از لحاظ علمی و عملی دستگاه مفصل تر از آواز است چنانچه آوازها از دستگاه ها مشتق می شوند (آوازهای ابوعطا، دشتی، بیات ترک، افشاری از دستگاه شور و آواز بیات اصفهان از دستگاه همایون مشتق می شوند.)
معمولاً گوشه های دستگاه ها از مایه های بم شروع می شوند و پس از اجرای درآمد و یا درآمدهایی به تدریج اوج گرفته و به فاصله اکتاو (نت هشتم) می رسند.
گوشه های اجرا شده در فاصله اکتاو: «گوشه منصوری در دستگاه چهارگاه، عراق در دستگاه ماهور، حسینی در دستگاه شور، مغلوب در دستگاه سه گاه و…»
اما در آوازها، نغمات معمولاً از مایه های متوسط از لحاظ تونالیته آغاز می شوند و اغلب در یک اوج خاتمه می پذیرند.
البته بنا به سلیقه هنری آوازخوان، خواننده ممکن است از اوج، پس از گردش های ملودیک مختلف، به مایه اول درآمد و یا حتی دستگاه اصلی مراجعت کند مانند آواز ابوعطا که فرود آن اغلب در دستگاه شور صورت می پذیرد.
وسعت نغمات دستگاه ها از دو دانگ گرفته تا سه دانگ هم می رسد در صورتیکه گستره نغمات در آوازها از دو دانگ تجاوز نمی کند.
اکثراً دیده و شنیده می شود که به غلط اصطلاح دستگاه را برای مشتقات آنها (آوازها) به کار می برند، برای مثال دستگاه بیات اصفهان، دستگاه بیات ترک و… که در میان خوانندگان و نوازندگان بی توجه به موسیقی علمی و تئوریک این مسئله مشهود است.
پس منطقی نیست که آوازها را دستگاه نامید و بهتر است از مشتقات دستگاه ها با عنوان هایی همچون «آواز، نغمه، مایه، مقام» یاد نمود.
تاریخچه دستگاه و آواز در موسیقی سنتی ایرانی
پیشتر به تاریخ موسیقی ایران به طور جزئی تر نگاه کردیم. قبل از جدا شدن موسیقی ایرانی از موسیقی عثمانی، استاد موسیقی را بر اساس مقام های موسیقی توضیح و آموزش می داد. مقام، نظامی از مدهای ملودیک است که در موسیقی سنتی عربی و ترکی، که اصولاً ملودیک هستند، استفاده می شد. واژه مقام در زبان عربی به معنای جایگاه و محل قرارگیری است.
آغاز جدایی موسیقی ایرانی از موسیقی عثمانی احتمالاً به دوران تیموریان بازمی گردد. در قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی، همزمان با دوران حکومت سلسله های ایلخانیان و تیموریان در ایران، مفهوم مقام در موسیقی آناتولی شرقی توسعه یافت. این موسیقی با موسیقی ای که در ایران و هرات (افغانستان کنونی) نواخته می شد، تفاوت داشت.
به گفته رافائل یورگ کیزوتر، تاریخ نگار موسیقی و موسیقیدان اتریشی، موسیقی دان های ایرانی در طول پیشرفت های عظیمی موسیقی دوران خود گام های بزرگی برای تغییرات بنیادی موسیقی برداشتند.
در نتیجه اساتید فقط نام های دوازده مقام و شش آواز اصلی را حفظ کردند و به همه مفاهیم دیگر عربی نام ها یا دسته بندی های فارسی قرار دادند. یکی از نتایج این پیشرفت، ظهور دستگاه های موسیقی به عنوان نوع جدیدی از دسته بندی ملودی های موسیقیایی فارسی بود.
واژه ” دستگاه” از زمان قاجار در موسیقی فارسی رایج شد. ایرانی ها به جای واژه مقام از واژه “دستگاه” استفاده کردند. به گفته محسن حجاریان، موسیقیدان قومی ایرانی، اولیم استفاده از واژه “دستگاه” به معنای امروزی آن به دوران رساله های آقا بابا مخمور، موسیقی دانی در دربار فتحعلی شاه قاجار، بازمی گردد.
