تخفیف حکم اعدام به شلاق با کمک دیوار 3 متری!

  یکشنبه، 05 دی 1400 ID  کد خبر 184898
تخفیف حکم اعدام به شلاق با کمک دیوار 3 متری!
محسن و نرگس دو سال بود که با هم دوست بودند،روزی که محسن به اتهام زنای به عنف بازداشت شد،نرگس منکر هر نوع دوستی وآشنایی قبلی شده بود!!

به گزارش پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از خبر آنلاین، جلسه رسیدگی ام که دردادگاه کیفری1 تمام شد فریاد ملتمسانه ی بیرون ازدادگاه توجه ام را جلب کرد.

تصویر جوان دستبند به دست و با پاهای قفل شده به زنجیردرازکشیده روی سنگفرش های یکدست سیاهِ راهرو با فریادهایی که خبر از بخت سیاه وآینده ی ویران شده اش می داد ،دل هر رهگذری را به درد می آورد در چشم به هم زدنی جماعتی دورش حلقه زدند ،او فریاد می کشید و خدا را به شیر مادرش که گوشه ی راهرو در سکوتی تلخ اشک می ریخت قسم می داد:ننه به شیرت قسم من به زور بهش دست نزدم آآآی خدا تو شاهد ی دو ماه آزگار هر روزِ خدا دعوتم می کرد باغ دایی اش خودش می خواست ،ایهاالناس منِ بی پدر اینقدر غیرت دارم که به زور و به حرومی کاری نکنم،خودش به عربی چیزی خوند و گفت بگم قَبِلتُ !! فریادهایش یکدفعه قطع شد و به نقطه ای خیره ماند، نگاهش ترکیبی بود از تمنا ونفرت، رَدِ نگاهش که گرفتم رسید به دختری که حجاب اجباری اش را به کمر گرفته بود. حالا نوبت نگاه دختر بود که با آب دهان به سمت جوان نفرتش را بروز داد. دوباره فریاد جوان بلند شد:حق داری بهم تُف کنی،حتما دلت خنک شد، شنیدی حکمم اعدامه؟ برو دعا کن که زنده نمونم وگرنه تلافی اشک های ننه ام سرت میارم ، بی شرف تو نبودی که دم به دقیقه برام پیامک میزدی داخل باغ دایی ام تنها م بیا پیشم!

چرا نمیگی خودت خواستی؟از کی می ترسی؟مگه نگفتی با همین چیزی که خوندم ما به هم محرم شدیم و فوقش بابام بفهمه چهارتاکمربند میزنه خلاص، یعنی درد 4تاکمربند از داغ دل ننه ی من بیشتره چرا به همه عالم و آدم حتی به خودت هم دروغ میگی ...

انگار زور و توان جوان تحلیل رفت که فریادهایش به زمزمه ختم شد:چرا هیچ کس حرف منو گوش نمیکنه ؟خدایا خودت به دادم برس،من وننه ام بی کَس و تنهاییم

هنوز هم پس ازبیست سال وکالت کردن،تاب و توان دیدن چنین صحنه هایی ندارم وسر درد و میگرن ارمغان ماندن در چنین حال و هوایی است لذا معطل نکردم وراهی راه پله ها شدم،چند قدم دور نشده بودم که اشک های تلخ مادر وضجه های متهم، جلوی چشمانم به تصویر کشده شد .

با خودم عهد کرده بودم در پرونده های منافی عفت ورود نکنم ،اما التماس و گریه های پسر بچه ۲۰ ساله و چهره ی مستاصل مادرش طوری روی ذهن و فکرم رژه می رفتند که برای لحظه ای مغزم قفل شد ،انگارقدم هایم به فرمان من نبودند که بی اختیار برگشتم سمت مادرپسربچه ، ناخودآگاه بطری آبی که دستم بود، باز کردم و به مادر دادم، پاسخ سلامم را با سر داد و چادر به صورت کشید وبا آهی جگرسوز گفت:خدا هیچ مادری را شرمنده ی بچه اش نکنه!

