به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعدنیوز به نقل از خبرفوری، خرداد امسال زن جوانی به پلیس مراجعه کرد و گفت: برای خرید ماشین از یکی از شهرهای شمال غربی کشور راهی تهران شدم. طلا و دلارهایم را به مبلغ 3 میلیارد تومان فروختم و پول ها را در صندوق عقب خودروی ماشینم قرار دادم و به همراه شوهرم به تهران آمدیم. صبح که رسیدیم در مقابل طباخی توقف کرده و برای صرف صبحانه داخل شدیم.
اما وقتی برگشتم با شیشه شکسته سمت راننده و سرقت پول هایم که داخل صندوق عقب بود مواجه شدم.با شکایت زن جوان، کارآگاهان اداره بیستم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شدند.
دوربین های محل سرقت نشان می داد سرنشینان یک خودروی پژو 206 که دو مرد و یک زن بودند در نزدیکی خودروی شاکی توقف کرده و پس از شکستن شیشه در را باز کرده و محتویات صندوق و وسایل داخل خودرو را به سرقت برده اند.
سرهنگ علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران در باره گفت: به دنبال گزارش سرقت های سریالی از داخل خودروها، کارآگاهان اداره بیستم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و با بررسی های میدانی و انجام اقدامات اطلاعاتی، موفق شدند اعضای این گروه را که 3 مرد و یک زن بودند دستگیر کنند.
زن جوان سرکرده باند بود و یکی از پسران جوان همدست اصلی او محسوب می شد که در بازرسی از مخفیگاه آنها، تعداد زیادی از اموال سرقتی کشف شد.
گفت و گو با متهم
چه شد که به فکر سرقت افتادی؟
من هیچ مشکل مالی ندارم؛ خودم بوتیک لباس فروشی دارم و وضع مالی پدرم هم خوب است اما از سوی زن جوانی که حدود 8 سال از خودم بزرگتر است اغفال شدم.
من عاشق او شدم و مرا معتاد کرد، بعد هم دستور سرقت لوازم داخل خودروهایی را که معمولاً مدل بالا بودند صادر می کرد.
خودروها را چطور شناسایی می کردید؟
از مقابل تالارها، طباخی ها و رستوران ها عبور می کردیم. شهلا سردسته باند به بازبینی خودروها می پرداخت و دستور می داد کدام خودرو را سرقت کنیم. ما هم با پیچ گوشتی شیشه خودروها را شکسته و اقدام به سرقت می کردیم.
لوازم سرقتی که از مخفیگاه متهم و زن جوان به دست آمده روی میز در چند قدمی او قرار دارد و در میان این لوازم سرقتی تعداد زیادی کیف است.
او در پاسخ به این سؤال که کیف ها را به چه منظوری نگه می داشتی گفت:داخل کیف ها معمولاً مدارک مالباخته ها بود. با آنها تماس می گرفتم و به آنها می گفتم اگر مدارکشان را می خواهند از 7 تا 20 میلیون تومان به کارت خودشان که ما سرقت کرده بودیم پول واریز کنند رمز کارت را هم می گرفتم. آنها هم پول ها را واریز می کردند و من یا با تاکسی اینترنتی یا به وسیله پست مدارک را ارسال می کردم. مثلاً یک مورد پزشک جراح زیبایی بود که برای دریافت مدارکش 10 میلیون تومان پرداخت کرد.
از سرقت ها چقدر گیرت آمد؟
مبلغش را نمی دانم شاید بیش از دو میلیارد تومان اما حدود 500 خودرو را به این شیوه سرقت کردیم.
آخرین بار کی از زندان آزاد شدی؟
بعد از دو سال حبس عید امسال بود که آزاد شدم.
با پول هایی که از سرقت ها به دست آوردی چه کردی؟
هزینه مواد می کردم و برای خودم لباس های مارک می خریدم. خیلی از این وسایلی که اینجاست برای خودم است. گرچه با پول حرام خریده ام اما خودم خریده ام دزدی نیست.
همدستان دیگری هم داری؟
زن جوانی که به من دستور سرقت می داد به دو مرد دیگر هم مثل من دستور سرقت می داد.