اولین سند نوشته شده در مورد تقسیم بندی دستگاه ها به شکل امروزی، بحورالالحان نوشته فرصت الدوله شیرازی است. این اثر در سال ۱۹۰۴ در بمبئی به چاپ رسید که فقط گوشه های (که تحولات ملودیک و معرف پویایی های مختلف و بالقوه یک دستگاه است) هر دستگاه را فهرست کرده است. این کتاب اشاره ای به ساختار دستگاه و نت های موسیقیایی گوشه ها نمی کند.
در اواخر دوران قاجار، میرزا عبدالله و آقا حسینقلی، پسران علی اکبر فراهانی، موسیقی دان سرشناس و مشهور ایرانی، دستگاه ها را به صورت مجموعه ای با عنوان ردیف گردآوری و تدوین کردند. آن ها ردیف را به نسل بعدی موسیقی دانان ایرانی مانند اسماعیل قهرمانی، نورعلی برومند، درویش خان و علینقی وزیری آموزش دادند.
اجزای دستگاه در موسیقی ایرانی
علاوه بر این، در موسیقی ایرانی، دستگاه پنج جز دارد که شامل موارد زیر می باشد:
- پیش درآمد: مقدمه ای آهنگین است که مُد را تعیین می کند.
- چهار مضراب: قطعه ای موسیقی ریتمیک اما بدون آواز است.
- آواز: نغمه یا آوایی بدون ریتم و بداهه است.
- تصنیف: موسیقی ریتمیک است که با خواندن غزل همراه است. تصنیف معادل فارسی بلد (ballad) است.
- رنگ: فرمی ریتمیک است که ضرب آهنگی برای رقص است.
گوشه های دستگاه ها در مجموعه ای به نام ردیف شکل می گیرند. اغلب دستگاه ها با یک درآمد آغاز می شوند که آهنگساز مد اصلی دستگاه را در آن وارد می کند. سایر گوشه های یک دستگاه معمولاً به سمت نت های پایین تر می رود که اوج نام دارد. دستگاه در نهایت از طریق سایر گوشه ها به مد اصلی خود برمی گردد. این افول در فارسی فرود نامیده می شود.
میان دستگاه های مختلف ارتباط وجود دارد. گاهی در بیش از یک دستگاه چند گوشه وجود دارد که امکان پرده گردانی از یک دستگاه به دستگاه دیگر را می دهد. اگرچه متخصصان بر این باورند که حداقل هفت دستگاه در موسیقی ایرانی وجود دارد اما در مورد فواصل و مدهای موسیقیایی، آن ها دستگاه را به چهار یا پنج گروه تقسیم می کنند و این مشترکات فواصل اساس ارتباط بین دستگاه ها را شکل می دهند.
آواز، دستگاهی کوچک است یا متناوباً دستگاه ها، آوازهای اصلی هستند. نظریه پردازان و آهنگسازان ایرانی نظیر علینقی وزیری، معتقدند که دستگاه ها از نظر داشتن گام مستقل با آواز متفاوتند.
تفاوت ها میان دستگاه و آواز در موسیقی سنتی ایران
میان دستگاه و آواز تفاوت هایی وجود دارد:
- آواز در موسیقی سنتی ایران اغلب یک مد دارد. به بیان دیگر، همه گوشه ها در یک مد قرار دارند و پرده گردانی در اجرای آواز محدود است. در واقع، پرده گردانی، مولفه اصلی و مهم در آواز نیست. اما دستگاه ها چندین مد دارند و پرده گردانی عنصر اصلی اجرای یک دستگاه است.
- آواز در موسیقی فولکلور محلی رایج تر است و دستگاه در موسیقی رسمی رواج بیشتری دارد.
- ساخت یک قطعه موسیقی بدون خواننده در آواز محدود و نادر است اما در اجرای دستگاه رایج است.
- گستره صوتی در آواز معمولاً کمتر از یک اکتاو است در حالی که گستره صوتی در دستگاه بیش از یک اکتاو است.
استقلال آواز از دستگاه
در دسته بندی رایج موسیقی ایرانی که از هفت دستگاه و پنج یا شش آواز تشکیل شده، همه آوازها به عنوان زیرمجموعه و شاخه ای از دستگاه واحد دسته بندی می شوند. برای مثال، آواز افشاری شاخه ای از دستگاه شور است.
یکی از فاکتورهای استقلال یک یا چند گوشه از دستگاه، که باعث شکل گیری آواز می شوند، وجود گوشه درآمد برای آن آواز است.
