اسم توار از نام های زیبا و اصیل دخترانه کردی است که به معنی نوعی پرنده است. برای خواندن مطالب بیشتر درباره معنی و ریشه این اسم توجه شما عزیزان را به ادامه مطلب جلب می نماییم
مشخصات اسم توار
- جنسیت: دختر
- افراد دارای این نام: 213
- ابجد کبیر:607
- ریشه نام:کردی
- نام به انگلیسی:tavar
- تلفظ به فارسی:توار
- تلفظ نام به انگلیسی:/tavār/
معنی اسم توار در ثبت احوال
1- (در کردی) پرنده؛ 2- نوعی ریسمان؛ 3- (اعلام) 1) (توارکوه) نام کوهی در شمال ایران، شهرستان چالوس ؛ 2) نام محلی در ناحیه برسویر در ایالت دوسِور فرانسه.
معنی اسم توار در لغت نامه دهخدا، فرهنگ معین،فرهنگ فارسی و عمید
- لغت نامه دهخدا:تور. [ ت َ وَ ] ( اِ ) تبر هیزم شکنی را گویند، چه در فارسی «با» به «واو» و برعکس تبدیل می یابد. ( برهان ) ( آنندراج ). تبری که بدان هیزم شکنند. ( ناظم الاطباء ). تبر. الفاس.تور لگام . ( السامی فی الاسامی ). خرت ؛ سوراخ انگشتری و سوراخ تور و آن ِ بیل و جز آن. ( مهذب الاسماء از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
- فرهنگ معین: (اِ. ) ۱ - پارچة نخی نازک و لطیف و سوراخ سوراخ . ۲ - نوعی دام برای صید ماهی و پرندگان ، بافته شده از نخ های محکم . ،~ کردن شکار کردن .[ فر. ] (اِ. ) گردش ، سیر، مسافرت ، هر نوع سفر برنامه ریزی شده به یک یا چند مقصد و برگشت به مبدأ، گشت (فره ).(تُ ) (ص . ) تیره و تاریک .(تَ وَ ) (اِ. ) نک تبر.
- فرهنگ فارسی:یکی از سه پسر فریدون پادشاه پیشدادی . فریدون ممالک خود را بسه بخش تقسیم کرد : ایران را به ایرج و توران را به تور و شام را به سلم داد .سلم و تور بر ایرج حسد بردند و او را کشتند . منوچهر پسر ایرج بخونخواهی پدر سلم و تور را بقتل رسانید و خود پادشاه شد .
( صفت ) تیره تاریک .به لغت زند و پازند گاو را گویند که به عربی بقر خوانند - فرهنگ عمید:وحشی.
۱. سیاحت دسته جمعی که از طرف مؤسسات گردشگری ترتیب داده می شود.
۲. مؤسسۀ گردشگری.
۱. پارچه ای لطیف از نخ یا جنس دیگر با سوراخ های ریز که برای پرده یا چیز دیگر به کار می رود.
۲. وسیله ای برای به دام انداختن پرندگان یا صید ماهی که از نخ ضخیم یا ریسمان می بافند: تور ماهیگیری.
۳. وسیله ای سوراخ دار که به جای کیسه و جوال به کار می رود: تور کاهکشی.
= تبر
نام های هم آوا با توار
افشار،شیروار،توحید