متن آهنگ کوی بی نشان از علیرضا افتخاری
ای غم ای همدم دست از سر دل بردار ای شادی یک دم مرهم به دلم بگذار دل جای شادی ست از غم شده ام بیزار ای غم بیرون رو این خانه به او بسپار با این خانه ی تنگ با این پاره ی سنگ با این دل چه کنم این آلوده ی رنگ دلا، باله مرا چرا شکستی، پَر نزدی به گِل نشستی پَر نزدی، تو دریا بودی، ز چه رو چون مردابی ای دریا تا کی ز نسیمی بی تابی دل به دریا بزن در شبِ طوفان تا به کی سر زدن بر درِ زندان تا کِی تنهایی برخیز و پرگشا در آسمان رها تا کوی ناکجا کوی بی نشان، کوی آشنا ای غم ای همدم دست از سر دل بردار ای شادی یک دم مرهم به دلم بگذار دل جای شادی ست از غم شده ام بیزار ای غم بیرون رو این خانه به او بسپار ای دل زین غمها تنها غم او بگذار
3 سال پیش
4 سال پیش