به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، دروغ بيان سخن و مطلبي است كه مطابق با واقع وحقيقت نيست. معمولا كسي كه دروغ مي گويد آگاهانه به تعريف حقيقت مي پردازد و امري را تاييد مي كند كه وجود خارجي ندارد. البته اين امر هميشه براي كودكان صادق نيست. چرا كه بسياري از كودكان خردسال و آن هايي كه در مرز سن تشخيص هستند، گاهي بين تخيل و واقعيت فرقي نمي گذارند و سخني مي گويند كه به نظر ما دروغ است. كودكاني كه آگاهانه دروغ مي گويند، معمولا با زمينه سازي ها و تدابيري از پيش تعيين شده اين كار را انجام مي دهند. در اين دروغ گويي ها، نقشه كشي و حساب مطرح است و كودك آن را به خاطر وصول به هدف و مقصد مورد استفاده قرار مي دهد.دروغگویی در کودکان از سنین بسیار پایین و حتی شاید حدود دو سالگی آغاز می شود و تا حدود 12 سالگی به اوج می رسد. کودکان به ویژه در سن کمتر از 10 سال توانایی تشخیص دروغ کوچک و بزرگ را ندارند. دروغگویی در کودکان آموخته می شود اما این آموزه قابل تغییر است. والدین با اتخاذ یک سبک فرزندپروری مناسب می توانند از مشکلات آتی جلوگیری کنند.
پیشگیری از دروغگویی کودکان
واکنش درست داشته باشید:
بخش بزرگی از دروغگویی کودکان به رفتارها و واکنش های شما مربوط می شود. اگر عادت دارید در مقابل خرابکاری و اشتباه فرزندتان جیغ و داد کنید و کتکش بزنید، طبیعی است که او برای فرار از این موقعیت دروغگو شود. وقتی با اشتباه فرزندتان روبه رو می شوید، خودتان را کنترل کنید، با جدیت اما در عین آرامش به او بگویید که کارش اشتباه بوده است. سپس از او بخواهید اشتباهش را اصلاح کند یا مجازات مناسب و منصفانه ای برایش در نظر بگیرید.
الگو باشید:
کودکان رفتار درست را از شما فرامی گیرند. اگر دائما پیش چشم فرزندتان به دیگران دروغ می گویید تا برای مثال تاخیر در انجام یک پروژه را توجیه کنید یا از افشا شدن یک راز جلوگیری کنید، باید منتظر باشید که فرزندتان نیز همین رفتار را در قبال شما در پیش بگیرد.
لاف زدن، پز دادن، و دروغ های مصلحتی نمی توانند توجیهی برای رفتار شما باشند. به هر حال هر سه مورد، فرزندتان را مستعد دروغگویی می کنند.
بخشنده باشید:
سیستم اخلاقی مشخصی داشته باشید. گناه های بخشودنی و غیرقابل بخشش را تعیین کنید. از چه اشتباهاتی می توانید چشم پوشی کنید؟ با چشم پوشی از برخی اشتباهات کوچک ارتباط بهتری با فرزندتان ایجاد می کنید و او را به راست گویی تشویق می کنید.
به او نشان دهید که همیشه پشتیبانش هستید:
فرزندان باید بدانند که والدین در هر صورتی از آنها حمایت می کنند، حتی اگر بعدا قرار است مجازاتی را تحمل کنند. این به او کمک می کند که در آینده در خطاهای بزرگ به اولین کسی که پناه می برد شما باشید و از بزرگ تر شدن مشکلات جلوگیری کند. حتی اگر به خاطر دروغگویی کودکان می خواهید آنها را مجازات می کنید، با رافت نشان دهید که راستگویی بهتر از پنهان کاری بود.
توقعات به جا داشته باشید:
از فرزندتان بر اساس توانایی های سنی خودش انتظار داشته باشید. این باعث می شود که به خاطر مسائل جزئی و فراتر از توانش بی جهت تنبیه نشود و در آینده زمینه دروغگویی در او شکل نگیرد.
