به گزارش سرویس تاریخ ساعدنیوز، خبرآنلاین، 26 آوریل 1986 [شنبه ششم اردیبهشت 1365] حادثهای در نیروگاه اتمی چرنوبیل رخ داد. پیامدهای این بزرگترین فاجعه در تاریخ انرژی هستهای صلحآمیز همچنان توسط متخصصان سراسر جهان در حال برطرف شدن است.
در صنعت هستهای روسیه برنامهای برای نوسازی اجرا شد، به طوری که عملا راهحلهای فناورانه قدیمی بازنگری کامل شدند و سیستمهایی طراحی شد که، به گفته کارشناسان، امکان وقوع حادثهای مشابه را به طور کامل منتفی میکنند. در ادامه به افسانههایی میپردازیم که حول حادثه چرنوبیل شکل گرفته و درسهایی که از آن گرفتیم.
ساخت مرحله اول نیروگاه هستهای چرنوبیل در سال 1970 آغاز شد و برای کارکنان آن شهر پریپیات [واقع در استان کیف اوکراین] در مجاورت سایت ساخته شد. در 27 سپتامبر 1977 [5 مهر 1356] واحد اول نیروگاه با راکتور RBMK-1000 و توان 1000 مگاوات به شبکه برق اتحاد جماهیر شوروی متصل شد. بعدها سه واحد دیگر نیز وارد مدار شدند و تولید سالانه برق نیروگاه به 29 میلیارد کیلووات ساعت رسید.
در 9 سپتامبر 1982 [18 شهریور 1361] نخستین حادثه در چرنوبیل رخ داد؛ هنگام آزمایش راهاندازی واحد اول، یکی از کانالهای فناورانه راکتور فرو ریخت و بلوک گرافیتی هسته دچار تغییر شکل شد. خوشبختانه هیچکس آسیب ندید و رفع عواقب این اتفاق حدود سه ماه به طول انجامید.
در شب 26 آوریل 1986، در واحد چهارم نیروگاه هستهای چرنوبیل آزمایشهای توربوژنراتور در حال انجام بود. قرارد بود راکتور متوقف شود (که در این فرآیند سیستم خنککنندگی اضطراری طبق برنامه قطع شده بود) و پارامترهای ژنراتور اندازهگیری شود. اما موفق نشدند راکتور را به طور ایمن خاموش کنند. در ساعت 1:23 دقیقه به وقت مسکو، در این واحد انفجاری رخ داد و آتشسوزی بهوقوع پیوست.
این حادثه به بزرگترین فاجعه در تاریخ انرژی هستهای تبدیل شد: ناحیه فعال راکتور به طور کامل تخریب شد، ساختمان واحد نیروگاه تا حدی فرو ریخت و مقدار قابلتوجهی از مواد رادیواکتیو در محیط زیست انتشار یافت.
به طور مستقیم در لحظه انفجار یک نفر کشته شد (اپراتور پمپها، والری خُدِمچوک که پیکرش زیر آوار پیدا نشد) و صبح همان روز در بخش درمانگاه، مهندس تنظیمگر سیستم اتوماسیون، ولادیمیر شاشنُک، به دلیل سوختگیها و آسیب به ستون فقرات درگذشت.
• در 27 آوریل، 47.500 نفر از ساکنان شهر پریپیات تخلیه، و در روزهای بعد، ساکنان نواحی به شعاع 10 کیلومتر اطراف چرنوبیل جابهجا شدند. در مجموع، طی ماه مه 1986 از بین 188 سکونتگاه در ناحیه تخلیه به شعاع 30 کیلومتر اطراف نیروگاه، حدود 116 هزار نفر اسکان مجدد یافتند.
- آتشسوزی شدید به مدت 10 روز ادامه داشت و در این مدت، مجموعا حدود 14 اکساب کرل (بیش از 380 میلیون کوری) مواد رادیواکتیو در محیط انتشار یافت.
