بسته به اینکه صفت به شکلی مورد استفاده قرار گرفته ساختار آن در جمله نیز متفاوت خواهد بود.
صفات (Adjektiven)
صفات (Adjektiven) در زبان آلمانی واژگانی هستند که اطلاعاتی را در رابطه با یک اسم می دهند. صفات می توانند پیش از اسم قرار بگیرند یا در جایگاه مسندی جمله باشند. در این درس با انواع صفات و ساختارهای رایج آن در زبان آلمانی آشنا خواهیم شد.
انواع صفات
در زبان آلمانی صفات از نظر نحوه کاربرد به دو دسته متفاوت تقسیم می شوند:
- صفات توصیفی (Attributive Adjektive)
- صفات مسندی (Prädikative Adjektive)
صفات مسندی
صفات مسندی در زبان آلمانی همیشه به یک شکل باقی می مانند. بدون توجه به اینکه اسمی که به آن نسبت داده می شوند مذکر، مونث، خنثی یا جمع باشد. صفات مسندی، صفاتی هستند که بعد از فعل های sein/bleiben/werden می آیند. به مثال زیر توجه کنید:
Der Clown ist lustig.
این دلقک خنده دار است.
در اینجا "lustig" (خنده دار) صفت مسندی فعل "sein" است.
صفات توصیفی
صفات توصیفی صفات هستند که پیش از اسم (و بعد از حرف تعریف) قرار می گیرند و آن را توصیف می کنند. این صفات بسته به خصوصیات مختلف اسم مثل جنسیت، تعداد و حالت اسم صرف می شوند (پسوند آن ها کمی عوض می شود). به مثال های زیر توجه کنید:
Er ist ein sehr lustiger Clown.
او دلفک بسیار خنده داری است.
در اینجا صفت "lustig" (خنده دار) صفت توصیفی اسم "Clown" (دلقک) است.
So einen lustigen Clown habe ich noch nie gesehen.
چنین دلقک خنده داری را من هیچ وقت ندیده ام.
در اینجا صفت "lustig" (خنده دار) صفت توصیفی اسم "Clown" (دلقک) است.
در زبان آلمانی می توان از صفت ها به سه شکل استفاده کرد: صفت مستقیم، صفت غیرمستقیم (اخباری) و قید
صفات اخباری و قیدها
صفات غیر مستقیم یا اخباری در جملات در واقع نقش مسند را بازی می کنند. این صفات و همچنین قیدها همیشه شکل خود را در جمله حفظ می کنند. بدون توجه به اینکه فاعل جمله مذکر، مونث، خنثی یا جمع باشد شکل این صفات همیشه ثابت است. در زبان آلمانی بر خلاف انگلیسی و مشابه زبان فارسی، قیدها شکلی مشابه صفت دارند. صفات اخباری و قید ها را می توانید به صورت زیر شناسایی کنید:
- صفات اخباری، صفاتی هستند که بعد از فعل های sein/bleiben/werden می آیند. به مثال زیر توجه کنید:
Der Clown ist lustig. (دلقک خنده دار است.)
- قید ها، صفت هایی هستند که بعد از افعال می آیند. (افعالی به جز sein/bleiben/werden) به مثال زیر توجه کنید:
Der Clown springt lustig herum. (دلقک خنده دار می پرد.)
صفات مستقیم
صفات مستقیم بین حرف تعریف و اسم قرار می گیرند. این صفت ها باید با توجه به جنسیت و جایگاه اسمی که به آن نسبت داده می شوند صرف شوند. (برای یادگیری نحوه صرف صفات به درس صرف صفات مراجعه کنید.) به مثال زیر توجه کنید:
Er ist ein sehr lustiger Clown. (او یک دلقک خیلی خنده دار است.)
So einen lustigen Clown habe ich noch nie gesehen. (چنین دلقک خنده داری را من هرگز ندیده ام.)
ساختن صفات
دسته بزرگی از صفات در زبان آلمانی از اضافه کردن یک سیلاب جدید به واژگان دیگر (مثل اسامی، افعال یا حتی صفات دیگر) ساخته می شوند.
در زبان آلمانی گاهی از طریق اضافه کردن lich- به صفات دیگر صفات جدید ساخته می شوند؛ در اینجا lich معمولا به معنای "-مانند" است. به مثال زیر توجه کنید:
Die bläuliche Tapete gefällt mir am besten.
من از کاغذ دیواری آبی-مانند بیش از همه خوشم آمد.
در اینجا واژه "bläulich" (آبی مانند) صفت توصیفی واژه "Tapete" (کاغذدیواری) است.
البته این موضوع همیشه صادق نیست مثلا صفت klein به معنای "کوچک" است اما kleinlich معنای "بدبخت" می دهد.
صفات ساخته شده از اسامی
از طریق اضافه کردن پسوندهای مشخص به اسامی متفاوت، صفات متفاوتی ساخته می شود. البته این بدان معناست که پسوندهای خود اسم (ik یا ung) حذف می شوند. اگر در انتهای اسم e هم باشد حذف می شود. جدول زیر برخی از رایج ترین پسوندهای صفت ساز را نشان می دهد:
پسوند | اسم | صفت |
---|---|---|
lich- | die Feier (مراسم) | feierlich (با وقار) |
ig- | der Schmutz (کثیفی) | schmutzig (کثیف) |
haft- | der Traum (رویا) | traumhaft (رویایی) |
sam- | die Mühe (تلاش) | mühsam (پر زحمت) |
isch- | Europa (اروپا) | europäisch (اروپایی) |
ern- | das Holz (چوب) | hölzern (چوبی) |
صفات ساخته شده از افعال
برای ساختن صفت از افعال پسوند مصدری آنها (en) حذف می شود. سپس پسوندهای صفت ساز به آن اضافه می شود. در مورد افعال، شکل سوم یا همه وجه وصفی فعل در حال و گذشته هم می تواند به صورت صفت مورد استفاده قرار بگیرد. جدول زیر پسوندهای صفت ساز و وجوه وصفی مخصوص افعال را نشان می دهد:
پسوند | فعل | صفت |
---|---|---|
bar- | lösen (حل کردن) | lösbar (قابل حل) |
sam- | schweigen (سکوت کردن) | schweigsam (ساکت) |
وجه وصفی حال | fragen (پرسیدن) | fragend (پرسیده شده) |
وجه وصفی گذشته | gefährden (تهدید کردن) | gefährdet (در معرض خطر) |