همه ما در زندگی با مرگ و مصیبت روبرو شده ایم و می شویم؛ مرگ پدر و مادر، مرگ همسر، مرگ برادر و خواهر، مرگ فرزند، مرگ دوستان نزدیک. تا وقتی که مرگ بر خود ما عارض شود و داغ ما بر دل نزدیکان ما بنشیند و آنها را درگیر مصیبت و ماتم از دست دادن ما کند، خودمان مصیبت ها و ماتم هایی را تجربه می کنیم.پاره ای از مصیبت ها و ماتم ها زودگذرند، پاره ای پیچیده و دیرگذر. مصیبت دیدگی پدیده ای بس بغرنج است. با این که مرگ همیشه بوده است و خواهد بود، پذیرفتن ان به این آسانی ها نیست.داغی که نبودن افراد نزدیک به ما بر دلمان می نشاند، بسته به شدت دلبستگی اثراتی ضعیف یا شدید بر جان و تنمان دارد. زندگی بدون التیام یافتن نیز جریان دارد و ما را نیز با خود به سوی مرگ خودمان می برد، اما تا التیام نیابیم، زندگی را درنمی یابیم.
واکنش ها به سوگ به سلامت روانی افراد، شیوه برخورد اطرافیان سوگ دیده و میزان صمیمیت فرد متوفی و مصیبت دیده بستگی دارد . بخواهیم یا نخواهیم، مرگ به هر حال از راه می رسد و ما یا نزدیکانمان را با خود می برد. اما چه باید کرد تا سنگینی غم آن کاهش یابد؟ در این قسمت درباره نحوه آرام شدن بعد از مرگ عزیزان راهکارهایی را ارائه کرده ایم .
احساساتی که پس از فوت عزیزانمان به سراغ ما می آید
تنش زا ترین رخداد زندگی هر فردی از دست رفتن عزیزان، می باشد که بسیار جانگداز است و سبب می شود که بازماندگان افسرده و غمگین شوند .تلخی مرگ عزیز، گاهی حتی تا پایان عمر با بازماندگان همراه است و در حقیقت می توان گفت با مرگ عزیزشانزندگی نباتی را تجربه می کنند.
انکار و ناباوری از دست دادن عزیزان
اولین قدم در مواجهه با خبر فوت یکی از عزیزان این است که فرد دست به انکار واقعیت می زند. در این شرایط فرد ممکن است احساس کند خواب می بیند و یا در برخی مواقع به گونه ای رفتار می کند که گویی متوفی هنوز زنده است. انکار می تواند در برخی افراد برای طولانی مدت باقی بماند. برای مثال مادری که مرگ فرزندش را باور نمی کند ممکن است هرروز یک بشقاب غذا برای او سر میز بگذارد. درصورتی که فردی در محیط اطراف شما دچار این مشکل شده بهتر است هرچه سریع تر از یک روانشناس کمک بگیرید.
خشم برای فوت نزدیکان
خشم یکی دیگر از مراحلی است که افراد هنگام کنار آمدن و تحمل مرگ عزیزان خود تجربه می کنند. در واقع احساس خشم وضعیتی است که پس از باور مرگ فرد برای اطرافیان پیش خواهد آمد. آن ها معمولاً از اینکه چرا این اتفاق برای آن ها افتاده عصبانی هستند. این خشم معمولاً به صورت شکایت از خدا به دلیل بازنگرداندن فرد متوفی دیده می شود و یا درصورتی که متوفی بیمار بوده باشد احتمال دارد که آن ها از پزشک معالج یا سایر افراد خشمگین باشند و آن ها را مقصر مرگ عزیزشان بدانند.
معامله با خدا برای بازگرداندن عزیز از دست رفته
چانه زنی مرحله ایست که بیشتر پیش از مرگ بیماران و یا پیش از مراسم خاک سپاری دیده می شود. افرادی که یکی از نزدیکانشان دچار بیماری لاعلاجی شده و پزشکان از درمان وی قطع امید کرده اند و یا افرادی که هنوز مراسم خاک سپاری را برگزار نکرده اند معمولاً به دنبال معامله با خدا برای بازگرداندن عزیزانشان هستند. این موضوع حتی می تواند در طولانی مدت به صورت درخواست برای دیدن خواب فرد و یا مرگ و رسیدن به او نیز خود را نشان دهد.
