به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از فارس، روز 31 فروردین 1398 یک تودیع و معارفه ساده اتفاق افتاد. سردار «جمیری» جانشین سردار «نصیری» شد و به مقام فرماندهی حفاظت سپاه پاسداران رسید.
سپاه حفاظت مسئول سه حوزه اساسی نظیر حفاظت از «شخصیتهای نظام» (انصار)، «فرودگاه و پروازهای کشور» و «مراکز مهم و حیاتی کشور» است.تا اینجا همه چیز عادی بود. بلافاصله موجی از اخبار حول سردار نصیری شکل گرفت. از جمله آنکه این سردار سپاه از کشور گریخته و به سفارت آمریکا در یکی از شیخ نشینان حاشیه جنوبی خلیج فارس درخواست پناهندگی داده است.
این ادعاها ادامه پیدا کرد تا اینکه پنج روز بعد مصادف با چهارم اردیبهشت 1398 مراسم تودیع سردار «جعفری» فرمانده پیشین کل سپاه و معارفه سردار «سلامی» فرمانده فعلی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام شد.خبرگزاری فارس تصویری از مراسم منتشر کرد که به شایعات پایان داد. در قاب تصویر، سردار نصیری پشت سر شهید «سلیمانی» فرمانده فقید نیروی قدس و «حسین طائب» رئیس وقت سازمان اطلاعات سپاه در مراسم حاضر بود. اما این پایان شایعات و مدعیات علیه سردار نصیری نبود.
سه سال بعد، چهارم تیر 1401، «حسین طائب» از سازمان اطلاعات سپاه بعد از حدود 13 سال تودیع و سردار کاظمی نیز به عنوان رئیس جدید معارفه شد. همزمان سردار مجید خادمی نیز جایگزین سردار کاظمی در سازمان حفاظت اطلاعات سپاه شد.پس از این مراسم، این بار روزنامه نیویورک تایمز مدعی شد که سردار نصیری بهاتهام همکاری با موساد بازداشت شده است. منبع ادعایی نیز فردی بود که به سپاه نزدیک بود. در توضیح این ادعا آمده بود که نصیری در خردادماه و پس از آن دستگیر شد که تعدادی از اعضای برنامه توسعه موشکی وزارت دفاع به ظن انتقال اطلاعات محرمانه نظامی به اسرائیل دستگیر شدند!سناریو را نیز با تاسی از نظریه «گوبلز» وزیر پروپاگاندای هیتلر به صورت جزئی و ریز پیاده میکنند تا کمتر به آن شک کنند. دروغ هر چه بزرگتر باشد، باورپذیری آن نیز راحتتر است.
سردار نصیری در واکنش به بازنشر شایعه بازداشت روز 11 تیر 1401 مصاحبهای انجام داد و گفت: اینگونه اقدامات توسط دشمنان زخم خورده از انقلاب با هدف ناامید کردن مردم نسبت به سپاه و اقدامات مؤثر این نهاد مردمی و نیز مرهم گذاشتن بر شکستهایشان صورت میپذیرد. سرباز ولایت و پاسدار انقلاب اسلامی هستم و خدا را شاکرم که حیات من در دفاع مقدس و سنگر پاسداری از نظام و انقلاب در سپاه رقم خورده است. گزارش نیویورک تایمز به صورت مشترک از سوی «رونن برگمن» و یک فرد ایرانی نوشته شده بود. «برگمن» روزنامه نگار وابسته به موساد و نگارنده کتاب «برخیز و اول تو بکش» است که در آن، به تشریح ترورهای برون مرزی رژیم صهیونیستی میپردازد. در واقع، مسئول هالیوودیسازی عملیاتهای موساد است.