صورت تکیده و گودی زیرچشمانش حکایت ازغم و غصه ای داشت برابر با عمر پسربچه ،دل به دریا زدم وبا مادر وارد گفتگو شدم؛ گفت :خجالت زده ام مادر، نمیدونم کی راست میگه کی دروغ !فقط می دونم عمری کلفتی خونه ی مردم کردم تا نون حلال دست این بچه بدهم . هفت سالش بود که باباش از داربست افتاد، بچه ام یتیم شد و من بی پناه ،مادر به چشمِ بچه اش نگاه کنه راست و دروغ حرف هاش و میفهمه،مطمئنم دروغ نمیگه،بچه ای که با نون زحمت کشی بزرگ شده فعل حروم نمی کنه اما هیچ کس گوش به این حرف ها نمیده، یک سال شبانه روز التماس دختر و باباش کردم به پاشون افتادم ،التماسشون کردم تا بگذرن از جون بچه ام ...

کلامش را قطع کردم و گفتم:هیچ مادر و پدری شرمنده ی بچه اش نمیشه مادر،پدر ومادر خدای بچه هاشون هستند مخصوصا شما که برا پسرتون هم پدر بودید هم مادر،ناخودآگاه روی تکه کاغذی نوشتم؛خدابزرگه مادر،به این شماره فردا زنگ بزنید .

سر به آسمان گذاشت وبا دعایی بدرقه ام کرد.

یک ساعت درد دل و گفتگو با مادر، خروجی اش این شد ؛دو سالی است که محسن با نرگس دوست هست و آن روز هم خودش به محسن زنگ زده و به باغ دایی اش دعوتش کرده اما دختر مدعی است که در باغ مشغول قدم زدن بوده که پسر از دیوار باغ به پایین می پرد و به او تعرض می کند. ازآنچه که مادر محسن در دفتر برایم نقل کرد چند صفحه ای گزارش تهیه کردم تا به وقتش با اوراق پرونده مورد بازبینی قرار دهم.

جان یک جوان بیست ساله در گرو اعمال یکی از این دو کلمه در حکم دادگاه است(( زور یا رضایت ))نتیجه ی یکی دار مجازات ونتیجه ی دیگری نجات جان یک جوان،در مواجه با چنین موقعیت هایی است که به واقعی ترین شکل ممکن به حرمت وارزش کلمات در حرفه ی وکالت و امر قضا پی میبرم .

آن روز قرارشد به اتفاق مادر به دادگاه بروم تا با گرفتن کپی از اوراق پرونده بتوانم به جزئیات پرونده دسترسی داشته باشم، چند شبانه روز سطر به سطرپرونده ای که در یکصد وبیست و هفت صفحه ، زندگیِ تنها دلخوشی یک مادر در آن خلاصه شده بود را خواندم . دو نکته مهم در پرونده می توانست جان بچه را نجات دهد؛ یکی چک کردن دوربین های مداربسته و دیگری پیام های ارسالی دختر خاصه،پیامکی که محسن مدعی بود نرگس با ارسال آن وی را به باغ دعوت کرده، بنا به محتویات پرونده هردو مورد، بررسی شده ولی نتیجه ی بررسی کمکی به کشف آنچه به زعم محسن و مادرش حقیقت ماجراست نکرده بود.با این وجود حس می کردم تکه ای از پازل پرونده کم است که همین حس موجب می شد به دفعات پرونده را مرور کنم وهر مرتبه بیشتر به این یقین نزدیک می شدم که چیزی این وسط گم شده،این حس در کنار چشمان نگران مادر سبب تکلیفی شد تا دل به دریا زده و برای اولین بار وکالت پرونده منافی عفت را قبول کنم.

اولین درخواستم از قضات محکمه ضمن لایحه اعلام وکالت، ملاقات با محسن بود که پذیرفتند.راهرو منتهی به سالن ملاقات با دو مهتابی نیم سوزکه مدام خاموش و روشن می شد فضای غم انگیز زندان را به سکانسی درام تبدیل کرده بود که جوان قوز کرده ای از نقطه ای تاریک سلانه سلانه طوری که می شد از اعماق وجودش نومیدی را دید به سمت نور گام بر می دارد اما منشا نور با هر گام وی دور و دورتر می شد تا جایی که برای لحظاتی به حضورش در آن فضا مشکوک شدم.

هنوز روی صندلی آرام نگرفته بود که احوال مادرش پرسید:میشه ازتون خواهشی کنم؟حواستون به مادرم باشه،می ترسم بعد از من...

همین که خواست از حکم اعدام وعاقبت اجرای حکم حرفی بزند بغضش ترکید ،دوباره همان تصویر دلخراش راهرو دادگاه شکل گرفت که توصیفش حاصلی جز انتقال رنج و تلخ کامی که برای دقایقی با تمام وجود حس کردم ندارد وبهتر است بگذرم وبه نکته ای که تا آن روز از نگاه همه حتی خود محسن هم مغفول مانده بود بپردازم.

