به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعدنیوز، دکتر منصور براتی کارشناس مسائل اسرائیل در گفتگویی اختصاصی با خبرنگار ساعدنیوز به تحلیل تحولات اخیر در غزه پرداخت. وی گفت: جنگ در غزه را به نظر می رسد باید یک جنگ فرسایشی در نظر بگیریم و هر دو طرف جنگ تا این لحظه دستاوردهایی داشته اند. در تحلیل این جنگ خوب است که به صورت واقع گرایانه دستاوردهای طرفین تشریح شود. اگر اسرائیل دستاوردی داشته گفته شود و اگر شکستی را متحمل شده باید بگوئیم و تحلیل کنیم. به نظر من، نباید به صورت شعاری در رسانه ها چیزی که اتفاق نیفتاده را اعلام کنیم و تفسیر خوشبینانه یا به نفع مقاومت ارائه دهیم. برداشتها باید واقع گرایانه باشد. در جنگ هم مقاومت فلسطین دستاوردهایی داشته است و هم اسرائیل و هر دو مورد باید مد نظر قرار بگیرد.
براتی افزود: اگر بخواهیم به دستاوردهای اسرائیل بپردازیم، باید بگوئیم که اسرائیل با کشتار وسیع فلسطینی ها که به آستانه 26 هزار نفر رسیده است، و کاملاً مشخص است که این کار را به عنوان یک هدف و آگاهانه انجام می دهد، توانسته به یک دستاورد برسد. اما این دستاورد چیست و از چه جهت مهم است؟ در حملات 7 اکتبر و روزهای اول جنگ، 1200 اسرائیلی کشته شدند و یک ضربه بسیار بزرگی از جهت امنیت انسانی به اسرائیل وارد شد. این سومین تلفات سنگین در تاریخ اسرائیل است. در جنگ 1948 که یک سال به طول انجامید، 117 هزار اسرائیلی کشته شدند. در جنگ یوم کیپور در 1973 هم که دو دولت مصر و سوریه حمله غافلگیرانه به اسرائیل داشتند و در مجموع 20 روز جنگ، 2700 اسرائیلی کشته شدند. در 100 روز گذشته، حدود 1500 اسرائیلی کشته شدند. در روزهای ابتدایی جنگ غزه، تعداد کشته های فلسطینی به نسبت کمتر بود و موازنه برهم خورده بود. در درگیری های گذشته شاهد این بودیم که اگر یک اسرائیلی کشته می شد، اسرائیل سعی می کرد 10 فلسطینی را به شهادت برساند. این موازنه در روزهای ابتدایی جنگ 7 اکتبر برهم خورده بود و اسرائیل تلاش داشته تا تعداد زیادی از فلسطینیان را به شهادت برساند تا این موازنه دوباره برقرار شود.
این کارشناس مسائل اسرائیل تصریح کرد: در حال حاضر شاهد این هستیم که به ازای هر اسرائیلی، تقریباً 23 نفر فلسطینی به شهادت رسیده است. بنابراین، از این جهت اسرائیل توانسته است یک موازنه ای را برقرار کند. هدفشان این است که بعد از جنگ وقتی فلسطینیان مینشینند و محاسبه می کنند، به جای این که حملات 7 اکتبر حماس را یک دستاورد برای گروه های مقاومت بدانند، بین خود فلسطینیان این شبهات و تشکیک ها راه بیفتد که اساساً این کاری که انجام دادیم نمی ارزید! 1500 اسرائیلی کشتیم ولی در مقابل 26 هزار فلسطینی به شهادت رسیدند! این مسأله اول.
براتی گفت: دستاورد دیگری که اسرائیلی ها داشتند، تخریب و ویرانی شدید نوار غزه است. گفته می شود که 45 درصد ساختمان ها دیگر قابل سکونت نیست و حدود 60 درصد ساختمان ها نیز در سراسر مناطق غزه آسیب دیده اند. حجم تخریب ها در شمال غزه بیشتر است. نزدیک به 80 الی 90 درصد ساختمان ها تخریب شده اند در حالی که در مناطق مرکزی و جنوبی حجم تخریب ها کمتر است. در رفح از همه جا کمتر آسیب و تخریب وجود دارد. بنابراین، اسرائیل با این حجم از خرابی می خواهد نشان دهد که اگر گروهی به خودش اجازه دهد که امنیت اسرائیل را دچار خدشه کند، با پاسخ سنگین اسرائیل مواجه خواهد شد. پیام اسرائیل این است که مهم نیست که حماس یا چه گروهی این اقدام را انجام داده است، این اهالی آن منطقه است که باید تنبیه شود.
سومین دستاورد اسرائیل که به نظر چشمگیر است، و باید به آن اشاره کنیم، ایجاد منطقه حائل است. از ابتدای جنگ اعلام شد که اسرائیل به دنبال یک منطقه حائل در محدود مرزهای خودش و نوار غزه و این محدوده باید در داخل نوار غزه باشد. هدف از ایجاد این منطقه حائل این است که اگر در آینده باز حملاتی از سوی گروه های مقاومت بر علیه اسرائیل برنامه ریزی شد، اسرائیلی ها فرصت داشته باشند تا در داخل غزه این حمله را خنثی کنند قبل از این که گروه های مقاومت بتوانند به قلمرو اسرائیل برسند اتفاقی که در 7 اکتبر رخ داد.
