به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، کودکان اغلب حتی بدون داشتن فشارهای زندگی بزرگسالان، تحت استرس قرار می گیرند که استرس کودکان مانند بزرگسالان باید مورد توجه قرار بگیرد. در این میان شش احتمال وجود دارد که می تواند زمینه ساز این استرس ها باشد که عبارتند از:
- درگیری در فعالیت های بیش از حد مدرسه و بیرون از آن
- ناکافی بودن زمان بازی آن ها
- جنگ و دعوای والدین و عدم سازگاری با کودکان
- رفتار والدین و عملکرد آن ها
- از دست دادن فرد مورد علاقه
- دیدن تصاویر خشونت آمیز در رسانه در مورد جنگ یا بلاهای طبیعی
کودک مضطرب دارای چه خصوصیاتی می باشد؟
- این کودکان ممکن است شب ها دچار رویا یا کابوس های وحشتناک شوند
- بعد از هربار بیدار شدن از خواب حضور والدین را در کنار خود کنترل می کنند و ترس آن را دارند که والدین ایشان از آنها دور شوند.
- کودکانی که دارای اضطراب جدایی هستند به مدرسه و مهد نمیروند و با گریه و فریاد اعتراض خود را در مقابل جدایی نشان می دهند.
- دچار علائم جسمی اضطراب می شوند مانند آنکه سردرد یا حالت تهوع یا دل درد و نشانه های دیگری از این قبیل را دارند که تمامی عوامل بالا بستگی به آن دارد که کودک در چه سنینی باشد بدین معنا که هرچه سن کودک کوچکتر باشد علائم بیشتری را نشان می دهد به طور کلی هسته اصلی این اختلال نگرانی شدیدی است که کودک هنگام جدا شدن از اشخاص مهم زندگی خود تجربه می کند.
دلهره و اضطراب بین کودکان و نوجوانان معمولا وجود داشته و درصد بالایی از ذهن روانی آنان را دربر می گیرد، اما کارشناسان معتقدند که وجود این نگرانی در آنها بدون حمایت والدین به شیوه بهتری تسکین یافته و اثرات مخربی نیز بر عملکرد روانی آنها در آینده نخواهد گذاشت.
وظایف والدین در قبال اضطراب کودک
ایجاد یک محیط سرشار از انرژی مثبت و به دور از اضطراب
خانه برای کودکان حکم یک پناهگاه را دارد. کودک باید در خانه احساس امنیت کند و محیطی باشد که در صورت بروز مشکلات به آنجا پناه ببرد. والدین باید این اطمینان را داشته باشند که محیط خانه فضایی مثبت برای کودکشان است و کودک می تواند در آن احساس راحتی کند. کودک مضطرب اعتماد به نفس و عزت نفس پایینی دارد.
والدین می توانند با تعریف کردن از او در کارهایی که درست انجام می دهد، به کودک کمک کنند تا عزت نفس خود را دوباره بدست آورد. باید طوری با کودک برخورد کنید که به راحتی احساساتش را با شما در میان بگذارد. بدون اینکه او را قضاوت کنید به حرف های او گوش دهید و بگذارید با شما راحت باشد. به فرزند خود کمک کنید که به توانایی های خودش پی ببرد و از آنها استفاده کند.
در درجه اول نگرانی و اضطراب خود را مدیریت کنید
اگر والدین خود گرفتار نگرانی و اضطراب بوده و قبل از انجام هر کاری جوانب منفی و خطرات احتمالی آن را مد نظر قرار دهند و کودک را از انجام کارها باز دارند، به خودی خود باعث ایجاد دلواپسی و نگرانی در کودک خود می شوند. اگر می خواهید کودکی جسور، شاد و با روحیه و به دور از اضطراب تربیت کنید، در درجه اول باید نگرانی و اضطراب خود را مدیریت کرده و سپس کودک را تشویق به رویارویی با عوامل ترس و اضطراب کنید و از حمایت بی جای کودک بپرهیزید.
برای احساسات کودک احترام قائل شوید
به احساسات فرزند خود احترام گذاشته و آن را درك كنید. سعی در نفی آن نكنید و به كودك خود نگویید كه نباید آن احساسات را داشته باشد. وقتی علائم اضطراب را در فرزند خود می بینید آرامش خود را حفظ كنید.
