به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، بهترین راه این است که خطراتی را که در کمین بچه هاست با زبانی قابل فهم برای آنها توضیح داد و بلافاصله روش های پیشگیری از این خطرات را هم به آنها آموزش داد .
آموختن روش های محافظت از خود، شاید مهم ترین کاری باشد که والدین برای فرزندان شان انجام می دهند؛ حتی مهم تر از فراهم کردن خورد و خوراک و پوشاک مناسب ... .
البته همین مهم ترین وظیفه، سخت ترین هم هست؛ چون اگر قرار باشد همه خطرات پیرامون کودک را به او توضیح بدهید، این کار آثار روانی نامطلوبی به جا می گذارد.
در واقع کودک دیگر به هیچ چیز و هیچ کس اعتماد نخواهد داشت و یک احساس اضطراب و ترس همیشگی، با او همراه خواهد بود اما اگر از گفتن این خطرات صرف نظر کنید، باز هم این کارتان عواقب خاص خودش را خواهد داشت.
به گفته کارشناسان و روان شناسان ، در چنین مواردی باید خیلی حساب شده و منطقی با بچه ها صحبت کرد.. هیچ گاه نباید برای هوشیار کردن کودکان قصه های ترسناک برای آنها تعریف کرد چون این داستان ها بچه ها را در وحشت و اضطراب رها می کند و هیچ راه حلی به آنها یاد نمی دهد.
چیزهایی که باید به کودکان آموزش داد
هیچ گاه نباید برای هوشیار کردن کودکان، قصه های ترسناک برای آنها تعریف کرد. زیرا این داستان ها، بچه ها را در وحشت و اضطراب رها می کند و هیچ راه حلی به آنها یاد نمی دهد.
احساس امنیت
باید به فرزند خود بیاموزیم که هر انسانی حق و حقوقی دارد. از جمله حق نفس کشیدن، حق زنده ماندن و بسیاری حقوق دیگر. کودک باید بداند که حق امن ماندن و امنیت داشتن جزو حقوق طبیعی اوست و دیگران وظیفه دارند این حق او را به رسمیت بشناسند و رعایت کنند.
محافظت از بدن خود
کودک باید بداند که صاحب تمام بدن خود است و کسی حق ندارد بدون رضایت او و والدین اش، بدن وی را لمس کند.
کمک گرفتن از دیگران در برابر باج گیرها
افرادی که از بچه ها باج گیری می کنند از لحاظ روانی افرادی ترسو هستند که در برابر جمع هراسان می شوند و پا به فرار می گذارند. باید به کودک خود آموزش دهیم که در چنین مواردی از دوستان نزدیک خود کمک گیرد و حتما مساله را با مسئولان مدرسه یا با پدر و مادر در میان گذارد. البته حتما باید به کودک بگوییم در مواردی که باج گیرها برای او تهدید جانی داشتند، مقاومت نکند. گاهی بچه ها از ترس اینکه بخاطر از دست دادن وسایل شان توسط والدین خود تنبیه شوند، به هیچ عنوان تسلیم نمی شوند و این بسیار خطرناک است.
گفتن حقیقت
اگر با فرزند خود مرتب صحبت کنیم و همیشه به او یادآور شویم که پشتیبان همیشگی او در زندگی هستیم، کودک هم یاد می گیرد مشکلات و رازهای خود را با ما در میان گذارد و از ما کمک گیرد.
مورد قبول قرار گرفتن
اگر فرزند شما مساله ای را که او را آزار می دهد یا باعث اضطراب او می شود، برای شما تعریف کرد، حتی اگر خیلی هم پیش پا افتاده بود، هیچ گاه به او نخندید یا واکنشی نشان ندهید که او احساس حماقت کند. چون این کار شما باعث می شود کودک کم کم مشکلات خود را بروز ندهد و اگر زمانی مورد آزار و اذیت واقعی هم قرار گرفت، با شما مشورت نکند.
رازدار نبودن
همیشه برنامه های تلویزیونی بچه ها یا حتی خود والدین، کودکان را به رازدار بودن تشویق می کنند و به کودکان می آموزند این رازداری باعث اعتماد دیگران به آنها می شود. اما باید به فرزندان خود تاکید کنیم که هیچ رازی نباید بین آنها و افراد بزرگتر دور از چشم والدین وجود داشته باشد. چون اکثر افرادی که کودک آزاری می کنند، به کودک می گویند بوسیدن یا تماس بدنی بین ما، رازی است که غیر از ما دو نفر کسی نباید آن را بفهمد.
مهارت نه گفتن
برخی والدین به فرزندان خود می آموزند که همیشه باید به حرف بزرگترها گوش کرد و همیشه حق با بزرگ ترهاست. اما در واقع، این آموزش کاملا غلط است و کودک باید یاد گیرد که گاهی هم به خواسته های دیگران «نه» بگوید. چون در غیر این صورت کودک خود را تسلیم هر نوع خواسته بیمارگونه و آزاردهنده ای خواهد کرد.
مخالفت با تماس بدنی
هر کودکی باید بداند که هیچ کس حق ندارد او را به زور ببوسد یا در آغوش بگیرد. باید به فرزند خود بیاموزیم که اگر فردی او را مجبور به انجام چنین کارهایی کرد، حتما به پدر و مادر یا بقیه اعضای خانواده اطلاع دهد.
صحبت نکردن با غریبه ها
کودکان هیچگاه نباید با افراد غریبه صبحت کنند یا هدیه ای از آنها دریافت کنند، حتی یک شکلات یا آدامس. البته به کودک خود آموزش دهیم که گاهی استثناهایی هم وجود دارد. مثلا اگر در خیابان گم شد، باید پیش مغازه دارها یا پلیس برود و از آنها کمک بخواهد.
قانون شکنی
به کودکان خود آموزش دهیم که در مواقع خطر اجازه دارند هر قانونی را زیر پا گذارند. حتما به آنها بفهمانیم که در شرایط بحرانی هر کاری برای نجات خود انجام دهند، با پشتیبانی کامل ما همراه است. مثلا می توانند فرار کنند، خیلی بلند فریاد بکشند و دروغ بگویند.
به فرزندان مان بیاموزیم که اگر شایعه پراکنی و یا غیبت کنند، می توانند به دوست خود و یا خودشان در آینده ایی نه چندان دور آسیب برسانند. با کمی گفتگو با فرزند می توان او را تغییر داد و از همان کودکی این عادت نامناسب و ناخوشایند را از بین برد. با این کار بزرگترین لطف و محبت را به او می کنیم و جان او را در همان کودکی نجات می دهیم.
همچنین می توان برخی مسائل و مشکلات را به فرزندمان معرفی نماییم که به هیچ وجه در مورد آنها با کسی صحبت نکند (چه برای خودش پیش آمده باشد و چه برای دیگران). مسائلی مانند تقلب، مسائل احساسی مانند طلاق و دیگر شرایط خانوادگی، دروغ بافتن پشت دیگران و ...