این پژوهشگر مسائل اسرائیل در تشریح دستاوردهای جبهه مقاومت حماس گفت: در طرف مقابل، اولین دستاورد جبهه مقاومت این است که جنگ به صورت ضربتی بعد از 100 روز به نتیجه نرسیده است. اگر اسرائیل بخواهد با راه حل نظامی در میدان نتیجه بگیرد باید 5 الی 6 ماه دیگر جنگ را ادامه دهد در حالی که مشخص نیست که این مناطقی که تصرف کرده، بتواند حفظ کند. با طولانی شدن جنگ دردسرها آغاز خواهد شد و این موضوع می تواند تأثیرات بسیار مخربی داشته باشد از جمله این که اسرائیل حمایت بین المللی را از دست می دهد و فشار اقتصادی زیادی را متحمل می شود. مهمتر این که مجامع بین المللی ابتکاراتی را مجدداً علیه اسرائیل در پیش خواهند گرفت مثل حکم موقت دیوان لاهه که اسرائیل را ملزم به پایان دادن اقداماتی که می تواند منجر به نسل کشی در غزه شود. همین حکم موقت دادگاه لاهه می تواند مبنایی بشود برای نشست های شورای امنیت و یک قطعنامه دارای ضمانت اجرا بر آن اساس صادر شود.
مسأله بعدی این است که گفته می شود شرایط گروه های مقاومت در شمال غزه بسیار دشوار و خطیر شده است و در آن منطقه، سازمان رزم حماس دچار آسیب شدیدی شده است اما در مناطق مرکزی و جنوب نوار غزه، گروه های مقاومت به شدت در برابر اسرائیل ایستادگی می کند و سازمان رزم مقاومت خیلی آسیب ندیده است. اگر فرض کنیم که آماری که اسرائیل می دهد درست است – و یقیناً درست نیست – اسرائیل اعلام کرده است که تا به امروز توانسته 9 هزار نیروی مقاومت حماس را به شهادت برساند. به فرض این که اسرائیل درست بگوید، توانسته یک چهارم نیروهای حماس را از بین ببرد. اسرائیل اعلام کرده که حماس 40 هزار نفر نیرو دارد واگر فرض کنیم که 10 هزار نفر از آنها را اسرائیل در 3 ماه نابود کرده باشد برای الباقی 30 هزار نفر باید حداقل 9 ماه این جنگ را ادامه بدهد! بنابراین، این جنگ بسیار طولانی می شود و مدیریت کردن آن، اساساً غیرممکن خواهد شد. حساسیت های بین المللی هم افزایش یافته و نمونه آن همین حکم دیوان عالی لاهه است که حکم بی سابقه و پراهمیتی است. به نظر می رسد که با محکومیت نسبی اسرائیل در حُکم موقتی، در حُکم نهایی اسرائیل یا به نسل کشی متهم و محکوم خواهد شد، یا به برخی عناوین مثل جنایت جنگی.
براتی با اشاره به تحولات اخیر در دریای سرخ گفت: حملات حوثی ها در باب المندب بیشتر می تواند فشار اقتصادی به اسرائیل وارد کند. هدف این حملات اساساً فشار آوردن به ایالات متحده آمریکا است. تصور یمنی ها این است که اسرائیل پراکسی یا نایب اجرای سیاست های آمریکا در منطقه است و به همین دلیل، بیشتر منافع آمریکا در منطقه را هدف قرار می دهند. به همین دلیل، آمریکایی ها مستقیماً خودشان وارد عمل شدند و حملات یمنی ها را پاسخ می دهند.
این کارشناس مسائل اسرائیل در پایان تأکید کرد: آینده نتانیاهو به نظر مسأله پیچیده ای است. به نظر می رسد که کار نتانیاهو علیرغم تلاش های فرآوان برای فرار از عقوبت ها و پیامدهای شکست هفتم اکتبر،بسیار دشوار است. احتمالاً پس از پایان جنگ، نتانیاهو مجبور به پاسخگویی در مقابل اسرائیلی ها خواهد بود و احتمالاً دادگاهی خواهد شد و مسئولیت را به گردن او خواهند انداخت. او باید به این سؤال پاسخ دهد که چرا متوجه حملات نشده و در روزهای ابتدایی جنگ چرا نتوانسته به این حملات پاسخ دهد. نظرسنجی ها نیز وضعیت بسیار وخیمی را برای حزب لیکود و نتانیاهو نشان می دهد. این نظرسنجی ها حاکی از این است که حزب لیکود که در نوامبر 2022، 32 کرسی به دست آورده بود، در صورتی که انتخابات زودهنگام برگزار شود، نهایتاً خواهد توانست که 15 الی 20 کرسی را به دست آورد. تقریباً نصف محبوبیت خودش را از دست داده است. اگر انتخابات زودهنگام برگزار شود، جناح میانه به رهبری گانتس پیروز انتخابات خواهد بود. به نظر می رسد که بعد از جنگ مطالبه برای برگزاری انتخابات زودهنگام و فروپاشی کابینه ی نتانیاهو تشدید خواهد شد و جامعه مطالبات خودش را به صورت جدی تری مطرح خواهد کرد. همین الان این مطالبات مطرح می شود و با اتمام جنگ این مطالبات به صورت قوی تری مطرح خواهد بود. بنابراین، گفته می شود که نتانیاهو می خواهد با طولانی تر کردن جنگ یک راه حلی برای بقای خود در قدرت بیابد. احتمال درگیری محدود در جنوب لبنان در روزهای اخیر افزایش پیدا کرده است. این اقدام اسرائیل می تواند ماهیت جنگ را تغییر دهد و آن را به یک جنگ منطقه ای تبدیل کند.