نظام سلامت در گفتار نامزدهای انتخابات و آنچه که نگفتند
به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از ایرنا، نظام سلامت با چالشهای فراوان خود در روزهای پایانی دولت سیزدهم به افتتاحیههای جدیدی چشم دوخته که بتواند با آمادگی این زیرساختها، خدمات تشخیصی و درمانی را به مردم ارائه کند. در حالیکه نیازمند منابع مالی، نیروی انسانی و حمایتهای بین بخشی است.
کاندیداهای ریاست جمهوری چهاردهم در اظهارات خود در این ایام جسته و گریخته به موضوع سلامت پرداختهاند. برخی برای زیر سوال بردن دولتهای پیشین، به موضوع کرونا و واکسن کرونا اشاره داشتند و برخی به دنبال سند زدن اقدامی به نام خود یا دوستانشان بودهاند. با این حال، در این گزارش نگاهی خواهیم داشت به مسائلی که شش کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم در حوزه سلامت مطرح کردهاند.
توزیع نامتناسب پزشکان
یکی از چالشهای نظام سلامت که در گزارشی با عنوان «پرچالشترین موانع پیش روی توسعه نظام سلامت چیست؟» در گروه پژوهشی ایرنا به آن پرداختیم، توزیع نامتناسب پزشکان در مناطق محروم است. به گفته کارشناسان نظام سلامت، تربیت بی رویه پزشک نمیتواند مشکل دسترسی به پزشکان را برطرف کند، بلکه باید فکری به حال توزیع پزشکان در مناطق مختلف کرد. این مشکل به خصوص در مناطق محروم بیشتر مشاهده میشود.
مسئولان باید این واقعیت را بپذیرند که تربیت پزشکان بدون قاعده و بی رویه، منجر به مشکلات اجتماعی و انباشت نیروی انسانی مازاد و البته هدر رفت منابع و در نهایت مهاجرت خواهد شد، اما اگر توزیع مناسب، پرداختهای مناسب در بخش دولتی و خصوصی و احترام به جامعه پزشکی و پرستاری تامین شود، نتیجه بهتری کسب خواهد شد.
امیرحسین قاضی زاده هاشمی «کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم» در این زمینه میگوید: 45 درصد پزشکان در تهران هستند و باید به شهرستانهای مختلف، پزشک اعزام شود. افزایش ظرفیت پزشکی و دندان پزشکی در دولت شهید رییسی اتفاق افتاد که البته زیرساخت آموزشی باید تامین شود. 10 هزار پزشک به مناطق محروم اعزام شد.
محمد باقر قالیباف «کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم» نیز در بخشی از صحبتهای خود اشاره کوتاهی به این موضوع کرده است. وی میگوید: باید افق آینده را روشن کنیم که امید داشته باشیم و هم وضعیت حال مردم را خوش کنیم تا در فشار نباشند. سلامت مهمتر از معیشت است. آیا پزشکان به صورت طبیعی توزیع میشوند؟ وضعیت دستیاران را نگاه کنید.
مصطفی پورمحمدی «کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم» نیز در این زمینه میگوید: 45 درصد کادر پزشکی در تهران است، اما این همه مهاجرت در یک تا دو سال اخیر در جامعه پزشکی و پرستاری رخ داده است. بخش عمده این مشکلات مربوط به احترام به این جامعه و تامین نیازها و اقتصاد درمان است. تا مبانی اقتصادی حل نشود، پزشک تامین کافی ندارد. بسیاری از پزشکان وضعیت خوبی ندارند. بسیاری از پرستاران وضعیت سختی دارند. دانش پزشکی و تکنیک و تجربه و تجهیزات پزشکی و صنایع دارویی و شبکه بهداشت و تکنولوژی، امکانات خوبی در اختیار حوزه سلامت گذاشته است.
علی رضا زاکانی «کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم» نیز در این زمینه به طور خلاصه میگوید: مهمترین بحث حوزه پزشکی، نیروی انسانی است.
مسعود پزشکیان «کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم» نیز در این رابطه میگوید: باید سر سفرهای بنشینیم که برای مردم پهن کردهایم. در همین مجلس گذشته، درآمد پزشکان کاهش داده شد و گفتند میخواهند همسان سازی کنند. پزشک خصوصی که مجلس یا دولت با آنها قرار داشت، در یک عمل جراحی به اندازه یک پزشک دولتی پول میگرفت. هر چقدر پزشک تربیت کنند، با 10 تا 15 میلیون، پزشک به روستاها نمیرود و باید مکانیزمها اصلاح شود. الان در روستا پزشک حضور ندارد، چون پول پرداخت نشده و تخصیص انجام نشده است. ویزیت پزشک یک تا دو دلار است. پرستار کشیک میدهد و برای 8 ساعت، 160 هزار تومان دریافت میکند و میگوید اگر اسنپ کار کنم، بهتر است.
