گاهی تصور اشتباه زن یا مرد سبب می شود که رابطه جنسی میان آنها واقع شده در حالی که به لحاظ شرعی یا قانونی رابطه جنسی میان آنها ممنوع یا باطل است . مثلا مرد بدون اطلاع از عده زن با وی ازدواج کند که در حکم ازدواج با زن شوهردار است ؛ یا به این تصور که عقد نکاح میان آنها صحیح بوده است رابطه زناشویی رخ دهد در حالیکه عقد باطل بوده است . چنین امری در اصطلاح تحت عنوان وطی به شبهه یا نکاح به شبهه شناخته شده است و در قانون و فقه احکام مهمی در خصوص آن مترتب است . در این مقاله قصد داریم به بررسی این سوال بپردازیم که وطی به شبهه یا نکاح به شبهه در قانون مدنی به چه معناست . به همین منظور به بررسی وطی به شبهه چیست ، اقسام شبهه در وطی به شبهه و نسب ناشی از وطی به شبهه خواهیم پرداخت .

وطی به شبهه چیست؟
شبهه به معنای اشتباه است و اشتباه تصور نادرستی است که ممکن است انسان از چیزی داشته باشد . هرگاه مردی با زنی نزدیکی یا وطی کند به این تصور که بین آنها رابطه زوجیت وجود دارد ، حال آنکه چنین رابطه ای در واقع وجود نداشته باشد ، این عمل را نزدیکی به شبهه یا وطی به شبهه گویند و اگر فرزندی از آنها به دنیا آید ، او را ولد به شبهه و نسب وی را نسب ناشی از شبهه می گویند. همچنین، در پاسخ به این سوال که وطی چیست، باید گفت، وطی به معنای آمیزش و رابطه جنسی است که در آن، دخول، تا اندازه ختنه گاه آلت تناسلی مرد، صورت می گیرد. وطی، دارای سه نوع وطی مشروع، وطی به شبهه و وطی نامشروع بوده که احکام و آثار آن، در شرع اسلام و قوانین ایران، با توجه به نوع وطی صورت گرفته، تعیین می شود.
انواع شبهه در وطی به شبهه
به طور کلی ، در وطی به شبهه ممکن است دو نوع شبهه یا اشتباه به وجود آمده باشد . اقسام شبهه در وطی به شبهه عبارت است از : نخست ، شبهه حکمی است که عبارت است از اشتباه در قانون . هرگاه کسی بر اثر جهل به قانون با شخصی که همسر قانونی او نیست نزدیکی کند به این تصور که رابطه زوجیت میان آنها وجود دارد ، این اشتباه شبهه حکمی نامیده می شود . مثلا مردی با زنی که در عده طلاق یا عده وفات است ازدواج کند ؛ با این تصور که چنین ازدواجی قانونا بلامانع است . دوم ، شبهه موضوعی است که عبارت است از اشتباه در موضوع حکم و نه خود حکم . مثلا مرد می داند که ازدواج با زنی که در عده دیگری است ممنوع و باطل است . لکن با زنی که در ایام عده است ازدواج می کند به این تصور که عده او سپری شده است ؛ یا فرضا مردی به جای اینکه با زوجه خود نزدیکی کند اشتباها با زن دیگری رابطه جنسی برقرار نماید .
وطی به شبهه با زن آزاد: یکی از انواع حالات وطی به شبهه، وطی به شبهه با زن آزاد است؛ بدین معنی که زن قبلاً ازدواج نکرده و در قید زوجیت کسی نبوده و نیست؛ در این حالت، پس از وطی به شبهه اگر فرزندی متولد شود، به طورقطع به واطی به شبهه ملحق می گردد و این احتمال که شاید از زنا به وجود آمده باشد در نظر گرفته نمی شود. دلیل این امر هم همان مصلحت طفل و جامعه است که ذکر گردید و نیز این که ولدالزنا، به زانی ملحق نمی گردد.
ب) وطی به شبهه با زن شوهردار: مورد دیگر، وطی به شبهه با زن شوهردار است. در فقه این سؤال مطرح است که اگر با در نظر گرفتن شروط فراش، امکان الحاق ولد به هر دو (زوج و واطی به شبهه) ممکن بود؛ ولد به کدام یک ملحق می شود؟
در این مورد اقوال مختلفی وجود دارد. مشهور فقها قائل به قرعه شده اند؛ چه هر دو حالت، مصادیق قاعده فراش می باشند.
امّا برخی دیگر بر این عقیده اند که قرعه، مربوط به هنگامی است که اماره دیگری وجود ندارد؛ درحالی که شارع، فراش را از ابتدا اماره ای برای وجود ولد به صاحب فراش قرار داده است تا در هنگام شک، ولد به کسی ملحق شود که حق هم بستری با همسرش در فراش را دارد و نیز جمله «الولد للفراش» یک جمله مستقل از «و للعامر الحجر» است و شامل وطی به شبهه نیز می گردد.
حقوق دانان معاصر نیز الحاق طفل به شوهر را موافق مصلحت کودک و خانواده می دانند و چنین توجیه می-کنند که رابطه جنسی زن و شوهر، دائمی است ولی نزدیکی واطی به شبهه با زن شوهردار، اتفاقی است و از این رو احتمال به وجود آمدن نطفه ولد از شوهر، بیشتر و اماره فراش نسبت به او قوی تر است.
