ضرب المثل چشم و گوش بسته
ضرب المثل گونه ای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آن ها نهفته است. بسیاری از این داستان ها از یاد رفته اند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ با این حال، در سخن به کار می رود. شکل درست این واژه «مَثَل» است و ضرب در ابتدای آن اضافه است. مردم در گفتگوهایشان برای اینکه منظور خود را بهتر بفهمانند، از ضرب المثل ها استفاده می کنند. ضرب المثل می تواند یک بیت شعر یا فقط یک مصراع شعر یا جمله ای معروف باشد.
معنی ضرب المثل چشم و گوش بسته
۱- یعنی کر و کور! کسی که ظاهرا چشم و گوش سالمی دارد اما آن را به کار نمی گیرد! کنایه از بی اطلاعی و ناهوشیاری و گاهی لجبازی فرد است.
۲- اغلب به کسانی میگویند که با وجود راهنمایی های دیگران به راه درست، بازهم خطاهای خود را تکرار کرده و لجبازی می کنند. این افراد برای دلخوشی های خود چشمشان را به روی حقایق می بندند و در توهماتشان زندگی می کنند.
هنگامی که کسی از تجاربش می گوید یا او را از عاقبت کاری که انجام می دهد بر حذر می دارد، خودش را به نشنیدن می زند تا مبادا با شنیدن حقیقیت، وجدان درد بگیرد!
۳- گاهی این ضرب المثل را برای کسانی به کار می برند که ساده لوحانه حرف های همه را باور می کنند یا کسانی که انتخاب های نادرست در زندگی دارند؛ مثلا به اینها می گویند: فلانی! انقد سریع خام نشو! شاید او دارد تو را با این حرف هایش کلک می زند. چرا سریع باور می کنی؟
یا اینکه: چشم و گوشت را بستی و آخر رفتی پول دادی به این جنس خراب؟
۴- در قرآن کریم به کسانی که لجبازی کرده و به هدایت هایی که از جانب خدا توسط پیامبران می آمد اهمیت نداده و مقابل آنها می ایستادند چنین تعبیراتی به کار گرفته شده:
«مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ»
«صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ»
آنان [= منافقان ] همانند کسی هستند که آتشی افروخته (تا در بیابان تاریک، راه خود را پیدا کند)، ولی هنگامی که آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند (طوفانی می فرستد و) آن را خاموش می کند؛ و در تاریکی های وحشتناکی که چشم کار نمی کند، آنها را رها می سازد.
آنها کران، گنگها و کورانند؛ لذا (از راه خطا) بازنمی گردند! (آیات ۱۷ و ۱۸ سوره مبارکه بقره)
صم: کر
عُمی: کور
این تعابیر را به کسانی می گویند که در جهالت های خویش غرق شده و از این وضعیت خود راضی اند و خواهان هدایت نیستند! چرا که هرکس حقیقتا خواهان هدایت باشد و در این راه قدم بردارد، خدا قطعا هدایتش می کند.