری ایفا کند. فرزندان مادران شاغل، بهویژه دختران، بیشتر از همسالان خود به شغل، تحصیل و مشارکت اجتماعی تمایل دارند و باورهای محدودکننده درباره نقش زن در خانه را کمتر درونی میکنند.
پسرانی که مادر شاغل دارند نیز اغلب در بزرگسالی دیدگاهی منعطفتر نسبت به تقسیم وظایف خانوادگی و مشارکت زنان در اجتماع دارند. به این ترتیب، اشتغال مادر میتواند عاملی مهم در تربیت فرزندانی با نگرشهای برابرطلبانهتر باشد.
اشتغال مادر، بهویژه اگر با خستگی، استرس یا احساس گناه همراه باشد، میتواند باعث ایجاد تنشهای روانی در کودک شود. احساس دوری از مادر یا حس رهاشدگی در برخی کودکان دیده شده است، بهخصوص در مواردی که مادر ساعات طولانی یا شیفتهای شبانه کار میکند.
برای کاهش این چالشها، برنامهریزی زمانی برای تعامل با کودک، استفاده از مراقبان دلسوز، شرکت در فعالیتهای مشترک خانوادگی، و ایجاد فضای عاطفی امن در خانه بسیار مؤثر است. همچنین گفتوگوی باز با کودک درباره اشتغال مادر و دلایل آن، میتواند به درک بهتر کودک و کاهش فشارهای روانی کمک کند.
اشتغال مادران تأثیرات متنوعی بر فرزندان دارد که بسته به شرایط خانوادگی، نحوه تعامل با کودک و نوع اشتغال میتواند مثبت یا منفی باشد. حضور مؤثر مادر، توجه عاطفی کافی، و تربیت آگاهانه، نقش کلیدی در مدیریت این تأثیرات دارد. با حمایت همسر، سیاستهای مناسب کاری و استفاده از منابع تربیتی، مادران شاغل میتوانند فرزندانی مستقل، اجتماعی و موفق تربیت کنند.
برای مشاهده مطالب مرتبط با کودکان اینجا کلیک کنید