صرف فعل یعنی چه؟
صرف یک فعل (یا حتی یک اسم) به معنی ایجاد تغییرات در آن با توجه به خصوصیات جمله یا اجزای جمله است. ساختار عمومی صرف افعال در زبان فرانسه تا حدی مشابه فارسی است. بیشتر افعال در این زبان با توجه به فاعل جمله صرف می شوند (مشابه فارسی). برای درک بهتر به این جمله توجه کنید:
من تو را دیدم.
در این جمله فعل “دیدم” با توجه به فاعل صرف شده، یعنی چون فاعل اول شخص مفرد بوده (من) فعل نیز به همین صورت صرف شده. پس طبیعتا اگر فاعل را عوض کنیم طریق صرف فعل هم عوض می شود. به این جمله توجه کنید:
او تو را دید.
در این جمله فعل دیدن به صورت “دید” صرف شده یعنی به واسطه تغییر فاعل تغییر کرده. تغییر دادن بخش های دیگر مانند مفعول، تاثیری بر روی صرف فعل نمی گذارد پس باید در هنگام صرف جملات تنها به فاعل آنها توجه کنید. جمله زیر را ببنید:
او شما را دید.
با وجود تغییر مفعول فعل دیدن همچنان به صورت قبلی صرف شده.
تفاوت ها و شباهت های صرف افعال در زبان فرانسه
در زبان فارسی برای صرف یک فعل ابتدا پسوند مصدر ساز آن را برمیداریم (یعنی دیدن تبدیل به دید می شود) و سپس پسوند مناسب را برای صرف به آن اضافه می کنیم. زبان فرانسه هم روند نسبتا مشابهی برای صرف افعال دارد.
در زبان فارسی ما از یک سری پسوند مشابه برای همه افعال استفاده می کنیم. یعنی بدون توجه به اینکه فعل ما چیست همه را به صورت مشابه صرف می کنیم. در زبان فرانسه این موضوع صادق نیست. افعال در این زبان با توجه به نوع مصدرشان به صورت های متفاوتی صرف می شوند. در نتیجه پیش از صرف باید نوع فعل را شناسایی کرده و بعد پسوندهای مناسب را به آن اضافه کنیم.
انواع افعال از نظر نحوه صرف در زبان فرانسه
در زبان فرانسه افعال را از نظر نحوه صرف به سه دسته کلی دسته بندی می کنند. این دسته ها با توجه به حروف آخر مصدر آنها شناسایی می شوند. جدول زیر این سه دسته را مقایسه می کند:
دسته | پسوندی مصدری | نحوه صرف و نکات |
دسته اول | er |
صرف این افعال کاملا با قاعده و بسیار ساده است. نمونه فعل: manger (خوردن) |
دسته دوم | ir |
در این افعال برای حالتهای جمع باید تا حدی فعل را تغییر دهیم. نمونه فعل: finir (تمام کردن) |
دسته سوم | ir indre oir ettre |
دسته سوم از افعال قواعد پیچیده تری برای صرف دارند و گاهی بی قاعده هستند. نمونه افعال: atteindre (رسیدن)، partir (ترک کردن)، mettre (قرار دادن)، pouvoir (توانستن) |
صرف فعل بودن در زبان فرانسه
مثل بیشتر زبان های اروپایی در زبان فرانسه نیز فعل بودن (être) یک فعل کاملا بی قاعده است. این بدان معناست که شما باید نحوه صرف شدن آن را برای حالت ها و ضمایر مختلف یاد بگیرید. در درس قبل با ضمایر شخصی زبان فرانسه آشنا شدیم. حالا سعی می کنیم فعل بودن را برای هر یک از این ضمایر صرف کنیم. جدول زیر نحوه صرف این فعل را به شما نشان می دهد:
من هستم | je suis | /ʒə sɥi/ | ما هستیم | nous sommes | /nu sɔm/ |
تو هستی | tu es | /ty ɛ/ | شما هستید | vous êtes | /vu zɛt/ |
او (مذکر) هست او (مونث) هست یکی هست |
il est elle est
|
/il ɛ/ /ɛl ɛ/ /ɔ̃ nɛ/ |
آنها (مذکر) هستند. آنها (مونث) هستند. |
ils sont
|
/il sɔ̃/ /ɛl sɔ̃/ |
فعل être یکی از پرکاربرد ترین افعال زبان فرانسه است پس نحوه صرف آن را به خوبی یاد بگیرید. از طریق استفاده از این فعل می توانید جملات ساده ای بسازید و خود را معرفی کنید:
Je suis Mahshid.
(من مهشید هستم.)
Vous êtes Tom.
(تو تام هستی.)
Il est Reza.
(او رضا است.)
Elle est Paria.
(او پریا است.)
صحبت کردن در مورد شغل ها
برای تمرین بیشتر فعل بودن سعی می کنیم به شغل افراد اشاره کنیم. اشاره کردن به شغل افراد در زبان فرانسه تا حد زیادی مشابه فارسی است. در فارسی ما جمله را به صورت “من یک … هستم.” می سازیم. برای مثال “من یک معلم هستم.”، “تو یک راننده هستی” و به همین صورت. معادل “یک” در زبان فرانسه واژه “un(e)” است. حرف “e” به این دلیل داخل پرانتز قرار گرفته که تنها برای اسامی مونث استفاده می شود.
un acteur (یک بازیگر مرد)
une actrice (یک بازیگر زن)
حالا یک جمله ساده را در مورد تام کروز می سازیم!
Tom cruise est un acteur.
(تام کروز یک بازیگر است.)
حالا همین جمله را در مورد یک بازیگر زن می سازیم. برای مثال جنیفر لورنس
Jennifer Lawrence est une actrice.
(جنیفر لورنس یک بازیگر است.)
نکته: تنها برخی شغل ها در زبان فرانسه دارای جنسیت مونث هستند. در صورتی که شغلی شکل مونث نداشت برای زن و مرد از شکل مذکر آن استفاده می کنید. در این صورت همیشه از un برای اشاره استفاده می شود. به مثال زیر توجه کنید:
un chef (آشپز مرد/زن)
Mahshid est un chef.
(مهشید یک آشپز است.)
Reza est un chef.
(رضا یک آشپز است.)
اسامی شغل های بیشتر
un médecin (پزشک)
un artiste , une artiste (هنرمند مرد / هنرمند زن)
un ingénieur (مهندس)
un avocat , une avocate (وکیل مرد / وکیل زن)
un policier (پلیس)
un professeur (معلم)
un gérant (مدیر)
un étudiant , une étudiante (دانش اموز، دانشجوی مرد / زن)