باید یادآور شد که ردیف در موسیقی ایرانی به معنای طرز قرار گرفتن مثال های ملودیک، آوازها و موسیقی کلاسیک ایرانی است که “گوشه” نامیده می شود. ردیف در موسیقی ایرانی نقش بسیار مهمی در فرهنگ موسیقی سنی ایرانی ایفا کرد. اهمیت آن در فرهنگ جهان به اندازه بود که یونسکو آن را به عنوان میراث فرهنگی ناملموس در فهرست خود ثبت کرد.
در میان این موسیقی دانان، وزیری اولین کسی بود که به طور رسمی با موسیقی غربی آشنا بود زیرا او در آلمان و فرانسه آموزش دیده بود. وی با توسعه و گسترش نت نویسی غربی برای نمایش ریزپرده های رایج در موسیقی دستگاه، چندین گوشه از هر دستگاه را نت نویسی کرد و اولین ردیف مکتوب برای دستگاه را نوشت. از آن پس، موسیقی دان های نسخه های مختلفی از ردیف را به صورت صوتی و مکتوب گردآوری کردند.
دستگاه های موسیقی ایرانی
دستگاه شور
دستگاه «شور» را مهم ترین دستگاه موسیقی ایرانی و مادر تمامی دستگاه ها می دانند؛ چرا که پنج آواز مهم از آن منشعب شده است. البته هر یک از دستگاه ها تعدادی آواز و الحان فرعی دارند ولی شور، غیر از آوازهای فرعی، ملحقات دیگری هم دارد که هر یک به تنهایی مستقل اند. دو آواز «بیات ترک» و «افشاری» گامی متفاوت از شور دارند و به همین خاطر، برخی آنها را مستقل از شور می دانند؛ در حالی که دو آواز دیگر «ابوعطا» و «دشتی» ارتباط نزدیک تری با آن دارند.
«فرهاد فخرالدینی» اعتقاد دارد که نام «شور» ریشه در زبان عِبری «شیر» (به معنای آواز و سرود) دارد و در عصر ساسانیان وارد زبان فارسی شده است؛ نکته ای که «عباس اقبال آشتیانی» نیز روی آن صحه می گذارد. به عقیده داریوش طلایی، تمام ساختارهای مُدال در ردیف موسیقی ایرانی بر اساس چهار دانگ بنا می شود که به آنها «دانگ های بنیادین» می گویند و یکی از این چهار دانگ بنیادین، دانگ اول دستگاه شور است.
اسامی برخی از گوشه های دستگاه شور عبارت اند از کرشمه، نغمه، حزین، زیرکش سلمک ، سلمک، گوشه ابوعطای بزرگ، مجلس افروز، دوبیتی، رضوی، شهناز، مثنوی، بیات کرد، ضرب اصول و شهرآشوب.
دستگاه نوا
«نوا سرانجامِ نیایش زندگی و انسان است. سرانجامِ آهنگ روشنایی روز که به تاریکی و نیستی می رسد. فقر و فنا است. نوید شبی تازه می دهد که سرانجام تولدی است تازه.» اینها را «مجید کیانی» درباره ی دستگاه نوا گفته است.
اگر بخواهیم به زبان ساده این دستگاه را تعریف کنیم، باید بگوییم دستگاه نوا نه زیاد شاد است و نه زیاد حزن انگیز و البته در موسیقی سنتی کمتر اجرا شده است.
دستگاه ماهور
دستگاه ماهور یکی از گسترده ترین دستگاه های موسیقی ایرانی است و در ردیف های گوناگون در حدود 50 گوشه را در بر می گیرد و به علت حالت و ملودی روانی که دارد، اغلب به صورت موسیقی شاد در جشن ها و اعیاد نواخته می شود. این دستگاه، دارای گوشه های متنوعی است که با مقام های کاملاً متفاوت در سه بخش بم، میانی و زیر اجرا می شود.
دستگاه چهارگاه
«مانند پیری فرزانه دارای روحی بلند و عرفانی است و احساسات عالی انسانی را در کنار خصایص و محسنات انسانی صبور و شکیبا در خود دارد. از ناکامی ها و ناامیدی ها اشک غم می ریزد و در شادی ها و خوشی ها اشک شوق و سرور. این دستگاه، بهترین گزینه برای ساخت قطعات و تصانیف ملی-میهنی و حماسی است؛ به طوری که به زیبایی می تواند حالت شوق و افتخار وصف ناپذیری را در شنونده به وجود آورد.» اینها را در توضیح «چهارگاه» آورده اند.
