آقای روحانی مواضع ضدانقلابی فرآوانی داشت و وقتی این موضع لفظی را گرفت - هرچند همه می دانستند که او اهل مبارزه نبود و نیست - اما در همین حد نیز، برای سردار سلیمانی جای تقدیر داشت و وی علناً از این موضع او حمایت کرد.
ساعدنیوز: تعامل فعال شهید سلیمانی با دولت و خصوصاً شخص آقای روحانی علیرغم اختلافات بینشی، منشی و عقیدتی، همیشه مورد انتقاد برخی از طیف های مخالف دولت تدبیر و امید بوده و هست. در یک مورد حتی در پی موضع گیری قوی آقای روحانی درباره "وابستگی صادرات نفت منطقه به صادرات نفت ایران" شهید بزرگوار فرمودند که «آن چه از فرمایشات حضرت عالی در رسانه ها منعکس شد، مبنی بر این که اگر نفت جمهوری اسلامی ایران صادر نشود، تضمینی برای صدور نفت کل منطقه نمی باشد و بیانات بسیار ارزشمندی که در موضع جمهوری اسلامی ایران نسبت به رژیم صهیونیست فرمودید، مایه مباهات و افتخار است... دست شما را برای ایراد این سخنان به موقع، حکیمانه و صحیح می بوسم و برای هر سیاستی که مصلحت نظام اسلامی باشد در خدمت هستیم". آیا چنین رویکرد شهید سلیمانی تأئید آقای روحانی و تیم اش بود یا مطلب دیگری مد نظر سردار دلها بود؟
دکتر قدیری ابیانه: بسم الله الرحمن الرحیم؛ حاج قاسم گفته بود که حاضرم قاتل خودم را شفاعت کنم برای این که مرا به فیض شهادت نائل کرده است. آقای روحانی مواضع ضدانقلابی فرآوانی داشت و وقتی این موضع لفظی را گرفت - هرچند همه می دانستند که او اهل مبارزه نبود و نیست - اما در همین حد نیز، برای سردار سلیمانی جای تقدیر داشت و وی علناً از این موضع او حمایت کرد. البته لازم است به این موضوع توجه داشته باشیم که این موضع سردار سلیمانی، در واقع حمایت از این موضع انقلابی است نه شخص روحانی. شهید سلیمانی بارها بدون آوردن نام از روحانی و دولت و مواضع ضعیف شان در برابر دولت آمریکا و نیز سرپیچی از دستورات رهبر معظم انقلاب انتقاد کرد. بنابراین، با بیان چنین عبارتی قصد داشت که آقای روحانی را برای قرار گرفتن در مسیر انقلاب ترغیب و تشویق کند. شاید برای بسیاری افراد چنین موضع انقلابی در برابر استکبار یک امر بدیهی است ولی برای فردی در طراز آقای روحانی، که همیشه پالس ضعف به دشمن صادر می کرد، این موضع انقلابی جای تقدیر داشت. تشویق های حضرت آقا نیز از همین سنخ است یعنی هدف تقویت و تحکیم آن موضع انقلابی است. بنابراین، این نوع حمایت، تأئید شخص آقای روحانی یا دولتش نبوده و نیست.
آقای روحانی در واپسین روزهای حضورش در پاستور تصمیماتی گرفت که زمین مین گذاری شده را تحویل آقای رئیسی داده است.
ساعدنیوز: در سخنرانی ای که در شب شهادت شهید سلیمانی در مسجدی در پردیس داشتید، عنوان کردید که آقای احمدی نژاد، روحانی و همفکرانشان از شهادت شهید سلیمانی چه بسا خوشحال هم شدند. چرا چنین مطلب جنجالی ای را مطرح می کنید؟
دکتر قدیری ابیانه: آقای احمدی نژاد سر مسأله آقای مشائی و پول های سپرده شده به او جهت تحویل، بارها از شهید سلیمانی درخواست کرد که به دادگاه بیاید خلاف واقعیت شهادت دهد و شهید سلیمانی از این کار امتناع کرد. بنابراین، همواره در صدد تخریب شهید سلیمانی بودند. وزیر خارجه روحانی هم که علناً اعلام کرد که میدان مانع دیپلماسی است. من منظورم کل اصلاح طلب ها بود. چون اگر شهید سلیمانی بود و به فرض، احساس تکلیف می کرد که به میدان بیاید و در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند، با رأی بالایی انتخاب می شد. البته این احساس تکلیف از سوی شهید سلیمانی در عرصه انتخابات ریاست جمهوری در حد نامزد شدن چیز محالی بود ولی به هر صورت اگر می آمدند رأی بسیار بالایی داشتند. به هر صورت، شهید سلیمانی اصولا دنبال گرفتن مقام نبود و فقط به فکر خدمت بود. الحمدالله آقای رئیسی از قوه قضائیه آمد و در انتخابات پیروز شد و خواب اصلاح طلبان تعبیر نشد. امروز هم نهایت کارشکنی ها را در حق دولت سیزدهم انجام می دهند. آقای روحانی در واپسین روزهای حضورش در پاستور تصمیماتی گرفت و زمین مین گذاری شده را تحویل آقای رئیسی داد. مثل تصمیم به افزایش حقوق ها و انداختن بار آن به دوش دولت بعدی بدون اینکه منابع مالی لازم تأمین باشد. در حقیقت روحانی خزانه را با بدهی بسیار بسیار بزرگی تحویل رئیسی داد.