همچنین با دادن آزادی های معقول و مناسب سنش، به او حق انتخاب بدهید تا مجبور نشود برای رسیدن به آنچه حق اوست یا همسالانش تجربه می کنند، به شما دروغ بگوید. آزادی های او باید بر اساس فرهنگ خانواده و آزادی های طبیعی/عرف/و همسطح با دوستانش باشد.
برخورد با کودک دروغگو:
دروغگویی سطح یک:
در صورتی که دروغگویی به خاطر جلب توجه باشد، بهترین کار نادیده گرفتن آن است. نادیده گرفتن دروغ های کوچک یک مزیت دارد: فرزندتان را در گفتن دروغهای بزرگ تر ماهر نمی کنید. وقتی مچ او را برای یک دروغ کوچک که به کسی هم آسیب نمی زند، می گیرید، در واقع به او یاد می دهید که دفعه بعد بهتر دروغ بگو تا من متوجه نشوم.
گاهی دروغگویی سطح یک از عزت نفس پایین نشات می گیرد. برای مثال، فرزندتان عنوان می کند که امروز 10 گل به ثمر رسانده و همه او را روی دوش حمل کرده اند. مشخص است که چنین چیزی حقیقت ندارد. پس سوالات دیگری در مورد این داستان نپرسید. وقتی دروغی از سر عزت نفس پایین می شنوید که به دیگران آسیب نمی زند (اما به هر حال رفتار خوبی نیست، بی توجهی و نادیده گرفتن بهترین راه برای رفع این عادت در فرزندتان است. در مورد چیزهایی سوال بپرسید که قسمت حقیقی تر داستان را نشان می دهند.
دروغگویی سطح دو:
وقتی بی توجهی فایده ای ندارد و رفتار بارها و بارها تکرار می شود، می توانید از یک سرزنش خفیف برای دروغگویی کودکان استفاده کنید. برای مثال، به فرزندتان بگویید «چیزی که می گویی کمی شبیه به اغراق و داستان فیلم هاست. می خواهی یک بار دیگر اتفاق را بهتر برایم تعریف کنی؟» بدین ترتیب، به فرزندتان رفتار صحیح را آموزش داده اید و به او این فرصت را داده اید که رفتارش را اصلاح کند.
دروغگویی سطح سه:
در مورد دروغ های جدی تر مانند دزدی یا رفتن به جایی که قرار نبوده در آنجا باشند، والدین باید مجازاتی را برای فرزندشان در نظر بگیرند. مجازات باید بر اساس سن و اشتباه کودک یا نوجوان باشد. به هر روی، او باید بداند که قرار نیست با دروغگویی از زیر مسئولیت اشتباهاتش فرار کند.
تنبیه های مناسب تعیین کنید:
دادن مجازات های بسیار سنگین مانع از اشتباه کردن مجدد فرزندتان نمی شود، بلکه تنها او را از شما دور می کند و سعی می کند با پنهان کاری از مجازات فرار کند. اشتباه و خطا طبیعت انسان است. مجازات باید منصفانه و عملی باشد.
به او نشان دهید که گفتن حقیقت مجازاتش را کمتر می کند:
در خانه شما باید قوانین مربوط به رفتارهای درست و غلط مشخص باشد. کودک یا نوجوان شما باید بداند چه رفتاری درست و چه کاری غلط است. در عین حال، مجازات هر رفتار اشتباه نیز باید مشخص باشد. این به او کمک می کند که قبل از رفتار در مورد عواقب کارش فکر کند.
حالا فرض کنید در خانه شما این قانون وضع شده است که او حق ندارد تا 18 سالگی موتورسواری کند. اما این بار بدون اجازه شما موتورسواری کرده است، تصادف کرده و حالا با شما تماس گرفته و کمک می خواهد. آیا باید به خاطر گفتن حقیقت تشویقش کنید یا به خاطر تخطی از قوانین مجازاتش کنید؟
دو راهی سختی است!
در شرایطی که می دانید دروغگویی کار را برای فرزندتان ساده تر می کرد، اما او حقیقت را انتخاب کرده است، با کاهش سختی مجازات او را تشویق کنید که همیشه به شما حقیقت را بگوید و در زمان به دردسر افتادن از شما کمک بگیرد.
