این روزها تقریبا همه نشریات و مجله ها به خصوص مجله های خانوادگی، همگی یک ستون را به فهرست کردن خصوصیات خلقی و رفتاری و عملکردی، متولدین ماه های مختلف سال اختصاص داده اند به طوری که طالع بینی ماه تولد یکی از قسمت های محبوب هر مجله است و حتی اگر شما به آن ها اعتقادی نداشته باشید اما به احتمال زیاد طالع ماه خود را می خوانید.
حتی ممکن است برای اثبات اینکه این مطالب خرافه هستند ممکن هست طالع همه ماه ها را بخوانید و دنبال مشترکات بین طالع ها بگردید و با این کار ثابت کنید که در هر ماه چیزهایی نوشته شده است که بین تمام افراد مشترک است.
یکی از دوستان که رشته روانشناسی می خواند می گفت که روزهای اول دانشگاه استاد روانشناسی به همه دانشجویان برگه ای داد و گفت این طالع شماست و می گفت تقریبا همه چیز درست بود. اما در ادامه استاد توضیح داد که در جوانان هم سن شما در این ویژگی ها مشترک هستند و هیچ ربطی به طالع شما ندارد.
اما آیا واقعا از نظر علمی دلیلی برای ایجاد تفاوت بین یک آدم متولد ماه مهر با یک متولد ماه بهمن وجود دارد؟
جالب است بدانید که دانشمندان روی این قضیه تحقیقاتی انجام دادهاند.
مدتهاست که ما با بررسی آمار بیماران میدانیم که نوزادان متولد شده در فصل بهار، بیشتر احتمال دارد که دچار روانپریشی یا شیزوفرنی بشوند، در حالی که متولدین تابستان، آدمهای حساستری هستند.
ما چه دلیلی برای این تفاوت از نظر علمی میتوانیم، بتراشیم؟!
یک توجیه میتواند این باشد که در فصل زمستان میزان مواجهه با ویروسها در مادر و جنین او بیشتر هستند، طول مدت روز هم کمتر است و این دو میتوانند در مراحل حساس تکامل نوزاد، میزان بروز صفات ژنتیکی را تحتتأثیر قرار بدهند.
اخیرا یک دانشمند علوم اعصاب که در مرکز پزشکی دانشگاه کلمبیا کار میکند، روی این مسئله کار کرده است، پژوهش او دقیقا روی این موضوع بوده است که مشخص شود آیا فصل تولد باعث ایجاد تغییری در ساختارهای مغز میشود یا نه.
مطابق تحقیقات او، آن دسته از مردانی که در فصل پاییز و زمستان به دنیا میآیند، در قسمتی از مغز به نام شیار گیجگاهی فوقانی، میزان ماده خاکستری بیشتری نسبت به متولدین فصلها بهار و تابستان دارند.
جالب است که بر اساس پژوهشهای قبلی مشخص شده بود که میزان ماده خاکستری در همین قسمت، با شیزوفرنی ارتباط دارد و هر قدر میزان ماده خاکستری در این قسمت کمتر باشد، احتمال پیدایش شیزوفرنی بیشتر است.
به عبارت دیگر تئوری فعلی این است که میزان نوری که یک جنین در حوالی تولد به چشمانش میخورد، با تأثیر بر ژنهایی که تحتتأثیر ریتم شبانهروزی قرار میگیرند، باعث تغییر در بروز و تعامل ژنهای مهم در تکامل میشوند.
جالب است که در مورد زنان، قضیه معکوس است، یعنی در زنان، آن دستهای که در تابستان به دنیا میآیند، ماده خاکستری بیشتر در شیار گیجگاهی فوقانی دارند. این امر هم منطبق با تحقیقات آماری است که بر اساس آنها زنانی که در فصل زمستان به دنیا میآیند، کمتر عاطفیتر و حساسترند.
در گام بعدی کار جالبتری کرد، این بار او تلاش کرد که ماه تولد یک شخص را با توجه به میزان ماده خاکستری در بخشهای مختلف مغز حدس بزند. الگوریتم او در زنان میتوانست در ۳۵ درصد موارد، فصل تولد یک زن را درست حدس بزند. این درصد، البته قابل توجه نیست، اما نسبت به یک حدس تصادفی، دقیقتر است.
یک نقطه ضعف این مطالعه، عدم توجه به مکان تولد سوژههای آزمایش بود. بدیهی است که اگر کسی در نیمکره جنوبی متولد شده باشد، همه چیز در مورد او متفاوت است و این امر باعث مخدوش شدن نتایج مطالعه میشود.
همه اینها نشان میدهند که تأثیر فصل تولد روی صفات و خلق و خوی آدمها، به کلی خرافی نیست، ولی مسلما نمیتواند به هیچ عنوان تأییدکننده انبوه صفات و خصوصیات محتومی باشد که طلعبینها برای ما بر اساس ماه تولد ردیف میکنند!