افسردگی فرد عزادار
افسردگی یا احساس غم یکی از آخرین مراحلی است که پس از مرگ عزیزان تجربه می شود. در این شرایط فرد باور دارد که عزیزی را از دست داده اما با غم از دست دادن وی کنار نمی آید و یا حتی ممکن است از فکر کردن به ادامه زندگی احساس گناه کند. باقی ماندن در دوره افسردگی یکی از شایع ترین حالت ها برای افرادی است که عزیزی را از دست می دهند. با توجه به اینکه این موضوع می تواند آسیب های بسیاری را در سلامت روان فرد ایجاد کند بهتر است در چنین شرایطی از یک متخصص روانشناسی کمک بگیرید.
پذیرش مرگ
آخرین مرحله در تحمل مرگ عزیزان و کنار آمدن با آن پذیرفتن شرایط پیش آمده است. در این وضعیت فرد به این باور می رسد که اگرچه تلخ، این اتفاق در زندگی وی پیش آمده و اکنون او می بایست به زندگی کردن بدون عزیزی که از دست داده عادت کند و زندگی خود را ادامه بدهد. هرچه سریع تر فرد به این مرحله و باور برسد، کنار آمدن با اتفاق پیش آمده برای وی آسان تر خواهد شد. افرادی که پس از فوت یکی از عزیزانشان دچار بیماری های روحی می شوند در رسیدن به این باور دچار مشکل شده اند و اصلی ترین اقدام روانشناسان نیز این است که به آن ها برای رسیدن به این مرحله کمک کنند.
کنار آمدن با مرگ عزیزتان
ممکن است درنگاه اول تصور اینکه بعد از مرگِ یکی از عزیزانتان به زندگی عادی بازگردید، غیرممکن به نظرآید و شاید احساس ناامیدی شدیدی را تجربه کنید. هرچند به محض اینکه شروع به رسیدگی به احساساتتان کرده و به دنبال کمک باشید، خواهید دید که چقدر اوضاع آرام تر شده و بازگشت آسان تری خواهید داشت. درحالی که نمی توانید عزیزی را که از دست داده اید بازگردانید و یا برای همیشه او را فراموش کنید، این را به یاد داشته باشید که با انجام کارهایی می توانید با درد خود کنار آمده و به زندگی ادامه داده و آن را دوباره پرمعنی و ارزشمند ببینید.
خود را رها کنید
شاید فکرکنید که اگر احساساتتان را سرکوب کنید و یا تظاهر کنید که وجود ندارند، می توانید خیلی سریع به زندگی عادی خود بازگردید. هرچند ممکن است این کار از نظر سطحی درست باشد، اما اگر تمام احساساتتان را در درون خود مخفی کنید، نمی توانید به راحتی به جلو پیش روید. به جای اینکار، آرام باشید، زمانی را برای خود درنظر بگیرید و به خود اجازه دهید که گریه کنید، عصبانی شوید، احساساتی شده و در کل سعی کنید به احساساتتان نزدیک تر شوید.
- اختصاص دادن زمانی فقط برای گریه کردن نیز می تواند به بازگشت شما به زندگی عادی کمک کند. هرچند معمولاً کسی گریه کردن را دوست ندارد، اما این را بدانید که اینکار به سلامت ذهن و بروز دادن احساساتتان کمک زیادی می کند.
- برای بسیاری از افراد، گریه کردن نیازی اساسی و طبیعی است. آنها حس می کنند که پس از یک سری اتفاقات دردناک، گریه کردن آنها را برای مقابله با مشکلات روزمره زندگی (کار، مدرسه و …) آماده تر کرده و با کمک به تخلیه احساسات، باعث می شود که به مشکلاتشان منطقی تر نگاه کنند.