- بیش از 200 هزار کیلومتر مربع به آلودگی رادیواکتیو دچار شد که 70 درصد آن در قلمرو اوکراین، بلاروس و روسیه قرار داشت.
- آلودهترین مناطق، نواحی شمالی استانهای کیف و ژیتومیر در جمهوری شوروی سوسیالیستی اوکراین، استان هومل در بلاروس و استان بَرْیانسک در روسیه بودند.
- رسوبات رادیواکتیو در استان لنینگراد، جمهوریهای خودمختار موردوڤیا و چوواش نفوذ پیدا کرد.
- پس از آن، آلودگی در مناطق قطبی اتحاد جماهیر شوروی، نروژ، فنلاند و سوئد نیز مشاهده شد.
- نخستین اطلاعیه رسمی کوتاه درباره حادثه توسط خبرگزاری تاس در 28 آوریل [8 اردیبهشت 65] منتشر شد. به گفته میخائیل گورباچف، دبیرکل پیشین حزب کمونیست اتحاد شوروی، در مصاحبهای با بیبیسی در سال 2006، راهپیماییهای جشن اول ماه مه در کیف و دیگر شهرها لغو نشد زیرا مقامات کشور «تصویر کاملی از این رویداد در اختیار نداشتند» و از ایجاد وحشت در میان مردم بیم داشتند. تنها در 14 مه [24 اردیبهشت 1365] گورباچف در یک سخنرانی تلویزیونی درباره وسعت واقعی حادثه سخن گفت.
- کمیسیون دولتی شوروی برای بررسی علل حادثه مسئولیت فاجعه را برعهده مدیران و کارکنان عملیاتی نیروگاه گذاشت. کمیته مشورتی سازمان بینالمللی انرژی اتمی (INSAG)در گزارش سال 1986 خود، یافتههای کمیسیون شوروی را تایید کرد.
یکی از نخستین خبرنگارانی که به منظور بازگو کردن حقیقت بزرگترین فاجعه فناورانه تاریخ به محل حادثه در منطقه پُلِسیا اوکراین رفت، ولادیمیر ایتکین از خبرگزاری تاس بود. او در طول این فاجعه همچون یک گزارشگر قهرمان واقعی ظاهر شد و گزارشهایش عملا در تمامی روزنامههای کشور منتشر گردید.
تنها چند روز پس از انفجار، جهان با عکسهای خرابههای دودآلود واحد چهارم نیروگاه لرزید؛ این تصاویر توسط عکاس تاس، والری زوفاروف، و همکار او از اوکراین، ولادیمیر رِپیک، ثبت شده بود. در آن روزهای نخست، آنها با هلیکوپتری که همراه دانشمندان و متخصصان روی نیروگاه پرواز میکرد و همه جزئیات ریزِ رهایش مواد هستهای را مستندسازی میکرد، هرگز به پیامدهای احتمالی برای سلامت خود نیندیشیدند.
هلیکوپتری که گزارشگران با آن تصویربرداری میکردند، تنها در 25 متر بالاتر از ورطه سمی متوقف میشد.
والری پیش از این میدانست که دوز عظیمی از تشعشعات را دریافت کرده، اما همچنان به انجام وظیفه حرفهایاش ادامه داد و برای نسلهای آینده، ثبت تصویری این تراژدی را برعهده گرفت.
خبرنگاران در دهانه راکتور و در حین ساخت سارکوفاژ (پوشش حفاظتی) مشغول به کار بودند.
والری به خاطر همین عکسها بهایی سنگین پرداخت و در سال 1996 به طور زودرس درگذشت. زوفاروف جوایز متعددی دریافت کرده است؛ از جمله «چشم طلایی» که توسط World Press Photo اهدا میشود.
در میان خبرنگاران تاس که عنوان «پاکسازیکننده عواقب حادثه چرنوبیل» را دارند، خبرنگار کیشینهو والری دمیدتسکی نیز حضور دارد. او در پاییز 1986 به عنوان فردی آشنا با مسائل اتمی به چرنوبیل اعزام شد، زیرا والری پیش از آن در زیردریایی هستهای خدمت کرده و از خطرات تشعشعات آگاه بود.