آقای روحانی مظهر اسلام انگلیسی است. حرفی که داماد روحانی زده، "روحانی جعبه سیاه نظام است" یک تهدید به افشاگری است. ولی همان قدر که جعبه سیاه است به همان میزان هم عملکرد سیاهی داشته است.
ساعدنیوز: دیدار آقای روحانی با رهبر معظم انقلاب اسلامی بسیار خبرساز شد و بسیاری تلاش کردند که این دیدار را دستاویزی برای مطرح کردن دوباره آقای روحانی در عرصه سیاست ورزی بکنند. تحلیل های متفاوتی از این دیدار شد و حتی داماد آقای روحانی در مصاحبه با شرق گفته است که این دیدار به درخواست رهبری انجام گرفته است و این که آقای روحانی جعبه سیاه نظام است. نظرتان در این خصوص چیست؟
دکتر قدیری ابیانه: به نظرم مدت ها بود که آقای روحانی در تلاش برای تحقق این دیدار بود و موافقت نمی شد. بالأخره با اصرار او این دیدار میسر شد. آقای روحانی فکر می کرد که اگر چنین دیداری صورت بگیرد، رهبری عضویت در مجمع را به وی پیشنهاد خواهد کرد که خوشبختانه چنین نشد. طبیعتاً هیچکس نمی تواند وقوع این دیدار را مبنای تأئید آقای روحانی از سوی حضرت آقا بداند. رسم رهبری این است که بعد از اتمام دوره ریاست جمهوری و ریاست مجلس به افراد پیشنهاد عضویت در مجمع را می دهد. این پیشنهاد حتی به مهدی کروبی و سید محمد خاتمی هم داده شد ولی خود این افراد نخکاستنند ولی درباره آقای روحانی این پیشنهاد داده نشد. شکایت های فراوانی از اقدامات مخرب و نیز ترک فعل های آقای روحانی صورت گرفته است و دستگاه قضایی باید این شکایت را بررسی کند. اگر تبرئه شد که محال است تبرئه شود، آن وقت می شود درباره حضور مجددش در عرصه سیاست ورزی صحبت کرد. روحانی علیرغم تأکید رهبر بر استعماری بودن طرح 2030 گفت که من تا وقتی در دولت هستم از این طرح حمایت می کنم. کم نبود مواضع ضدرهبری در دوران ریاست جمهوری آقای روحانی. به نظرم علاوه بر دادگاه هایی که در جریان است، دادگاه ویژه روحانیت باید وارد شود و او را خلع لباس کند. آقای روحانی مظهر اسلام انگلیسی است. حرفی که داماد روحانی زده، "روحانی جعبه سیاه نظام است" یک تهدید به افشای اسناد سری نظام به نفع بیگانگان است. درست است که او دبیر شورای امنیت ملی بوده و به اطلاعات سری این مملکت دسترسی داشته است و طبیعتاً با افشاگری این اطلاعات میتواند به کشور ضربه بزند. البته تلاشش برای قرار دادن اطلاعات کشور در اختیار بیگانگان مسبوق به سابقه است. مثلا اصرار به تصویب اف ای تی اف یعنی دادن امکان حاسوسی آنلاین بیگانگان از اوضاع اقتصادی اییران و موارد بسیار دیگر. ولی همان او همچون هر فرد مسئول رده بالایی به اطلاعات محرمانه کشور دسترسی داشته. بله او جعبه سیاه اسرار است ولی او عملکرد بسیار سیاهی نیز داشته داشته است.
3 سال پیش
3 سال پیش
3 سال پیش