- همچنین این را باید مدنظر داشت که بعد از مرگ یک عزیز «همه گریه نمی کنند». اگر گریه نمی کنید، این به آن معنی نیست که شما برای فردی که فوت کرده اهمیتی قائل نیستید؛ این موضوع فقط بیانگر این است که شما به صورت دیگری با مسئله برخورد می کنید.
- برای گریه نکردن احساس گناه نکنید و خود را نیز مجبور به انجام کاری که دوست و یا آمادگی اش را ندارید، نکنید.
- می توانید احساساتتان را هنگامی که تنها هستید بروز دهید،رو یا راجع به مسئله پیش آمده با دوست عزیز دیگری صحبت کنید. این شما هستید که تصمیم می گیرید چه چیزی حال شما را بهتر می کند.
- در زمان سختی و ناراحتی، نوشتن خاطرات نیز می تواند تمرکز و کنترل تان را افزایش دهد.
به خود اجازه و زمان غمگین بودن بدهید
پس از اینکه احساسات خود را بروز دادید، مهم است که قبول کنید که؛ «بله شما غمگین هستید». برطرف شدن غم زمانبر است و این احتمال وجود دارد که چیزهایی که قبلاً خوشحالتان می کردند، حال بی اثر باشند. احتمالاً ترجیح می دهید به جای بیرون رفتن با دوستانتان درخانه بمانید، و یا برنامه تلویزیونی مورد علاقه تان نمی تواند حتی لبخندی روی صورتتان بیاورد. قبول کنید که درحال گذراندن دوره دردناکی هستید و سعی کنید آرام پیش بروید اما این را بدانید که حالتان بهتر خواهد شد.
- اگر احساس می کنید لازم است، زمانی را از کار و یا مدرسه کناره گیری کنید تا با وضعیت ایجاد شده کنار بیاید. اینکار کمک شایانی به وضعیت ذهنتان کرده و باعث خواهد شد که برای مدتی کوتاه از شر روزمرگی ها خلاص شده و بر مشکل اصلی خود تمرکز کنید.
- خود را به فعالیت اجتماعی مجبور نکنید. به احتمال زیاد دلتان نخواهد که با دوستانتان به مهمانی و یا گردش بروید. هرچند که نباید خود را قرنطینه کنید، همچنین نباید با خنده مصنوعی خود را مجبور به بیرون رفتن کنید، در حالی که قلباً دلتان می خواست در خانه استراحت کنید.
به دنبال حمایت باشید
هرچند گذراندن زمانی در تنهایی می تواند در هضم اتفاق رخ داده به شما کمک کند، درست نیست که برای همیشه در این وضعیت بمانید. اگر قصد دارید با غم از دست دادن عزیزی کنار بیایید، بهتر است «شانه ای برای گریه کردن» سراغ داشته باشید؛ با دوستان، اعضای خانواده و یا حتی افرادی که در فضای مجازی می شناسید صحبت کنید و به آنها بگویید که چه چیزی رخ داده و شما را اذیت می کند و در این شرایط به کمک آنها احتیاج دارید.
- از این احساس که «با همیشه غمگین بودن حوصله دوستانتان سر می رود» دوری کنید؛ آنها به شما اهمیت می دهند و این را بدانید که این احساس شماست و شما نقشی در ایجاد آن ندارید. اگر حس می کنید که نباید دوستانتان در این زمان کنارتان باشند، پس چرا با آنها دوست هستید؟
- البته نیازی ندارید که خانواده و دوستانتان همیشه و هفت روز هفته در کنارتان باشند، حتی برعکس دوست دارید که بیشتر زمانتان را به تنهایی بگذرانید. هرچند باید به آنها بگویید که حضور آنها در هنگام نیاز برایتان بسیار باارزش است.