"اینقدر ترسو نباش" این خطرناک ترین جمله ای است که می توانید بگویید. هرگز کودک تان را بخاطر احساساتش در موضع ضعف قرار ندهید. بل از هر کس خود کودک می خواهد ترس هایش را از بین ببرید اما مشکل اینجاست که نمی داند چطور اینکار را بکند.
کودکان خیلی نگران نحوه بروز نگرانی شان هستند و همین برچسب ها باعث میشود ترس شان بیشتر بشود. حتی قبل از اینکه شما از این جمله استفاده کنید، آنها خودشان را با بچه هایی که در موقعیت مشابه کمتر می ترسند مقایسه می کنند. در واقع خود اضطراب دلیل اصلی بخشی از اضطراب کودک است. اگر رفتار والدین احساس گناه کودک را بیشتر کند، شرایط بدتر میشود.
هرگز به کودک تان برچسب نزنید. بجای اینکار با تکنیک های قبلی ترس و اضطراب کودک را کاهش بدهید و سپس ماجرای ترس و اتفاقاتی که در بدن می افتد را برایش تعریف کنید. بله؛ این گفت و گوی علمی برای کودک بسیار جالب است. همین که بداند همان اتفاقی که چند دقیقه پیش تجربه کرده برای پدر و مادرش هم پیش می آید، آرامش را دو چندان می کند.
تاکنون نگرانی هیچ کودکی با شنیدن جمله “نگران نباش!” یا “آرام باش!” رفع نشده است. در واقع نگرانی نقش مهمی در زندگی ما ایفا میکند. بدون داشتن هیچ گونه نگرانی ما نمی توانیم خطرات واقعی که ما را تهدید می کنند بررسی و شناسایی کنیم. هر روز به کودک مضطرب خود زمانی را اختصاص دهید تا راه حل های جدید رفتار و مقابله با اضطراب را با هم بررسی کنید.
قدرت مواجه با عامل اضطراب را در کودک تقویت کنید
هنگام بروز نگرانی و اضطراب در فرزندتان سعی نکنید ذهن او را از آنچه باعث این تشویش است منحرف کنید بلکه تلاش کنید بدون ایجاد هر گونه فشار و یا تهدید، درباره آنچه او را نگران کرده است، با او صحبت کنید، با ارائه راهکارهای منطقی او را به جای عقب نشینی، تشویق به مبارزه و چالش با آن کنید و پس از آن برای او قدرت انتخاب بگذارید و به او اجازه دهید خودش راهکاری برای مقابله با اضطراب درونی خود بیابد. در این صورت در عین اینکه نقش حمایتی خود را از فرزندتان نشان داده اید به او می آموزید که خودش باید راه حلی برای مشکل پیدا کند.
در واقع با این کار روحیه استقلال طلبی را در او تقویت کرده و از وابستگی او به خودتان کاسته اید. اما اگر فرزندتان را تشویق کنید که از آنچه او را نگران میکند و یا باعث ایجاد ترس در او می شود، اجتناب کند و یا خودتان مسئولیت برخورد با عامل بوجودآورنده اضطراب را برعهده بگیرید، قدرت مواجه با آن را در او ضعیف کرده و در واقع هسته مرکزی اضطراب را در او تقویت نموده شکست پذیری او را در مواجه با مشکلات افزایش داده اید.
مهارت های فکری کودک را بهبود بخشید
اگر کودک شما به سن بلوغ رسیده است و یا از لحاظ فکری به میزان کافی رشد کرده است باید به کودک خود یاد بدهید که درباره مشکلات خود فکر کرده و توضیح و یا راه حلی برای آن ها پیدا کند. شما می توانید مشکلات فرزند خود را برای او توضیح دهید مثلا مشکلاتی مانند امتحانات، اختلاف بین دوستان، کنکور و... سپس به او کمک کنید که به این مشکلات فکر کند و راه حل برای آنها ارائه دهد و درباره عاقبت این راه حل ها هم پیشبینی انجام دهد. بدین صورت فرزند شما مهارت فکری پیدا می کند و به جای استرس گرفتن در موقعیت های مختلف می تواند آنها را حل کند و بر اضطراب خود فایق آید.