«بیش از هر چیز»، او به یاد میآورد، «آنچه مرا تحت تأثیر قرار داد، شجاعت مردم بود. قهرمانان واقعی که روز و شب کار میکردند و خوب میدانستند در چه راهی گام نهادهاند. پریپیات مرا شگفتزده کرد؛ آن شهر زیبا که کارگران نیروگاه در آن زندگی میکردند، یادآور «منطقه» در فیلم «استالکر» تارکوفسکی بود. خانههایی که در شتاب رها شده بودند، اسباببازیهای پراکنده کودکان و هزاران خودرویی که ساکنان ترک کرده بودند، صحنهای وهمآور پدید آورده بود.»
براساس گزارشهای تاس یکی از اولین گروههایی که در مهار حادثه مشارکت کردند، کارکنان آتشنشانی بودند. هشدار آتشسوزی در نیروگاه هستهای در تاریخ 26 آوریل 1986 ساعت 1:28 بامداد دریافت شد. تا صبح همان روز، 240 نفر از پرسنل مدیریت آتشنشانی استان کیف در منطقه حادثه مستقر بودند.
کمیسیون دولتی از یگانهای حفاظت شیمیایی درخواست کرد به منظور ارزیابی وضعیت تابش وارد عمل شوند و از خلبانان هلیکوپتر نظامی نیز برای کمک به مهار آتش در ناحیه فعال یاری بخواهد. تا آن زمان، چندین هزار نفر در محل حادثه مشغول به کار بودند.
نمایندگان «خدمات کنترل تشعشع»، نیروهای «دفاع غیرنظامی»، «نیروهای شیمیایی وزارت دفاع»،... و «وزارت بهداشت» در منطقه حادثه مشغول به کار بودند.
علاوه بر مهار حادثه، وظایف آنان شامل اندازهگیری وضعیت تشعشع در نیروگاه، بررسی آلودگیهای رادیواکتیو در محیطهای طبیعی، تخلیه جمعیت و حفاظت از منطقه قرنطینهای بود که پس از فاجعه تأسیس شده بود.
پزشکان نیز بیماران تابشیافته را تحت کنترل قرار داده و اقدامات درمانی و پیشگیری لازم را انجام میدادند.
به طور مشخص، در مراحل مختلف پاکسازی و رفع عواقب حادثه، افراد و یگانهای زیر بهکار گرفته شدند:
- بین 16 تا 30 هزار نفر از سازمانها و دستگاههای مختلف برای انجام عملیات ضد آلودگی؛
- بیش از 210 واحد و زیرواحد نظامی با مجموعا 340 هزار نفر نیرو، که از این میان بیش از 90 هزار نفر در دوره اوج فعالیت (از آوریل تا دسامبر 1986) مشارکت داشتند؛
- 18500 نفر از کارکنان سازمانهای انتظامی؛
- بیش از 7000 آزمایشگاه رادیولوژی و مراکز بهداشت و مبارزه با بیماریهای واگیردار؛
در مجموع حدود 600 هزار «پاکساز» از سراسر اتحاد جماهیر شوروی سابق در اطفای حریق و پاکسازی محل حادثه شرکت داشتند.
بلافاصله پس از وقوع حادثه، کار نیروگاه متوقف شد. چاه راکتور منفجرشده که گرافیت آتشگرفته داشت، از طریق هلیکوپترها با مخلوطی از کاربید بور، سرب و دولومیت پر شد و پس از پایان مرحله فعال حادثه، با لاتکس، کائوچو و دیگر محلولهای جاذب گرد و غبار پوشانده شد (تا پایان ژوئن حدود 11٬400 تن مواد خشک و مایع پخش گردید).
پس از اتمام مرحله نخست و بحرانیترین فاز حادثه، تمام تلاشها برای مهار آن معطوف به ساخت سازه حفاظتی ویژهای به نام سارکوفاژ (پروژه «پناهگاه») شد.