شبکه سعودی العربیه فارسی روز 21 شهریور 1401 قبل از وقایع موسوم ززآ (زن زندگی آزادی) نوشت: «علیرضا افشار، محافظ پیشین میرحسین موسوی، [روز 20 شهریور] در صفحه توئیتری خود نوشت که با گذشت 48 ساعت، کماکان شیفت لایههای چهارگانه محافظت از خامنهای تغییر نکرده است. او مدعی شد که در اندرونی کاخ مرمر (محل سابق تشخیص مصلحت نظام دوران هاشمی که به اشتباه بیت رهبری خطاب شده) خبری است که فعلاً نمیخواهند به بیرون درز کند. »ادامه این خط از سوی نیویورک تایمز پیگیری شد. هنوز سه ماه از گزارش این روزنامه درباره سردار نصیری به نقل از یک منبع در سپاه نگذشته بود که این بار نوبت به یک منبع آگاه در داخل بیت رهبری رسید!«نیویورک تایمز» روز جمعه 25 شهریور به نقل از چهار منبع ادعایی که نزدیک به سپاه نیز بودند، از مراقبت شبانه روزی رهبر انقلاب خبر داد! این منابع مدعی شدند تمامی جلسات علنی به دلیل وخامت احوال ایشان لغو شده است.نیویورک تایمز با ژست انتشار اخبار سرّی از دفتر رهبری نوشت: «پزشکان نگران این هستند که ایشان ضعیف تر از آن است که بتواند بنشیند!»
این گزارش 25 شهریور منتشر شد. به نظر تحریریه نیویورک تایمز خبر نداشت که روز 26 شهریور مصادف با اربعین حسینی و سخنرانی رهبر انقلاب است. کمتر از 24 ساعت بعد؛ صحت و سقم گزارش نیویورک تایمز با سخنرانی ایستاده رهبر انقلاب مشخص شد.
شاذگویی نیویورک تایمز منحصر به موارد مذکور نیست. به عنوان نمونه، این روزنامه آذر 1401 در جریان وقایع ززآ گزارشی تحت این عنوان منتشر کرد: «حکومت ایران برای تحمیل عفاف و حجاب از تجاوز جنسی استفاده میکند».
در این گزارش نیز متوسل به «منابع آگاه» میشود.در همین احوال نیز گزارش دیگری منتشر کرد که که اعتصابات، «ایران را به شهر ارواح تبدیل کرده» و همه چیز تعطیل شده است.
اما موارد مذکور برد چندانی نداشت. تا اینکه «رونن برگمن» صهیونیست مجدداً دست به قلم شد تا ماجرای ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران را تصویر کند. نیویورک تایمز به نقل از 7 «منبع آگاه» خاورمیانهای که دو تن از آنان ایرانی ادعا شده است، نوشت که اسماعیل هنیه با بمبی که «دو ماه پیش» در محل اقامتش کار گذاشته شده کشته شده است.
پنج مقام از هفت نفر کذایی گفتند پس از تأیید حضور اسماعیل هنیه در اتاق این مهمانخانه در شمال تهران، بمب از راه دور فعال شده و منفجر گردید. اما این سناریو تکراری است. مشابه همین روایت، برای خرابکاری تروریستی فروردین 1400 در تأسیسات نطنز نیز روایت شد.درباره این خرابکاری نیز مشابه عملیات ترور شهید هنیه ادعا شد خرابکاری به وسیله مواد منفجرهای صورت گرفته که از قبل داخل سایت هستهای تعبیه شده بود. این سناریوهای تکراری به نظر میرسد با هدف اخلال در فهم دقیق ماجرا روایت میشود تا ذهن کارشناسان امنیتی مربوطه از روایت اصلی منحرف شود. اما آنچه در روایت نیویورک تایمز اهمیت دارد، تاکید چندین باره بر منابع اگاه ادعایی جهت القای سناریویی است که پیش از این و ایضاً در همین گزارش، کذب بودن آن مشخص شده است. کما اینکه، این روزنامه به صورت مکرر در گزارشات ایران خود مدعی است با منابعی از نهادهای حاکمیتی در ارتباط است که اطلاعات داخل بیت رهبری را نیز به آن میدهد!
«جورج مالبرونات» خبرنگار ارشد روزنامه شهیر «فیگارو» فرانسه در صفحه ایکس خود نوشت: یک مأمور اطلاعاتی فرانسوی که با ایران و اسرائیل آشناست، به این روایت که موساد چند ماه قبل در محل اقامت هنیه در تهران، بمبگذاری کرده بوده، باور ندارد.»
«مهدی محمدی» کارشناس امور بین الملل و مشاور راهبردی رئیس مجلس در صفحه ایکس خود نوشت: «گزارش نیویورک تایمز درباره شهادت جناب اسماعیل هنیه به طرز فاحشی مملو از فیک نیوز است و با هدف عملیات روانی نوشته شده. مقصود سفارش دهنده به نظر من این است که عملیات را امنیتی جلوه داده و در نتیجه پاسخ نظامی را غیر متناسب معرفی کند.»