به زور خودتان را «قوی» نشان ندهید
بعضی افراد کسانی که درحال مقابله با غم و اندوه هستند را به عنوان افرادی قوی و شایسته ی تحسین می دانند که دیگران را با خونسری و آرامششان تحت تأثیر قرار می دهند. بله درست است که بعضی از افراد اینگونه رفتار می کنند اما اگر دقت کنید متوجه خواهید شد که معمولاً این رفتار را بیشتر در تلویزیون و سینما دیده اید. خود را مجبور نکنید که طوری رفتار کنید که «انگار همه چیز درست است» و شما مشکلی با مسئله پیش آمده ندارید.
هرچند نیازی نیست که در میان مردم شروع به گریستن کنید، این حس را نیز نباید به اطرافیان القا کنید که شما بسیار قوی، صبور و شکست ناپذیر هستید.
- به یاد داشته باشید که اعضای خانواده تان به شما اهمیت می دهند، آنها از شما توقع دارند که با آنها صادق بوده و راحت باشید. سعی نکنید با بازی کردن نقش یک فرد قوی، آنها را گول بزنید.
- کنار آمدن با غم و احساس «از دست دادن» می تواند بسیار سخت و دردناک باشد، نیازی نیست که زندگی تان را با تظاهر به خوب بودن همه چیز، پیچیده تر کنید.
خود را پایبند به یک زمانبندی نکنید
شاید حس کنید که بعد از دوهفته باید به روال عادی زندگی خود بازگردید، چراکه دوستتان نیز که مشکلی مشابه با شما داشت در همین مدت خالش خوب شد؛ باید هرگونه «تفکر زمانبندی» را از سرخود بیرون کنید. خود را مجبور نکنید که تا زمان مشخصی باید حالتان خوب شود، چراکه اینکار تنها باعث سرخوردگی نسبت به ادامه مسیر و ناامیدی از خودتان می شود.
- خود را با دیگران مقایسه نکنید. ممکن است دوستتان پس از گذشت مدت نسبتاً کوتاهی از درگذشت عزیزش حالش خوب شود، اما شما نمی دانید که او چه سختی را گذرانده و یا چه راه حلهایی را به کار بسته است.
آن چه اطرافیان فرد داغدیده باید بدانند
بدیهی است کسانی که عزیزی را از دست داده اند، از شرایط عادی و منطقی روحی روانی برخوردار نیستند و نزدیکان و اطرافیان باید با رفتار و واکنش صحیح به سازگاری و حل مشکل آنها کمک کنند.به یاد داشته باشید که بهبود اثرات عاطفی حادثه، نیاز به زمان زیادی دارد. انتظار نداشته باشید که سریع به وضعیت سابق برگردید.گاه نداشتن اطلاع کافی و استفاده از شیوه های غلط و غیر علمی از سوی اطرافیان فرد مصیبت دیده، وضع را از چیزی که هست، بدتر می کند و فرایند عبور از مرحله سوگ را به تأخیر می اندازد، لذا نزدیکان این افراد باید به نکات زیر توجه داشته باشند و به آن عمل کنند:
- به افراد اجازه بدهید در صورت امکان جنازه عزیزانشان را ببینند.
- فرصت سوگواری و گریه و زاری برای داغداران را فراهم کنید.
- سعی کنید افراد مصیبت دیده را دور هم جمع کنید تا با هم عزاداری کنند.
- به فرد اجازه و فرصت صحبت کردن بدهید، اما در صورت تمایل نداشتن، او را مستقیم وادار به صحبت نکنید.
- از سکوت نترسید، اما به تدریج و آرام سعی کنید به بهانه های مختلف به افراد ساکت نزدیک شوید، ابراز حمایت و کمک کنید یا از آنها در کار ها کمک بخواهید.
- بازماندگان (به ویژه در حوادث) بیشتر نیاز دارند داستان فاجعه را بار ها و بار ها بازگو کنند. شما می توانید با سؤالات به جا و روش های مناسب گوش دادن، مثل توجه کردن، نگاه کردن و تکرار جملات، این فرایند و تخلیه هیجانی آنها را ادامه دهید.
- از قول دادن و وعده های بی جا به شدت پرهیز کنید. بهترین جمله می تواند این باشد: «درست است که اوضاع مثل سابق نخواهد شد، اما مثل الآن هم نمی ماند.»