ارتفاع دیوار!!در کنار قضیه پیامک و دوربین مداربسته آنچه که حکم شاه کلید حل معمای پرونده را داشت ارتفاع سه متری دیواری بود که شاکی مدعی بود محسن برای ورود به باغ از بالای آن پریده!!اینکه جوان لاغر و نحیفی با 160سانتی متر قد چطور از ارتفاع سه متری دیوار بالا رفته و سپس به درون باغ پریده با هیچ منطقی سازگار نبود.لذا صدر قرار معاینه محل با محوریت بررسی ارتفاع دیوار و محل بالا آمدن و پریدن محسن درون باغ را طی لایحه ای از دادگاه تقاضا کردم.

24ساعت پس از ثبت لایحه از طریق سیستم ابلاغات متوجه شدم دادگاه با درخواستم موافقت نکرده و لازم شد حضورا خدمت رئیس دادگا بروم تا دلیل چنین دستوری را بپرسم،وارد شعبه که شدم،قاضی محکمه گفت:دلیلی ندارد که برای شما علت دستور را توضیح دهم،تصمیم دادگاه همانی است که به شما ابلاغ شده...

علیرغم فشار عصبی و ناراحتی از برخورد قاضی سعی کردم به حرمت جان محسن و غم مادرش خودم را کنترل کنم و دلیل درخواستم را بگویم:

اتفاقا دلیل محکمی دارد ، جان یک انسان و ظهور قاعده درء(در یادداشت.....راجع به این موضوع توضیح می دهم) زمانی که سبب شک و تردید برای اجرای حدود الهی عارض می شود! اگرچه دادگاه دفاعیه ی بنده را نپذیرفت و اقدام به صدور حکم کردند اما پس از اعتراض ،دیوان عالی کشور به جهت نقص تحقیقات حکم صادره را نقض کردو همین موضوع سبب شد تا با جاری شدن قاعده ی درء مجازات محسن از اعدام به شلاق تبدیل شود.