گفتیم «شور» مهم ترین دستگاه موسیقی ایرانی است و به آن «مادر همه دستگاه ها» می گویند؛ اما برخی از اهالی موسیقی (مثل هرمز فرهت و دکتر داریوش صفوت)، دستگاه شور را به خاطر قدمت کمترش، به عنوان دستگاه اصلی نمی شناسند و «چهارگاه» را لایق این عنوان می دانند. مهم ترین و زیباترین مقامات ایرانی در این دستگاه اجرا شده است. چهارگاه گامی کاملاً ایرانی و خالص است.
دستگاه همایون
این دستگاه، یک دستگاه مهم در موسیقی فارسی است که در میان ایرانیان محبوبیت خاصی دارد. همایون نوعی موسیقی با شکوه ، مجلل ، آرامش بخش و زیبا است. این دستگاه شاهانه، اشرافی و باوقار است اما مردم نقاط مختلف ایران آن را در بسیاری از لالایی ها و زمزمه ها استفاده می کنند. ملودی های این دستگاه در موسیقی زورخانه، ورزش سنتی ایران، نیز استفاده می شوند.
آلبوم “بیداد” محمدرضا شجریان به آهنگسازی پرویز مشکاتیان، مشهورترین موسیقی اجرا شده در دستگاه همایون است.
دستگاه سه گاه
این دستگاه بیشتر برای بیان احساس غم و اندوهی که به امیدواری می گراید مناسب است. آواز سه گاه بسیار غم انگیز و حزن آلود است. سه گاه بیشتر در میان آذری های ایران رواج دارد اما فارسی زبانان آن را به شیوه ای متفاوت از آذری ها می خوانند. اما آوازهای سه گاه هم در فارسی و هم در آذری حزن انگیز است.
باید یادآور شد که آوازهای شاد زیادی در دستگاه سه گاه وجود دارد. “چهار مضراب مخالف سه گاه” به آهنگسازی پرویز مشکاتیان نمونه ای از این دستگاه است.
دستگاه راست پنجگاه
موسیقی دان ها دستگاه راست پنجگاه را کمتر از سایر دستگاه ها اجرا می کنند. برخی موسیقی دان ها بر این باورند که این دستگاه برای آموزش به وجود آمده است. راست پنجگاه ترکیبی از دیگر مقام های ایرانی است. در نتیجه، یک موسیقی دان می تواند تمامی احساساتی را که دستگاه های دیگر به وجود می آورند با دستگاه راست پنجگاه به ایجاد کند. راست پنجگاه یک آواز کامل است زیرا تمامی ویژگی ها و کیفیت های دیگر آوازهای موسیقی سنتی ایران را دارد.
محمدرضا لطیفی و محمدرضا شجریان چند قطعه هنری در این دستگاه ساخته اند، از جمله “چشمه نوش” و “قافله سالار”.
انواع آواز
آواز یا نغمه ابوعطا
ابوعطا آوازی است که بین عامه مردم رواج فراوان دارد و از لطافت و زیبایی خاصی برخوردار است. گونه ها و گوشه های آواز ابوعطا عبارتند از: رامکلی، درآمد، سیخی، حجاز، بسته نگار، یقولون، چهار پاره، گبری، غم انگیز، گیلکی.
آواز یا نغمه بیات ترک
آواز بیات ترک مانند ابوعطا مورد توجه عامه است. این آوازحالت یکنواختی دارد. آواز بیات ترک علیرغم نامش صددرصد ایرانی است، بیات ترک را پیش از این بیات زند می خوانده اند.
آواز یا نغمه افشاری
افشاری آواز متأثر کننده و دردناک است که سخن از درد و اندوه درونی دارد.
آواز یا نغمه دشتی
دشتی از زیباترین متعلقات مقام شور به حساب می آید که آن را آواز چوپانی نامیده اند. این آواز با آنکه غم انگیز و دردناک است، در عین حال بسیار لطیف و ظریف است.
احتمالاً اصل این نوع آواز متعلق به چوپان ناحیه دشتستان واقع در استان فارس می باشد. امروزه این آواز وسعت بیشتری یافته و در شمال ایران با تغییر شکل مختصری به نغمه گیلکی تغییر یافته است. این آواز بین مردم گیلان رواج فراوانی دارد.
بیات اصفهان
آواز بیات اصفهان از آوازهای قدیم ایرانی است. آوازی جذاب و گیرا که ریتمی بین شادی و غم دارد.