- داغدیدگان ممکن است احساسات و واکنش های مختلف و گاه عجیبی نشان دهند. همه این احساسات و واکنش ها را بپذیرید و واکنش منفی نشان ندهید.
- سعی کنید از وابسته شدن فرد به خودتان جلوگیری کنید.
- شرکت در مراسم مذهبی و دعا در حفظ سلامت روانی حادثه دیدگان نقش به سزایی دارد.
- افراد خانواده و به خصوص کودکان را تا حد امکان از همدیگر جدا نکنید.
- شرایط و فرصتی برای بازی کردن و سرگرم شدن کودکان فراهم کنید.
توصیه هایی به داغدیدگان
مرگ و از دست دادن عزیزان برای همه ما رخ می دهد و عبور از این شرایط سخت به آگاهی و مهارت هایی نیازمند است که اطلاع از آنها به ما کمک می کند تا این وضعیت دشوار سوگ را راحت تر تحمل کنیم و به سلامت از آن بگذریم.ممکن است هفته ها و ماه های بعد از مصیبت با مواردی از قبیل غمگینی، افسردگی، درماندگی و ناتوانی، علاقه نداشتن به کار های سابق، بی تفاوتی و بی حوصلگی روبرو شوید. توصیه های زیر می تواند در این مراحل سخت به شما کمک کند:
- به خود حق بدهید که احساس عصبانیت، غمگینی، ناراحتی و بسیاری از احساسات ناراحت کننده دیگر دارید.
- درباره احساسات خود با دیگران صحبت کنید.
- احساسات و نگرانی خود را ابراز و هر وقت خواستید، گریه کنید.
- مراقب وضعیت جسمی خود باشید. وقتی فرصت پیدا کردید، استراحت کنید و چیزی بخورید.
- زمانی را برای کار های شخصی مانند رسیدگی به بهداشت و مراقبت شخصی خود اختصاص دهید.
- به خود سخت نگیرید و به دلیل عصبی و پرخاشگر بودن، خود را سرزنش نکنید.
- ارتباط خود را با اطرافیان حفظ کنید و با بستگان و کسانی که همدرد شما هستند، در تماس باشید.
- احساسات و عواطف خود را از هر راهی که می توانید ابراز کنید و اگر دوست دارید و می توانید، بنویسید، نقاشی کنید، گریه کنید، دعا کنید، قرآن بخوانید، عصبانی شوید، داد بزنید و غم سنگین خود را بیرون بریزید.
- لوازم شخصی و یادگاری هایی از فرد یا افراد از دست داده را نگه دارید و همراه خود داشته باشید. اگر باعث تسکین شما می شود، می توانید با فرد از دست رفته صحبت کنید و برای او نامه بنویسید یا برای او دعا کنید.
- به یاد داشته باشید بهبود اثرات عاطفی حادثه، نیاز به زمان زیادی دارد. انتظار نداشته باشید که سریع به وضعیت سابق بر گردید.
- زندگی شما پس از این اتفاق تغییر خواهد کرد و ممکن است مجبور باشید دوباره و از صفر شروع کنید یا مجبور به انجام کار هایی باشید که تا به حال نکرده اید. از نظر روحی خود را برای این تغییر آماده کنید.
- تا مدت ها شما در وضعیت بحرانی به سر خواهید برد. این بحران ممکن است عوارضی را در زندگی شما ایجاد کند؛ مثل مشکلات مالی و خانوادگی و غیره. این عوارض و مشکلات ممکن است گذرا باشند و با تدبیر درست حل شود. بنابر این، از گرفتن تصمیمات مهم برای آینده مانند رها کردن کار، انتخاب محل جدید زندگی و مهاجرت، خودداری کنید.
- حادثه تلخی که پشت سر گذاشته اید، ممکن است عوارض روانی و رفتاری خاصی را به دنبال داشته باشد، بنابر این اگر احساس می کنید قادر به مقابله با این مشکلات نیستید، به متخصصان مراجعه کنید.