به گزارش سایت خبری ساعد نیوز به نقل از شرق، این متهم سال ۹۷ با اصرار خواهرزاده هایش مبنی بر اینکه مادرشان به نام ژاله خودکشی نکرده بلکه به قتل رسیده است، شناسایی و دستگیر شد. براساس محتویات پرونده، اردیبهشت سال ۹۷ زن و مردی جسم بی جان فرزندشان را به بیمارستان رساندند و مدعی شدند دخترشان قرص برنج خورده و خودکشی کرده است.
وقتی پزشکان بالای سر زن جوان حاضر شدند، دریافتند او چند ساعتی است که جان باخته و دیگر نمی توان برایش کاری انجام داد. جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و درحالی که پزشکان به مرگ او مشکوک شده بودند، جواز دفن صادر نشد. تا اینکه متخصصان پزشکی قانونی اعلام کردند این زن جوان کشته شده و خودکشی نکرده است. علت مرگ نیز فشار بر عناصر حیاتی گردن است.
وقتی این مسئله مطرح شد، پدر و مادر ژاله گفتند نمی دانند چه کسی این کار را کرده است، اما دختران نوجوان ژاله گفتند مادرشان احتمالا به دست مردی به نام کیوان کشته شده است.
آن ها گفتند مادرمان مدتی بود که با مردی به نام کیوان در ارتباط بود. او می خواست از پدر ما جدا شود و با او زندگی کند. سر این مسئله هم با خانواده درگیری داشت. کیوان چندبار به مادرم پیشنهاد داده بود پدرم را بکشند و بعد با هم ازدواج کنند، اما مادرم قبول نکرد. مادرم می گفت نمی خواهد پدر فرزندانش را بکشد و بچه هایش را هم از دست بدهد، ما از جدایی پدر و مادرمان ناراحت بودیم و کیوان به مادرم کمک می کرد که جدا شود و حتی برای او وکیل گرفته بود. مادرم که می دید ما ناراحت هستیم، او هم ناراحت بود و ما فکر می کنیم به همین خاطر هم کیوان مادرمان را کشته است. زمانی که کیوان مورد بازجویی قرار گرفت، مدارکی ارائه کرد که نشان می داد او در قتل نقشی نداشته و اصلا از ماجرا خبر نداشته و در تمام مدت حادثه سر کارش بوده است.
تحقیقات ادامه داشت که پدر ژاله به مأموران مراجعه کرد و مدعی شد دخترش را کشته است. او گفت: دخترم می خواست طلاق بگیرد و ما مخالف این جدایی بودیم. روز حادثه به خانه دخترم رفتم و متوجه شدم کار های طلاق را پیش برده است. دامادم آدم خوبی بود، او فرد زحمت کشی بود و دخترم را هم دوست داشت، اما از وقتی دخترم با کیوان دوست شده بود، همه چیز به هم ریخته بود. من و دخترم درگیر شدیم و من از روی عصبانیت گلویش را فشار دادم و او را به قتل رساندم. پدر ژاله بازداشت شد، اما پلیس فهمید او دروغ گفته است، چون همسایه ها به مأموران گفتند کسی که مقابل در خانه ژاله آمده بود، برادر مقتول به نام سینا بود و پدرش چند ساعت بعد از درگیری وارد خانه شد.
برادر ژاله مورد پرسش قرار گرفت، اما اتهام قتل را رد کرد و گفت چنین کاری نکرده است، اما همه شواهد علیه او بود تا اینکه پدر ژاله اعترافش را پس گرفت و گفت برای نجات جان پسرش به دروغ اعتراف کرده است.
وقتی سینا دید همه چیز رو شده است، قتل را قبول کرد و گفت: من دانشجو بودم و به تازگی نامزد کرده بودم. اینکه خواهرم به خاطر مرد دیگری داشت از شوهرش طلاق می گرفت، خیلی مسئله مهمی برای خانواده من بود و آبروی ما در خطر بود. من خیلی ناراحت بودم. شوهرخواهرم هم ناراحت بود، اما چون آن مرد برای خواهرم وکیل گرفته بود، کار های خواهرم برای طلاق داشت به سرعت پیش می رفت. تا اینکه روز حادثه من به خانه ژاله رفتم و گفتم این کار را نکند. گفتم خانواده او را طرد می کنند و دیگر بچه هایش را نمی تواند ببیند. حرف هایم را قبول نکرد و گفت این زندگی خودش است و من که از او کوچک ترم نمی توانم به او بگویم چه کار بکند یا چه کاری نکند. داشت داد می زد و همسایه ها صدای او را می شنیدند به همین دلیل هم من دستم را روی دهانش گذاشتم و یک باره متوجه شدم خفه شده است.
متهم گفت: آن قدر ترسیده بودم که نمی دانستم چه می کنم با پدر و مادرم تماس گرفتم و خواستم که بیایند. وقتی آمدند، پدرم جسد ژاله را برداشت و به بیمارستان برد و در بیمارستان ادعا کرد ژاله مسموم شده است؛ شاید دکتر ها بتوانند برای او کاری بکنند، اما خواهرم مرده بود و دیگر کسی نمی توانست کمکی بکند. بعد از اعترافات این پسر با توجه به اینکه اولیای دم اعلام گذشت کرده بودند، پسر جوان و پدرش با وثیقه آزاد شدند. بعد از این آزادی کیفرخواست علیه آن ها صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. کیفرخواست در دادگاه علیه متهمان خوانده شد و سپس پسر جوان در جایگاه قرار گرفت.
او گفت: جدایی خواهرم روی زندگی من خیلی تأثیر می گذاشت؛ به همین خاطر هم تصمیم گرفتم با او صحبت کنم. وقتی خواهرم فریاد زد و گفت به تو ربطی ندارد، از ترس آبرویم دستم را روی دهانش گذاشتم و او را کشتم. البته قصدی برای کشتن نداشتم. پدرم هم برای اینکه من گرفتار نشوم، قتل را گردن گرفت. زندگی من در خطر است و اگر زندانی شوم، ممکن است نامزدم از من جدا شود. من از کاری که کردم، خیلی پشیمان هستم.
متهم که گریه می کرد، گفت: من واقعا قصد کشتن او را نداشتم، اشتباه کردم و به خاطر ترس دهان ژاله را زیاد فشار دادم. زندگی من در آستانه فروپاشی است و من درخواست کمک دارم. سپس پدر مقتول که او نیز به خاطر اختفای ادله جرم متهم شده و با وثیقه آزاد بود، در جایگاه حاضر شد. او گفت: من خواستم پسرم را نجات دهم، چون دخترم را از دست داده بودم، نمی خواستم پسرم را هم از دست بدهم. دخترم با طلاقش داشت آبروی ما را می برد. من از این اتفاق خیلی ناراحت بودم. همه ما مخالف طلاق آن ها بودیم. بعد از گفته های متهمان قضات شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران برای تصمیم گیری درباره این پرونده وارد شور شدند.