هنگامه رنج و غم و ماتم شده امشب
گریان، زغمى دیده عالم شده امشب
پایان شب آخر ماه صفر است این
یا آنکه ز نو ماه محرّم شده امشب
از داغ جگر سوز نبى سیّد ابرار
نخل قد زهرا و على خم شده امشب
زهرا به خانه و ملک الموت پشت در
از بهر قبض روح شریف پیامبر
از هیچ کس نکرده طلب اذن و ای عجب
بی اذن فاطمه ننهد پای پیش تر
رحلت نبی رحمت تسلیت باد
ختم رُسُل به سوی جنان می کند سفر / جان جهانیان ز جهان می کند سفر
ریزید خون ز دیده که در آخر صفر / کز پیکر وجود، روان می کند سفر
رحلت نبی رحمت تسلیت باد
داغی اگر نبود که گریان نمی شدیم
لطفی اگر نبود مسلمان نمی شدیم
یا ایّها الرّسول بدون دعای تو
از پیروان عترت و قرآن نمی شدیم
رحلت رسول اکرم (ص) تسلیت باد
دردا که بعد فاطمه روز حسن رسید
روز ملال و غصه و رنج و محن رسید
از زهر همسرش جگرش پاره پاره شد
بس تیرها که لحظه دفنش به تن رسد
شهادت امام حسن مجتبی (ع) تسلیت باد
ای امت رسول، قیامت بپا کنید/ لبریز، جام دیده ز اشک عزا کنید
در ماتم پیمبر و تنهایی علی / باید برای حضرت زهرا دعا کنید . . .
اینکه از زهر جفا جای به بستر دارد
طشتی از خون دل خویش برابر دارد
چشمهایش به در و منتظر آمدنیست
زیر لب زمزمه مادر مادر دارد
شهادت امام حسن مجتبی (ع) تسلیت باد
اى دل خون شده! ایّام عزاى حسن ست
کز ثَرى تا به ثریّا همه بیت الحزن ست
پیرهن چاک زنم در غم آن گوهر پاک
گز غمش چاک ملک را به فلک پیرهن ست
شهادت امام حسن مجتبی (ع)تسلیت باد
از سراپای مدینه گِل غم میریزد
اشک از دیده ی غم بار حرم میریزد
از نگاه نگران، برق الم میریزد
خوب پیداست که باران ستم میریزد
در ماتم فراق پدر گریه میکنم
همراه شمس و نجم و قمرگریه میکنم
شب ها و روزها زغمش مویه میکنم
تا آخرین توان بصر گریه میکنم
رحلت نبی رحمت تسلیت باد
هر که بشنیده صداى مجتبى
تا ابد شد مبتلاى مجتبى
سالها بهر حسین باید گریست
تا کنى درک عزاى مجتبى
شهادت امام حسن مجتبی (ع)تسلیت باد
داغی نهفته است در این قلب پاره ام
همچون حباب منتظر یک اشاره ام
و الله روضه ام جگر پاره زهر نیست
من کشتۀ شکستن یک جفت گوشواره ام
آیا شده بال و پرت آتش بگیرد
هر چیز در دور و برت آتش بگیرد
آیا شده بیمار باشی و نگاهت
از نیش خند همسرت آتش بگیرد
کاش بودی کرببلا، کنار حرمم،حرم داشتی حسن
کاش بودی کرببلا،یه ایوون طلا،تو هم داشتی حسن
دور ضریحت پر مرد و زن بود
مادرمون فاطمه بی محن بود
بی قرار و بی شکیبم
شد اجل یار و طبیبم
من که حتی در میان
خانه خود هم غریبم