در پایان ماه مه 1986، سازمان ویژهای تشکیل شد که از چندین یگان ساختمانی و نصب، کارخانههای بتنسازی، مدیریتهای مکانیزاسیون، حملونقل، تأمین انرژی و دیگر بخشها تشکیل میشد. کارها به صورت شبانهروزی و در قالب گروههای کاری تا حدود 10.000 نفر ادامه یافت.
در بازه زمانی ژوئیه تا نوامبر 1986، سارکوفاژ بتنی با ارتفاع بیش از 50 متر و ابعاد خارجی 200 در 200 متر بر فراز واحد چهارم نیروگاه چرنوبیل ساخته شد و پس از آن رهاسازی عناصر رادیواکتیو متوقف گردید. در جریان ساخت، حادثهای رخ داد: در 2 اکتبر، هلیکوپتر می-8 با پرههایش به طناب جرثقیل گیر کرد و سقوط کرد که منجر به کشته شدن چهار نفر از خدمه شد.
درون «پناهگاه» دستکم 95 درصد از سوخت هستهای پرتوپخششده از راکتور تخریبشده قرار دارد، ازجمله حدود 180 تن اُورانیوم-235، و همچنین تقریبا 70 هزار تن فلز رادیواکتیو، بتن، توده شیشهمانند، و چند ده تن غبار رادیواکتیو با فعالیت کلی بیش از 2 میلیون کوری.
بزرگترین نهادهای بینالمللی جهان (از غولهای انرژی تا شرکتهای مالی) همچنان به اوکراین در حل مشکلات پاکسازی نهایی منطقه چرنوبیل کمک میکنند.
عیب اصلی سارکوفاژ قدیمی، عدم آببندی کامل آن است (مساحت کلی شکافها به حدود 1000 متر مربع میرسد).
عمر تضمینشده بهرهبرداری از «پناهگاه» تا سال 2006 محاسبه شده بود، بنابراین در سال 1997 کشورهای گروه «هفت» به این نتیجه رسیدند که باید «پناهگاه-2» احداث شود تا روی سازه قدیمی را بپوشاند.
در حال حاضر سازه حفاظتی بزرگی به نام «محصورسازی امن جدید» در حال ساخت است، یک قوس بزرگ که روی «پناهگاه» فعلی کشیده خواهد شد. در آوریل 2019 خبر داده شد که این سازه 99 درصد آماده است و یک دوره آزمایشی سهروزه را با موفقیت گذرانده است.
کارها برای ساخت دومین سارکوفاژ قرار بود تا سال 2015 به پایان برسد، اما چندینبار به تأخیر افتاد. دلیل اصلی تأخیر «کمبود جدی منابع مالی» اعلام شده است.
کل هزینهی تکمیل این پروژه که بخشی از آن ساخت سارکوفاژ است، 2٫15 میلیارد یورو برآورد شده است؛ در حالی که هزینه خود ساخت سارکوفاژ 1٫5 میلیارد یورو میباشد.
- 675 میلیون یورو توسط بانک اروپایی بازسازی و توسعه (EBRD)تأمین شده است. بانک در صورت لزوم آماده است کسری بودجه این پروژه را نیز تأمین مالی کند.
- تا 10 میلیون یورو (5 میلیون یورو در سال) - مشارکت اضافی در صندوق چرنوبیل - دولت روسیه برای سالهای 2016–2017 مقرر کرده است.
- 180 میلیون یورو از سوی دیگر اهداکنندگان بینالمللی وعده داده شد.
- 40 میلیون دلار آمریکا قصد داشتند اختصاص دهند.
برخی کشورهای عربی و جمهوری خلق چین نیز تمایل خود را برای کمک مالی به صندوق چرنوبیل اعلام کرده بودند.
بین دانش علمی درباره پیامدهای حادثه و نظر عمومی فاصله هنگفتی وجود دارد. نظر عمومی در اغلب موارد تحت تأثیر اسطورههای گسترده چرنوبیل قرار دارد که ارتباط کمی با پیامدهای واقعی فاجعه دارند، همانطور که در مؤسسه بررسی مسائل توسعه ایمن انرژی اتمی آکادمی علوم روسیه (ИБРАЭ РАН) اشاره شده است.