اولویت بهداشت و پیشگیری بر درمان
نکته دیگری که بسیاری از کارشناسان نظام سلامت بر آن تاکید دارند، اولویت دادن بهداشت بر درمان است. با وجود اینکه یکی از افتخارات نظام سلامت کشورمان از دهه 60 تاکنون، حوزه بهداشت و راه اندازی خانههای بهداشت است، اما میزان توجه به حوزه پیشگیری و بهداشت هرگز به اندازه حوزه درمان نبوده است. موضوعی که همواره مورد انتقاد کارشناسان قرار گرفته و شعارهای فراوانی در طول دهههای مختلف داده شده، اما در واقعیت اقدام موثری مشاهده نمیشود.
از طرفی میتوان گفت که نظام سلامت در این زمینه نیازمند اقدامی فرا بخشی است و همه چیز فقط بر عهده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیست و سایر دستگاهها نیز باید در این زمینه ورود موثری داشته باشند تا سلامت جامعه قبل از بیماری تضمین شود.
امیرحسین قاضی زاده هاشمی در این زمینه میگوید: در حوزه سلامت، اولویت این است که مردم بیمار نشوند. ابعاد سلامت جسمی و روانی و وضعیت جامعه و آسیبهای اجتماعی است و حتی در تعریفهای جهانی، سلامت معنوی نیز مطرح میشود. وظیفه دولت این است که موتور ایجاد بیماری مثل آلودگی هوا، آلودگی خاک، آلودگی صوتی، مواد غذایی را خاموش کند. 10 درصد جامعه به دلیل کاهش نشاط در جامعه دچار اختلالات روحی میشوند. در تهران با توجه به وضعیت زیست محیطی، کسی نیست که دچار بیماری نشود.
تعداد روزهای با هوای پاک بسیار اندک است. در هر شهری یک تولیدی است و در تهران گویا تولید دود و سیاست مدار میشود. باید ورزش را جزیی از زندگی کنیم. در بنیاد شهید، برنامه مدون پایه سلامت، اردوی سفر و ورزش گروهی گذاشتیم. این جنس اقدامات وظیفه وزارت بهداشت نیست، بلکه وزارت بهداشت باید سیاست گذار باشد و سایر دستگاهها دنبال کنند. اقدام دیگر، تکمیل نظام شبکه است. در دولت گذشته اقدامات خوبی انجام شد. مراقبت اولیه به شکلی باید انجام شود که به خصوص افراد پر خطر مثل سالمندان به طور مرتب کنترل شوند.
محمد باقر قالیباف نیز در این زمینه میگوید: حتما باید بهداشت و پیشگیری را بر درمان ترجیح بدهیم. نکته مهم این است که عوامل موثر بر سلامت وجود دارد که در اختیار وزارت بهداشت نیست. آلودگی هوا، خاک، صوت مواردی است که به وزارت بهداشت ارتباطی ندارد و نیازمند کار فرابخشی است. از این اقدامات غفلت شده یا نا آگاه بودیم یا عرضه انجام کار را نداشتیم.
مصطفی پورمحمدی در این زمینه میگوید: مساله پیشگیری بسیار مهم است. ایده و طراحی و ابتکار برای اینکه پیشگیری را مقدم بدانند، وجود دارد، ولی باید به جامعه پزشکی احترام بگذاریم و مشکلات اقتصادی آنها را حل کنیم. سالمندی یکی از مباحث جدی کشور است. معلولیتها گسترش یافته و برخی بیماریها مثل اتیسم و مشابه آن، فراوان شده است. باید نگاه جامع و کاملی داشته باشیم که باز هم باید به تدبیر و برنامه ریزی و ایجاد اعتماد و خوش بینی و همکاری متقابل بازگشت. یکی از فرهیختهترین افراد جامعه، پزشکان و خانواده بزرگ بهداشت و درمان هستند.
علی رضا زاکانی میگوید: شبکه بهداشت را تقویت خواهیم کرد و پیشگیری را مقدم بر درمان میدانیم.
مسعود پزشکیان در این زمینه میگوید: در تبریز که رییس دانشگاه بودم، در 6 ماه بیش از 600 خانه بهداشت بدون اعتبار و با مشارکت مردمی ساختیم و با بچههایم در کوهستانها کارگری کردیم. برای اینکه در مناطق محروم کار کنیم، عملا کارگری کردیم. بحث پزشک خانواده و نظام ارجاع را راه اندازی کردیم. نگاه ما این بود که انسان کالا نیست.