به نظر می رسد اگر مبنای این قاعده را همان مصلحت خانواده و جلوگیری از فروپاشی آن بدانیم، نظریه دوّم قابل قبول تر باشد.
ج) وطی به شبهه با محارم: مورد آخر وطی به شبهه مطرح شده در فقه و حقوق، وطی به شبهه با محارم است. برخی بر این نظرند که این مورد جزء وطی به شبهه، از مصادیق فراش به شمار نمی آید؛ زیرا مانع ذاتی نکاح از قرابت وجود دارد؛امّا باز هم گروهی بر این عقیده اند که وطی به شبهه، به طور عام مطرح شده و در احکام فقهی بین این نوع نزدیکی و موارد دیگر وطی به شبهه، تفکیک صورت نگرفته است. نظریه دوّم، به نفع مصلحت کودک و جامعه است؛ زیرا با قبول آن، طفل از نسب قانونی برخوردار می گردد.
نسب ناشی از وطی به شبهه
البته شبهه در وطی به شبهه ممکن است از طرف زن باشد و یا اینکه از سوی مرد بوده باشد . به هر حال ، بر اساس ماده 1166 قانون مدنی ، هرگاه به واسطه وجود مانعی ، نکاح ابوین طفل باطل باشد ، نسبت طفل به هر یک ابوین که جاهل بر وجود مانع بوده مشروع و نسبت به دیگری نامشروع خواهد بود . در این صورت جهل هر دو ، نسب طفل به هر دو مشروع است .
عدۀ وطی به شبهه
مراد به وطی به شبهه آن است که کسی نزدیکی کند با زنی به اعتقاد آنکه زن خودش هست و زن او نباشد یا عقد کند زنی را به اعتقاد آنکه عقد او صحیح است و نزدیکی کند، بعد معلوم شود عقد او صحیح نبوده.
- مساله 1 ـ زنی که با او نزدیکی شده است به شبهه، باید عده نگهدارد، چه شوهردار باشد یا نباشد و چه زن و مرد هر دو در اشتباه باشند و چه مرد فقط، واحتیاط واجب عده نگاه داشتن است در صورتی که زن فقط در اشتباه بوده.
- مساله 2 ـ عده از برای کسی که با او زنا شده است نیست، چه از زنا آبستن شده باشد یا نه.
- مساله 3 ـ عدۀ نزدیکی به شبهه مثل عدۀ طلاق است به تفصیلی که گفته شد.
- مساله 4 ـ زنانی که عده ندارند در طلاق مثل یائسه و غیر آن، در اینجا نیز عده ندارند.
- مساله 5 ـ مرد در مدت عدۀ زن خودش که با او به طور اشتباه نزدیکی شده نمی تواند با او نزدیکی کند، و امّا دیگر از بهره های زن و شوهری را می تواند بردارد مثل بوسه و غیر آن.
- مساله 6 ـ نفقۀ این زن در حال عده با شوهرش هست چه استمتاعات بر او جائز باشد و چه نباشد.
- مساله 7 ـ مردی که با زنی به اشتباه نزدیکی کرده است می تواند او را در این عده به زنی بگیرد، اگر مانع دیگری نداشته باشد، لکن مردان دیگر نمی توانند او را بگیرند.
- مساله 8 ـ زنی را که طلاق دادند به طلاق رجعی ـ و آن طلاقی است که شوهر می تواند در عده زن را به نکاح اول خود برگرداند ـ در حکم زن است؛ مادامی که در عده است باید مرد نفقه و کسوۀ او را بدهد و مرد و زن از هم ارث می برند و خواهر این زن بر مرد حرام است و کفن زن بر مرد است و زکات فطره اش با مرد است.
- مساله 9 ـ زنی که به طلاق بائن از مرد جدا شد هیچ یک از احکام زوجیت را ندارد؛ چه در عده و چه در غیر عده.
- مساله 10 ـ در طلاق بائن که گفته شد حکم زوجیت را ندارد، اگر زن از مرد آبستن باشد تا نزائیده از مرد حق نفقه و کسوه و محل سکونت دارد.
- مساله 11 ـ در طلاق بائن و رجعی اگر مرد در حال مرض طلاق بدهد زن خود را و از وقت طلاق تا یک سال به همان مرض بمیرد زن از او ارث می برد، وامّا اگر بعد از سال بمیرد اگرچه به نصف روز یا کمتر، ارث از او نمی برد.
- مساله 12 ـ ارث بردن زن در مسالۀ یازدهم سه شرط دارد: اول: آنکه بعد ازگذشتن عده شوهر نکند. دوم: آنکه مرد از این مرض که در آن طلاق داده خوب نشود، پس اگر خوب شد و باز مریض شد و مرد زن از اوارث نمی برد، بلی درطلاق رجعی اگر در زمان عده بمیرد ارث می برد. سوم: آنکه طلاق به خواهش زن واقع نشود، پس در طلاق خلع که به خواهش زن است و در طلاق مبارات که با التماس هر دوی آنها است ارث نمی برد.
امیدوارم از محتوای مسائل حقوقی نهایت استفاده را برده باشید و برای کسانی که دچار مشکل حقوقی هستند، میتوانید ارسال نمایید. همچنین برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش آموزش ساعدنیوز مراجعه نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم .
طرح دعوای نفی ولد در دادگاه چگونه صورت میگیرد؟










