از دیدگاه کارشناسان، درک نادرست از خطرات تابش، دلایل عینی-تاریخی مشخصی دارد که از آن جملهاند:
- سکوت دولت درباره علل و پیامدهای واقعی حادثه؛
- ناآگاهی مردم از اصول ابتدایی فیزیک فرایندهای حوزه انرژی هستهای و تابش و تأثیرات رادیواکتیو؛
- هیستری تحریکشده در رسانهها که به دلایل فوق ایجاد شد؛
- مشکلات اجتماعی متعدد در سطح ملی که زمینه مناسبی برای شکلگیری سریع اسطورهها فراهم آوردند؛ و غیره.
ضرر غیرمستقیم حادثه، که با پیامدهای اجتماعی-روانشناختی و اجتماعی-اقتصادی مرتبط است، به مراتب فراتر از زیان مستقیم ناشی از تابش چرنوبیل است.
حادثه تأثیری فاجعهبار بر سلامت دهها هزار تا صدها هزار نفر داشته است.
بر اساس دادههای «ثبت ملی رادیواکسی-اپیدمیولوژیک روسیه» (НРЭР)، بیماری تشعشع در 134 نفر از کسانی که در اولین ساعات پس از حادثه در واحد آسیبدیده حضور داشتند تشخیص داده شد. از میان آنها، 28 نفر طی چند ماه پس از حادثه جان خود را از دست دادند (27 نفر در روسیه) و 20 نفر دیگر طی 20 سال بعد به علل گوناگون فوت کردند.
- طی 30 سال گذشته، تعداد 122 مورد ابتلا به لوسمی در میان پاکسازیشدگان ثبت شده است. از این میان، 37 مورد ممکن است ناشی از تشعشع چرنوبیل باشد. افزایش ابتلا به سایر انواع سرطان در میان پاکسازیشدگان نسبت به سایر گروههای جمعیتی مشاهده نشده است.
- در فاصله سالهای 1986 تا 2011، از مجموع 195 هزار پاکسازیشده روسی ثبتشده در НРЭР، حدود 40 هزار نفر بر اثر علل مختلف جان خود را از دست دادند؛ با این حال نرخ کلی مرگومیر آنها از میانگین کشوری فدراسیون روسیه فراتر نرفته است.
- بنا بر دادههای НРЭР تا پایان سال 2015، از میان 993 مورد ابتلا به سرطان تیروئید در کودکان و نوجوانان (در زمان حادثه)، 99 مورد ممکن است با تشعشع مرتبط باشد.
هیچ پیامد دیگری برای جمعیت ثبت نشده است، که به گفته کارشناسان کاملا همه اسطورهها و کلیشههای رایج درباره مقیاس پیامدهای رادیولوژیک حادثه بر سلامت مردم را رد میکند. همین نتایج 30 سال پس از فاجعه نیز تأیید شد.
نایبرئیس اول مؤسسه «مسائل توسعه ایمن انرژی اتمی» آکادمی علوم روسیه، رافائل آروتیونیان، توضیح میدهد که اگر دوزهای اضافی انباشتهشده توسط ساکنان مناطق چرنوبیل طی سالهای پس از حادثه را تحلیل کنیم، از میان 2٫8 میلیون شهروند روسیه که در محدوده تأثیر قرار گرفتند:
- 2٫6 میلیون نفر دوزی کمتر از 10 میلیزیورتر دریافت کردند. این مقدار پنج تا هفت برابر کمتر از متوسط دوز تابش سالانه از پسزمینه طبیعی رادیواکتیو در جهان است.
- کمتر از 2 هزار نفر دوزهای اضافی بیش از 120 میلیزیورتر دریافت کردند. این میزان یک و نیم تا دو برابر کمتر از دوزهای تابش ساکنان کشورهایی مانند فنلاند است.