سعید جلیلی در این زمینه میگوید: بخشی از نظام سلامت به وزارت بهداشت مربوط میشود و بخش دیگری فراتر است. از این هزار و 200 فوتی روزانه، 47 درصد مرگ زودرس است که زیر 70 سالگی رخ میدهد و همچنین 22 درصد خیلی زودرس است که زیر 50 سالگی اتفاق میافتد. مقدار زیادی از این فوتیها به دلیل آلودگی هوا، دخانیات و عوارض بیماریها رخ میدهد. یکی دیگر از مسائل، عوامل اجتماعی موثر بر سلامت است. مواردی مثل اشتغال بر سلامت اثر میگذارد. اگر میگوییم آلودگی هوا، عادتهای غذایی و حوادث جادهای میتواند سلامت مردم را تحت تاثیر قرار بدهد، باید برای آن برنامه ریزی کرد. وظیفه ما این است که مرگهای زودرس را کم کنیم.
حمایت از بیمهها و درمان رایگان
پس از طرح تحول سلامت در دولت یازدهم، بحث بیمه سلامت رایگان در کشور اجرایی شد، اما در آن زمان با مشکلاتی همراه بود که در گزارشهای قبلی گروه پژوهشی ایرنا به آنها پرداختیم. این مشکلات به مرور برطرف شد یا به حداقل رسید و اکنون گویا کاندیداهای ریاست جمهوری اطلاع چندانی از وضعیت بیمههای پایه ندارند یا حداقل برنامهای برای رفع مشکلات بیمهها ارائه نمیشود. در حالیکه سازمانهای بیمه گر پایه از جمله بیمه سلامت در سالهای اخیر نسبت به پوشش بیمهای افراد بدون بیمه اقدام کردهاند.
بیمههای درمانی پایه بیش از هر چیز نیازمند عمق بخشی به خدمات دارند که آن هم نیازمند منابع مالی پایدار است. منابعی که علاوه بر تامین، باید به موقع تخصیص داده شوند تا پرداختیها به مراکز تشخیصی و درمانی و داروخانهها به طور منظم انجام شده بدهی انباشته شکل نگیرد. از طرفی بیمهها باید به سمت خرید راهبردی خدمات سلامت حرکت کنند، اقدامی که در سالهای اخیر تا حدی آغاز شده است.
امیرحسین قاضی زاده هاشمی در این زمینه میگوید: اگر کسی بیمار شد، باید کاری کنیم که دسترسی عادلانه به خدمات خوب در حوزه درمان اتفاق بیفتد. پوشش هزینه درمانی به خوبی اتفاق بیفتد. در حال حاضر پوشش یکسان است و دهکهای بالاتر به بیمههای تکمیلی دسترسی دارند و نظام بیمهای باید در دهکهای پایینتر، میزان پوشش را افزایش بدهد. در دولت شهید رییسی، 12 میلیون نفر که فاقد پوشش خدمات درمان بودند، تحت پوشش قرار گرفتند. این اقدام، سرمایه گذاری نیست، بلکه اقدامی حمایتی است. همچنین تقویت صندوق بیماران صعب العلاج باید انجام شود تا کسی به دلیل درمان دچار فقر نشود.
محمد باقر قالیباف در این مورد میگوید: مجلس این افتخار را داشت که بیماران صعب العلاج را تحت پوشش بیمه قرار داد. قبلا این بیماران 5 گروه شامل 150 هزار نفر تحت پوشش بیمه بودند که امروز به 100 گروه بیماری صعب العلاج با حدود 2 میلیون نفر افزایش یافته است. حدود 6 میلیون نفر به صورت رایگان تحت پوشش بیمه سلامت قرار گرفتند.
علی رضا زاکانی میگوید: حدود 10 تا 15 درصد جامعه تحت پوشش بیمه پایه رایگان نیستند که آن را نیز تکمیل خواهیم کرد. 60 درصد مردم بیمه تکمیلی میشوند. بیمهها را عمق میدهیم و موثر میکنیم، البته با تعرفه دولتی. همچنین 40 درصد مردم، درمان رایگان خواهند داشت. چون الان 85 درصد درمان در بخش دولتی انجام میشود. هزار و 54 بیمارستان داریم که 184 مورد خصوصی است و بقیه دولتی. 40 درصد مراجعه سرپایی، 50 درصد تخفیف برای دارو و 20 قلم دندان پزشکی خواهند داشت. هزینه بیماران صعب العلاج نیز کلا در بیمارستانهای دولتی رایگان خواهد شد. دولت از بخش خصوصی، خرید راهبردی انجام خواهد داد و مسیر را به سمتی میبرد که سلامت در زندگی افراد، از آنها حفظ و صیانت کند. الان حدود 40 درصد از جیب پرداخت میشود که این را به 20 تا 30 درصد میرسانیم و اعداد و ارقام را هم منتشر خواهیم کرد.