برای مثال، در این شرایط بدون اخم، توهین، سرزنش کلامی و دعوا، به او گوشزد کنید که کارش اشتباه بوده است و باید به خاطر آن مجازات شود. با این حال، به خاطر گفتن حقیقت و کمک گرفتن از شما، می توانید در مجازاتش تخفیف قائل شوید و به جای یک هفته محرومیت از تلفن همراهش، فقط یک روز از آن محروم شود.
برخی از کودکان و نوجوانان در این نقطه سرکشی می کنند و عنوان می کنند که این رفتار عادلانه نیست و او راستش را گفته است: «پس من هم دفعه بعد حقیقت را نمی گویم!» تسلیم این شگردهای فرزندان نشوید. از تهدیدش نترسید. او باید بداند که قوانین غیرقابل مذاکره هستند.
مجازات دروغگویی باید دوبرابر اشتباه کردن باشد:
این مورد در ادامه راهکار فوق است. فرزندتان باید بداند که به خاطر اشتباه کردن به نحو خاصی تنبیه خواهد شد. اما برای دروغگویی مجازاتش دوبرابر خواهد شد. بنابراین، اگر برای رفتن گم کردن مقدار زیادی پول یا برداشتن پول از جیب شما قرار است دو روز از تلویزیون محروم شود، برای دروغگویی در این رابطه مجبور است 4 روز بدون تلویزیون سر کند.
از مجازات دروغگویی کوتاه نیایید.
از روش فرصت دوباره استفاده کنید:
فرض کنید فرزندتان در مورد رفتن به یک مهمانی به شما دروغ گفته است. به او بگویید که من برای 10 دقیقه می روم بیرون، وقتی برگشتم دوباره از تو سوال می کنم. اگر نظرت عوض شد و حقیقت را گفتی، این فرصت دوباره برای راستی آزمایی بوده است و تو در دردسر نمی افتی.
بدین ترتیب، فرزندتان این فرصت را دارد که با گفتن حقیقت از مجازات فرار کند.
البته این روش برای کودکانی که به صورت مزمن دروغ می گویند شاید موثر نباشد.
به بچه های دچار بیش فعالی زمان بیشتری برای فکر کردن بدهید:
دروغگویی کودکان بیش فعال در اکثر موارد نه از سر عمد که به دلیل تفکر و رفتارهای تکانه ای است. آنها قبل از حرف زدن به زمان بیشتری برای فکر کردن نیاز دارند. رفتار تکانشی باعث ایجاد مشکل در خانه و مدرسه می شود. برای مثال، معلم از کودک می پرسد که آیا تکالیفش را نوشته است؟ و او قبل از نگاه کردن به برگه، جواب مثبت می دهد. اینجاست که باید از او بخواهید فکر کند و یک بار دیگر مسئله را بررسی کند.
فرزندتان را گوشه رینگ قرار ندهید:
فشار آوردن به فرزندتان و تهدید کردن او تنها باعث می شود که او بیشتر بترسد و بیشتر از قبل به دروغگویی متوسل شود. گاهی والدین خود حقیقت را می دانند، اما اصرار می کنند که حقیقت را از زبان فرزندشان بشنوند. با این کار فرزندتان را تشویق به راستگویی نمی کنید. وقتی موضوع را می دانید، سریع موضوع را مطرح کنید و در مورد آن حرف بزنید. به جای آنکه از او بپرسید که آیا تکالیفش را انجام داده است، از او بپرسید «چرا تکالیفت را امروز انجام ندادی و قرار است چه زمانی آنها را انجام دهی؟»
به فرزندتان برچسب دروغگو ندهید:
این بزرگترین اشتباهی است که می توانید در حق فرزندتان انجام دهید. زخمی که این برچسب بر روح فرزندتان وارد می کند، بزرگتر از دروغی است که گفته است. با زدن این برچسب به فرزندتان او به این نتیجه می رسد که مادر/پدر حرف هایم را باور نمی کنند. پس دیگر انگیزه ای برای راست گویی نخواهد داشت. دادن یک لقب به انسان باعث می شود که در طولانی مدت هویت خود را با آن تعریف کند