* وکیل دادگستری


  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
(فیلم) اشاره معنادار رهبر انقلاب به مسعود پزشکیان برای ایستادن در کنارش هنگام اقامه نماز بر پیکر اسماعیل هنیه (263 نظر) نگاهی به حال و هوای اتاق علی دایی در بیمارستان هنگام عیادت چهره های مشهور از شهریار ایران+عکس/ از خوش و بش همسر دایی با کی‌روش تا احوالپرسی فردوسی‌پور و عابدزاده (158 نظر) رهبر معظم انقلاب: از وقتی که رهبر شده‌ام آجیل نخوردم (153 نظر) کاهو و نان، سهم آقازادگی فرزند رهبر معظم انقلاب از سفره غذا+عکس/ ساده زیستی ادامه دار و تمام نشدنی (117 نظر) خلاقیت تحسین برانگیز یک میوه فروش تهرانی برای کشاندن مشتری به مغازه حماسه آفرید/ به ایشون باید گفت فرشته زمینی+عکس (60 نظر) خلاقیت منحصربفرد قنّاد تبریزی در طراحی و پخت کیک برای "مَمَّد" ها حماسه آفرید+عکس/ مغز نیست که دنیای ایده ست😍 (57 نظر) (فیلم) شوخی جالب رهبر انقلاب با نوه شهیدی که با محاسن حضرت آقا بازی می‌کرد / هر کار دلت خواست با ما کردی ... (52 نظر) صحبت های خنده دار آقای قرائتی: رفته بودم عروسی دیدم نون و پنیر و هندونه میدن گفتم مگه عروسی نیس اینجا دوماد گفت میخوام حزب اللهی باشم آخه این خُل بازیا چیه +ویدئو😂👌 (51 نظر) تمرینات سخت و طاقت فرسای جعفر غفارنژاد رقیب مازندرانی هادی چوپان+فیلم/ رقابت تنگاتنگ غول بابلسری و گرگ پارسی (49 نظر) نگاهی به ماشین لامبورگینی هوش پران مهران غفوریان که همه آرزوشو دارن/آقای کمدین سوار بر هواپیمای رویاهایش😍 (45 نظر) خلاقیت تحسین برانگیز یک کافی شاپ اصفهانی برای پاکبانان حماسه آفرید/ به شما باید گفت فرشته زمینی+عکس (43 نظر) خلاقیت خنده دار مرد جنوبی با طراحی آفتابه اتوماتیک حماسه آفرید+ویدئو/ هنر نزد ایرانیان است و بس😂 (40 نظر) رونمایی همسر شاهرخ استخری از جواهرات ظریف و نگین دارِ زیبا و شیکش/ خاص، اعیانی و ایرانی پسند+عکس (29 نظر) خلاقیت منحصر به فرد یک هموطن تهرانی برای طراحی دَرب خانه به شکل بُرج آزادی پربازدید شد+عکس/ مغز نگو معدن طلاست👌 (26 نظر) (فیلم) تسلط جالب رهبر معظم انقلاب به زبان عربی هنگام گفتگو با پسر اسماعیل هنیه / بَلِّغوا تَعزیَتی ... (23 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
تیتر امروز   
گرامیداشت روز خبرنگار در تحریریه پایگاه خبری - تحلیلی ساعدنیوز
تقدیر نماینده سبک شین کیو کوشین کاراته آذربایجان شرقی از خبرنگار ورزشی+عکس
پیام تبریک مدیریت شهری کهن‌شهر شوشتر به مناسبت روز خبرنگار
فال روزانه امروز پنجشنبه 18 مرداد ماه 1403
پیام آیت الله حسینی بوشهری به مناسبت روز خبرنگار
فال شمع روزانه امروز پنجشنبه 18 مرداد ماه 1403
برگزاری جلسات ملاقات مردمی سرپرست شهرداری شوشتر در روزهای دوشنبه+عکس
فال ابجد روزانه پنجشنبه 18 مرداد 1403
رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شوشتر: خبرنگاران می توانند مشاوران خوبی برای مدیران ادارات و ارگانها باشند
مدال طلای رشته موی تای بر گردن جوان خوزستانی
تقدیر رئیس انجمن کونگ فو آزاد آذربایجان شرقی از خبرنگار ورزشی+عکس
تقدیر نماینده و رئیس سبک گنگ توان آذربایجان شرقی از خبرنگار تبریزی
جوان 36 ساله گمشده هوراندی پس از 14 ساعت جست‌وجو پیدا شد
فال قهوه با نشان روز پنجشنبه 18 مرداد ماه 1403
فال حافظ با تفسیر امروز پنجشنبه 18 مرداد 1403+فیلم
منتخب روز   
نگاهی به قاب دو نفره چهره‌های سیاسی با مادرشان؛ از حسن روحانی و خاتمی تا هاشمی رفسنجانی و جهانگیری+عکس/ جای خالی تصویر رئیس جمهور شهید با مادرشان با این قاب پر شد! شباهت معنادار و پُرمفهوم درب ورودی خانه رهبر معظم انقلاب و امام خمینی(ره)+عکس/ دری آهنی و کوچک با ساده ترین و بدون تجملات ترین حالت ممکن چهره غمزده و عرض تسلیت صمیمی جمشید هاشم پور به شهاب حسینی در مراسم تشییع پدر جوانش/ روحش شاد و یادش گرامی+عکس (فیلم) فیلمبرداری بی‌شرمانه رضا پهلوی از معاشقه دخترش لب دریا! 😳😳😳 / حاشا به غیرتت! احساسی ترین سکانس سریال عاشقانه جیران /ناصر الدین شاه: حکیم ازت میخوام ثمره این عشق رو نجات بدی قشنگترین سکانس سریال شهرزاد / فرهاد: عشق هر ناممکنی رو ممکن میکنه سکانسی فراموش نشدنی از سریال عاشقانه شهرزاد / وقتی شهرزاد و قباد برای اولین بار باهم تفاهم دارن (عکس) تصویری معنادار از تکیه رهبر انقلاب بر اسلحه هنگام سخنرانی / علی به وقت حماسه عصا به دست نمی‌گیرد ... سکانس پربازدید از سریال زخم کاری ؛ جواد عزتی و مهراوه شریفی رو در روی هم / مهراوه شریفی نیا: کِی دلت برا من تنگ میشه؟ میز عزای ساده و بدون تجملات پدر شهاب حسینی، قباد سریال شهرزاد+عکس/ روحش شاد و مسیرش پرنور شهاب حسینی: نارنگی رو باز میکنی می بینی 10 پَره طبیعت داره خودش میگه این میوه کام ده نفرو میتونه شیرین کنه+ویدئو جنجال شبانه ژیلا صادقی و نیما شعبان‌نژاد با رنگ و بوی المپیک