مسعود پزشکیان نیز در این زمینه میگوید: در قانون برنامه سوم توسعه قرار بود همه چیز را به بخش خصوصی واگذار کنند، اما اجساد بیماران را هم تحویل نمیدادند. در دولت آقای خاتمی، بیمه روستایی درست کردیم و سر تخت بیمارستانی، هر کسی که پول نداشت را تحت پوشش بیمه قرار دادیم. ر مجلس، منابع مورد نیاز برای این پوششها را در قانون گنجاندیم. این قوانین وجود دارد و اگر عمل نمیشود، مجلس و دولت و قوه قضاییه خلاف میکنند. چون از بخش خصوصی خرید خدمت میکنند و وقتی به مردم میرسد، پول نمیدهند. اگر دولت قوانین را اجرا کند، نیازی نیست بگویند ما این کار را میکنیم، چون قانون و چهارچوب وجود دارد. روند حرکت در بهداشت و درمان را کاملا به نفع مردم و محرومین نوشتیم و دعوای ما این است که چرا قانون اجرا نمیشود.
سعید جلیلی نیز میگوید: اگر 26 میلیون خانوار داریم، 2.43 درصد در سال دچار بیماریهایی میشوند که هزینه آن کمرشکن است. یعنی روزانه هزار و 780 نفر دچار هزینه کمرشکن سلامت میشوند و به زیر خط فقر میروند. یکی از بحثهای جدی ما این است که صندوقهای بیمهای به دلیل اشکالاتی که دارند، بیمار هستند و عدالت محور نیستند. اگر این جمعیت دچار مشکل میشوند و خانواده آنها تحت تاثیر قرار میگیرند، بیمهها باید ساز و کار خود را عدالت محور کنند.
جمع بندی
بسیاری از مسائل نظام سلامت در صحبتهای کاندیداهای ریاست جمهوری چهاردهم مطرح نشده است. مسائل مختلفی مانند کمبود دارو و تجهیزات پزشکی، تامین منابع مالی پایدار، تعارض منافع، خدمات الکترونیک سلامت، پزشکی خانواده و نظام ارجاع، اجرای راهنماهای بالینی، وضعیت دستیاران پزشکی، مهاجرت کادر درمان از جمله مواردی محسوب میشود که کاندیداها چندان به آنها نپرداختهاند یا صرفا در این زمینهها به کلیگویی بسنده شده است.
کاندیداها تقریبا توجهی به موضوع ارائه خدمات الکترونیک سلامت نکردهاند. موضوع پرونده الکترونیک سلامت که به واسطه اجرای طرح نسخه الکترونیک در سالهای اخیر، میتواند به راحتی اجرایی شود، اما همچنان بر زمین مانده است، با غفلت کاندیداها مواجه شده است. خدماتی مانند پزشکی از راه دور یا تله مدیسین نیز مورد توجه قرار نگرفته است.
نکته دیگر اینکه نگاه مسئولان خارج از نظام سلامت معمولا به حوزه درمان و ساخت بیمارستان محدود میشود، در حالیکه همه چیز، حوزه درمان نیست و جزییات فراوانی در حوزه سلامت وجود دارد که اگر به آنها توجهی نشود، نظام سلامت را با مشکلات روز افزونی مواجه خواهد کرد.
مسائل دیگری مانند سلامت روان نیز در صحبتهای کاندیداها مورد غفلت قرار گرفته است. در حالیکه وضعیت سلامت روان به واسطه مشکلات اقتصادی و اجتماعی روز به روز با مشکل مواجه میشود و بسیاری از بیماریهای روانی در طول زمان وخیمتر شده و آثار نامناسبی در خانوادهها و جامعه خواهند داشت.
موضوع جمعیت و فرزندآوری نیز از جمله مواردی بوده که تقریبا به آن پرداخته نشده است. هرچند بخش عمده این مشکل به خارج از نظام سلامت برمیگردد.
هرچند نمیتوان از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری انتظار داشت که در مناظرهها و گفتوگوهای تلویزیونی به جزییات حوزه سلامت بپردازند، اما حتی در این زمینه برنامههای تدوین شده جهت ادامه برنامههای گذشته نیز ارائه نشده و برخی از کاندیداها صرفا به اجرای قوانین برنامه توسعه و سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در حوزه سلامت اشاره کردهاند.