شعر زیبای غافلند از زندگی مستان خواب سعدی

  شنبه، 10 اردیبهشت 1401   زمان مطالعه 1 دقیقه
شعر زیبای غافلند از زندگی مستان خواب سعدی
ابومحمّد مُشرف‌الدین مُصلِح بن عبدالله بن مشرّف (۶۰۶ – ۶۹۰ هجری قمری) متخلص به سعدی، شاعر و نویسندهٔ پارسی‌گوی ایرانی است. اهل ادب به او لقب «استادِ سخن»، «پادشاهِ سخن»، «شیخِ اجلّ» و حتی به‌طور مطلق، «استاد» داده‌اند. در این بخش شعر سعدی غافلند از زندگی مستان خواب را خواهید خواند.

غافلند از زندگی مستان خواب

زندگانی چیست مستی از شراب

تا نپنداری شرابی گفتمت

خانه آبادان و عقل از وی خراب

از شراب شوق جانان مست شو

کآنچه عقلت می برد شر است و آب

قرب خواهی گردن از طاعت مپیچ

جامگی خواهی سر از خدمت متاب

خفته در وادی و رفته کاروان

ترسمش منزل نبیند جز به خواب

تا نپاشی تخم طاعت، دخل عیش

سعدی شیرازی
برنگیری، رنج بین و گنج یاب

چشمهٔ حیوان به تاریکی در است

لؤلؤ اندر بحر و گنج اندر خراب

هر که دائم حلقه بر سندان زند

ناگهش روزی بباشد فتح باب

رفت باید تا به کام دل رسند

شب نشستن تا برآید آفتاب

سعدیا گر مزد خواهی بی عمل

تشنه خسبد کاروانی در سراب


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
از سراسر وب   
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها   
آخرین تصاویر