ضرب المثل از هفت خان رستم گذشته
داستان ضرب المثل:
در روزگاری که کیکاووس پادشاه ایران زمین بود توسط دیو سفید گرفتار و در بند شد. دیو سفید کیکاووس را در قلعه ای در مازندران اسیر کرده بود.
خبر این اتفاق به رستم، پهلوان پرآوازه ی ایرانی رسید. با شنیدن این خبر رستم تصمیم گرفت هر جور شده خود را به مازندران برساند و با دیو سفید درگیر شود تا بتواند کیکاووس را از بند آزاد کند. زمانی که رستم به طرف مازندران حرکت کرد. عده ای به گوش دیو سفید رساندند که تا قبل از رسیدن رستم باید کاری بکنی چون رستم بسیار قوی و جنگ آور است و با هرکه مبارزه کرده توانسته او را شکست دهد.
دیو سفید که از قدرت و توان رستم آگاهی داشت با شنیدن این خبر دست به کار شد. او تصمیم گرفت موانعی بر سر راه رستم طرح ریزی کند تا رستم به راحتی به قلعه او دست پیدا نکند. دیو سفید برای این کار اول شیر وحشی و گرسنه ای را سر راه رستم قرار داد. زمانی که شیر خواست به رستم که سوار بر رخش به قلعه نزدیک می شد حمله کند، قبل از اینکه رستم کاری کند رخش اسب نیرومند رستم لگدی به شیر زد و او را از پای درآورد.
بعد از آن در مرحله ی دوم دیو سفید دستور داد آب تمام برکه ها و نهرهایی که در مسیر عبور رستم است را قطع کنند تا او دچار تشنگی شود و نتواند به راهش ادامه دهد.
مانع سومی که دیو برای رستم در نظر گرفت ظاهر شدن یک اژدهای ترسناک که هفت سر داشت، بود رستم به مبارزه با اژدها رفت ولی با قطع کردن هر سر اژدها سر جدیدی درمی آورد. زمانی که رستم با اژدها برخورد کرد فهمید که مانعی که در این سفر بر سر راه او قرار می گیرند، غیرمعقول هستند. او پس از کمی فکر و تأمل فهمید که این موانع سخت را دیوسفید بر سر راه او قرار می دهد تا او به مازندران نرسد.
در مرحله ی چهارم دیو که دید رستم از پس دیو هفت سر هم برآمده این بار جادوگر پیری را به جنگ با رستم فرستاد. جادوگر تمام تلاش خود را برای فریب دادن رستم به کار برد، ولی رستم که فهمیده بود تمام این موانع از طرف دیوسفید به سراغ او آمده اند. این مانع را هم از پیش رو برداشت.
در مرحله ی پنجم رستم فهمید یکی از نزدیکانش به نام «اولاد» از یاران و دوستان دیوسفید است. رستم با او وارد جنگ شد و خیلی زود توانست او را شکست دهد. با پشت سر گذاشتن موانع سختی که توسط دیو سفید برای رستم در نظر گرفته می شد. دیو لحظه به لحظه از دست رستم عصبانی تر می شد.
در مرحله ی ششم دیوسفید که خیلی ناامید شده بود، از یکی از دوستان دیو خود به نام ارژنگ دیو کمک گرفت و او را به جنگ با رستم فرستاد. جنگ در این مرحله برای رستم سخت بود، چون ارژنگ دیو بسیار زیرک و پرقدرتی بود ولی رستم با هرچه که در توان داشت با او وارد جنگ شد و هروقت که می دید نزدیک است تا شکست بخورد به یاد تلاش هایی که در مراحل قبل انجام داده بود می افتاد و در دل توان دوباره می گرفت. رستم از خدا خواست تا به او کمک کند و با توکل بر خدا بتواند کیکاووس را نجات دهد. تا اینکه درنهایت این رستم بود که ارژنگ دیو را شکست داد و پیروز نبرد شد.
بعد از گذراندن این آزمون های سخت دیوسفید دیگر نمی دانست در برابر رستم چه کار کند و دیگر کسی را نداشت تا برای مقابله با رستم بفرستد. پس چاره ای نداشت جز اینکه خودش وارد میدان نبرد شود تا با رستم بجنگد و بعد از یک نبرد طولانی و سخت رستم در این جنگ هم پیروز شد.
بعد از اینکه رستم دیو را هم کشت دیگر مانعی برای آزادی کیکاووس نبود. رستم به سرعت خود را به کیکاووس رساند و زنجیر را از دست و پای او آزاد کرد و توانست پادشاه ایران را آزاد کند. بعد از آن ایرانیان فهمیدند رستم برای اینکه پادشاه کشورش را نجات دهد از هفت مرحله ی سخت گذشته و مردم به این هفت مرحله هفت خوان رستم گفتند. این داستان یکی از زیباترین داستان های حماسی ایرانی است که توسط فردوسی شاعر پرآوازه ی ایرانی در کتاب شاهنامه نقل شده است.
مورد استفاده
ضرب المثل از هفت خان رستم گذشته وقتی شخصی برای رسیدن به هدفی موانع بسیار سختی را پشت سر می گذارد این ضرب المثل به کار می رود.
شاید برای شما عجیب باشد که می خواهم از سختی و رنج بنویسم اما اگر می خواهید موفق شوید نباید این حقیقت را نادیده بگیرید که بیش تر افراد موفق در دل شرایط سخت رشد کردند و به موفقیت رسیدند.
منظور من از رنج و شرایط سخت فقط شرایط مالی بد نیست. این شرایط و رنج ها می توانند وضعیت مالی، بیماری، از دست دادن عزیزان، شکست و هر چیز مشابه این ها باشد.
برای موفقیت باید عاشق درد و سختی ها باشید
برای موفقیت عوامل زیادی می تواند تاثیرگذار باشد. در مقاله های قبلی در مورد روش هایی که شما را به موفقیت نزدیک می کنند صحبت کردیم و از عوامل تاثیرگذار آن مثل برنامه ریزی، سحرخیزی، داشتن ثبات قدم و ایجاد عادت های مثبت گفتیم. اما موفقیت در هر زمینه ای درست مانند سکه دو قسمت دارد، یک قسمت بخشی است که افراد دیگر معمولا آن را می بینند و بر اساس آن شما را قضاوت می کنند و برای شما ارزش قائل می شوند. اما بخش دیگر که مهمترین قسمت برای موفقیت و رسیدن به اهداف است سختی ها و مشکلات راه است.