کودکان، جروبحث را دوست دارند. آنها می خواهند که نظرشان نظر همه باشد. آنها مایلند ثابت کنند که حق با آنهاست و دیگران اشتباه می کنند. کودکان دوست دارند کنترل اوضاع را در دست داشته باشند. آنها از این که بر والدین خود غلبه می کنند، لذت می برند.
کودکان برای کسب قدرت، نیاز عجیبی دارند. این نیاز، طبیعی است چرا که میبینند بزرگسالان، قدرتمند هستند و هر کاری را که دوست داشته باشند انجام میدهند، حداقل، این تنها فکری است که کودکان ما، در مورد ما می کنند. ما، در نظر آن ها افرادی قدرتمند و دارای اعتماد به نفس به نظر میرسیم. آنها فکر می کنند که چون بزرگسال هستیم پس قدرتمندیم و آنها هم دوست دارند مثل ما شوند و به همین خاطر، در صدد کسب قدرت بر می آیند.
هنگامیکه دلبستگی بین فرزند و والدین به درستی صورت نگرفته باشد، تبدیل به یک خشم درونی می شود و اگر والدین محیطی امن برای فرزند ایجاد نکنند، کودک احساس غم و افسردگی می کند که این احساس به خشم تبدیل می شود و او این خشم را در قالب قدرت طلبی بروز می دهد.
بعضی اوقات خانواده فکر می کنند که چه خوب است که فرزندشان می تواند از خودش دفاع کند و به نوعی حق خودش را بگیرد، اما نمی دانند که این حس می تواند او را به فرزندی پرخاشگر در آینده تبدیل کند.
چه کارهایی باید انجام دهید
- دربارۀ چیزی که مشاهده کردید با او بحث کنید.
آرامش خود را حفظ کرده و او را متهم نکنید، فقط آنچه را که دیدید به زبان بیاورید: من متوجه شدم که تو همش توپ جِرمی رو می گرفتی. سپس نظر کودکتان را دربارۀ وضعیت موجود بپرسید. مکالمه را با سؤالات سودمند هدایت کنید: فکر می کنی دوستت چه احساسی داشت؟ فکر می کنی می تونستی کار دیگه ای انجام بدی؟
- کودکتان را به رهبری مثبت تشویق کنید.
به کودک تان تفاوت بین اظهارنظر ریاست طلبانه و اظهارنظر جسورانه اما در عین حال محترمانه را بیاموزید. او به احتمال زیاد متوجه این نیست که تفاوت ظریف اما در عین حال مهمی بین این دو وجود دارد.
برای مثال: "وقتی که میگی ما باید اینطور بازی کنیم" این مستبدانه به نظر میرسه، اما اگه بپرسی: "نظرت چیه که اینطور بازی کنیم؟" شیوه ای مؤدبانه برای پیشنهاد قوانین جدیده.
- کودکتان را در یک فعالیت تیمی ثبت نام کنید.
از کودک تان بخواهید در یک فعالیت گروهی مانند لیگ کوچک، گروه پیشاهنگی، یا یک گروه کذهبی شرکت کند. عضوی از یک تیم و یا گروه خاصی بودن، کمک خواهد کرد کودک تان بازی گروهی را در یک محیط نظارتی تجربه نموده و همین مسئله می تواند به کاهش رفتار ریاست طلبانۀ او کمک کند.
برای انتخاب گروهِ دارای رهبر مؤدب و توانا وقت صرف کنید. مربی یا مدیری را جستجو کنید که از رهبری گروه احساس راحتی نموده و از سپری کردن زمان با کودکان خردسال لذت می برد.
- بفهمید آیا کس دیگری به کودکتان امرونهی می کند
آیا خواهر و برادر بزرگتر، پرستار و یا دوستی به او امرونهی می کند؟(احتمال دارد شما باشید). اگر بتوانید رفتار این شخص را اصلاح کنید تا موقع درخواست چیزی از کودک تان، مؤدبانه تر عمل کند، آن شخص میتواند الگوی نقشی مثبت تر باشد.
- به کودک تان مسئولیت هایی را که میتواند از عهدۀ آن برآید محول کنید.
به او اجازه دهید از یک حیوان اهلی مراقبت نموده، یا مسئولیت چیدن میز یا آب دادن به گیاهان را برعهده بگیرد. خرده کاری هایی که استقلال کودک را تشویق نموده و برای او کنترل فراهم می کنند، می توانند نیاز کودکتان را به مسئولیت داشتن برآورده کنند.
- به رفتارهای خوب او اشاره کنید.
کودک خود را مورد مشاهده قرار داده و موقعی که کار درستی انجام میدهد او را گیر انداخته و سپس به خاطر آن، او را ستایش کنید.
چه کارهایی را نباید انجام دهید
- او را در ملاء عام تادیب نکنید
توبیخ کردن دخترتان در حضور دوستانش، احتمالاً او و همین طور دوستانش را دچار شرمندگی خواهد کرد. این نه تنها الگوی نامناسب رفتاری برای همۀ آنها بوده، بلکه او را از یادگیری نکته ای از این ماجرا بازخواهد داشت، چرا که تحقیر او مانع این کار خواهد بود.
- قرار ملاقات های بازی او را متوقف نکنید
کودک تان برای توسعۀ مهارتهای دوستی بهتر نیاز به تمرین دارد. به مرور زمان، او یاد خواهد گرفت که چگونه به شیوه های مثبت تر با دیگران معاشرت کند. برای اینکه امور با سهولت بیشتری پیش برود، لازم است هوشیارتر و مشارکتی تر باشید.
- همیشه در برابر درخواست های کودکتان تسلیم نشوید.
اطمینان حاصل کنید که با تسلیم شدن همیشگی در برابر خواسته های کودکتان، رفتار ریاست طلبانۀ او را تشویق نمی کنید. این الگویی است که بسیاری از والدین، موقعی که کودکان شان نوزاد هستند در آن درگیر شده و به مرور که کودکان بزرگتر می شوند واکنش هایشان را مناسب با سن آنها اصلاح نمی کنند.