به گزارش سرویس دانشگاه پایگاه خبری ساعدنیوز، این مثل داستانی دارد؛ میگویند روزی مردی به خانه یکی از آشنایان خود رفت. صاحبخانه برای او کاسهای آش داغ آورد. میهمان هنوز دست به کاسه آش نبرده بود که دندانش بشدت درد گرفت. او دست روی دهان خود گذاشته بود و از درد به خود میپیچید. صاحبخانه به خیال آنکه او از آن آش داغ خورده و دهانش سوخته است، گفت: بهتر بود صبر میکردی تا آش کمی سرد میشد و دهانت نمیسوخت.
میهمان که هم از درد دندان رنج میبرد و هم از حرف صاحبخانه شرمگین شده بود، گفت: «بله، آش نخورده و دهان سوخته!»
کاربرد:
این مثل در مورد کسی به کار میرود که گناهی نکرده و کار بدی انجام نداده است؛ اما مردم بیدلیل او را گناهکار میدانند.
مشابه:
- گرگ دهن آلوده و یوسف ندریده!
- آش همسایه روغن غاز دارد.
مرغ همسایه غاز است.
برای مشاهده اخبار مرتبط با دانشگاه اینجا کلیک کنید