متاورس از کجا شروع شد؟
اگه بخواهیم مثل همیشه اول به دنبال ریشه ی کلمه باشیم باید بگوییم که این اصطلاح از جهان علمی_تخیلی می آید. متاورس (Metaverse) از دو واژه ی متا” (Meta) به معنی فراتر و “یونیورس” (Universe) به معنی جهان تشکیل شده است. اولین بار یک نویسنده ی آمریکایی به اسم نیل استیونسن در کتاب خود به نام سقوط برف در سال ۱۹۹۲ از واژه متاورس استفاده و آن را به شکل یک دنیای مجازی سه بعدی توصیف کرد؛ که فقط آواتارها ساکنین این دنیا هستند. دو کارکتر در این داستان، برای نجات خودشان از یک ویران شهر سرمایه داری به دنیای متاورس سفر می کنند. همین مقدمه کافیست تا خیال ما جرقه بزند و آواتارمان در جهانی متصور بشود که هیچ محدودیتی در آنجا وجود ندارد. از همان دهه ی 90 میلادی تا امروز تلاش هایی شروع شد تا این جهان، موازی با زندگی واقعی ما در این دنیا، شکل بگیرد. مثل عینک هایی که با تکنولوژی VR از کمپانی هایی مثل سونی یا گوگل به بازار آمد اما زیرساخت های ناکافی موجب شکست پروژه های این چنین می شد. مهمترین ابزار برای پروژه های این چنین، پهنای باند قوی اینترنت است به این صورت که در مرحله ی اول، اطلاعات باید به سرعت و دقیق به یک بستر پردازش ابری برود و نتیجه ی این پردازش برگردد و در یک عینک VR نمایش داده شود. اکنون به لطف توسعه ی اینترنت 5G و ارتباطات نسل ششم این بستر برای پروژه های متاورس آماده است.
حالا تجسم کنید در آینده قرار است حس های دیگر مثل چشایی ، بویایی و حتی حس لامسه به این تجربه اضافه شود؛ آیا وسوسه نمی شوید که چنین دنیایی را حداقل یکبار امتحان کنید؟ پس اگر تکنولوژی با همین سرعت رو به جلو برود در آینده ی نه چندان دور تعداد زیادی از مردم دنیا در متاورس حضور فعالی خواهند داشت.
گوشه ای از چگونگی جهان متاورس
تا کنون اسم دیسنترالند به گوشتان خورده است؟ استارت پروژه ای به اسم Decentraland در سال 2015 زده شد که در واقع یک پلتفرم دنیای مجازی سه بعدی، مبتنی بر فناوری بلاک چین است. به عبارت دیگر دیسنترالند به عنوان یک سازمان خودگردان غیر متمرکز است که از سال 2020 عموم افراد می توانند به آن ورود کنند. در دیسنترالند برخلاف اکثر بازی های آنلاین، این بازیکنان هستند که (طبق دارایی های دیجیتالی) کنترل مستقیم قوانین Decentraland را در اختیار دارند و می توانند مستقیما درباره ی سیاست های سازمان و مسائل داخل بازی اظهار نظر کنند (چیزی که شاید در دنیای واقعی غیرممکن و حتی غیرمنطقی به نظر بیاید). در این فضای فراواقعی کاربران زمین هایی را خریداری می کنند؛ قطعه زمین هایی که در زمان عرضه اولیه Decentaland در سال 2017 حدود 20 دلار قیمت داشتند اما اکنون می توانند تا 100,000 دلار هم به فروش برسند. در دیسنترالند شما می توانید با کسانی که تفکر مشابهی دارید اجتماع های مختلفی را شکل دهید تا افراد شبیه خود را بیشتر جذب کنید. حتی جوامع تشکیل شده، در پلتفرم رسانه های اجتماعی یا حتی گروه های آفلاین می توانند با دوستان خود تعامل بیشتری را تجربه کنند. همه ی این تعاملات به اینجا ختم نمی شود بلکه توسعه دهندگان می توانند اپلیکیشن هایی را درون دیسنترالند ساخته و توزیع کرده و از طریق فروش به دیگر کاربران، کسب درآمد کنند. حتی در این شهر، شهربازی یا موزه هایNFT برقرار است و شما می توانید با توکن های این پلتفرم از این خدمات بهره ببرید. اما جای جذاب این پلتفرم مارکت پلیس (Marketplace) است که اقلامی مثل پوشاک هم به فروش می رسد و همانند اکثر دیگر بازی های حاوی اقتصاد بلاکچین، شانس کسب درآمد در این فضا نیز وجود دارد. در این بازی مثلا برای خرید یک ماسک جدید، باید کمی ارز دیجیتال MANA (توکن دیسنترالند) در اختیار داشته باشید.
فشن و نیاز آن در دنیای متاورس
با توجه به حرف های گفته شده در قسمت بالا، برای حضور در یک ایونت یا دورهمی های مجازی، خود را چگونه و با چه ظاهری متصور می شوید؟ چندین سده است که انسان از فشن به عنوان ابزاری برای بیان هویتش استفاده می کند و در دورانی که عموم مردم زمانی زیادی را در فضای مجازی صرف می کنند، این طبیعیست که بشر از مد همچنان بهره ی بیشتری برای بیان هویتیش ببرد حتی بیشتر از قبل؛ چرا که طبق آماری از سایت BOF، برخی از جوانان از شخصیت مجازی خودشان بیشتر رضایت دارند . با تغییر نسل جدید، نسلی که در این دوران پاندمی از کلاس های درسی تا تفریح و معاشرت با دوستانشان در همین فضای مجازی بوده است، دور از انتظار نیست که کمد لباس دیجیتالی را به کمد لباس واقعی ترجیح دهد؛ شاید کمی عجیب باشد اما واقعیت این است که نسل Z کمتر درکی از وسیله های فیزیکی دارد (مثل عکس های چاپی یا نوار کاست) و در عوض با تمام فرمت های دیجیتالی انس گرفته است. برای این نسل ارزش داشتن یک کلکسیون دیجیتالی (مثل NFT) و نمایش آن به تعداد زیادی از مردم ترجیح داده می شود به یک مجموعه ای عتیقه و نمایش آن فقط به تعداد محدود اطرافیانشان.اینجاست که وجود فشن و مد در دنیای متاورس حس می شود و بازاری هیجانی برای عرضه ی محصولات دیجیتالی ایجاد می شود. در نتیجه فشن اینجاست تا برای استیتمنت نسل جدید و اظهار هویتش اهرمی تسهیل گر باشد.
افزایش تقاضا برای دارایی های دیجیتال در حوزه ی فشن
دوران پاندمی کرونا مانند یک کاتالیزور باعث شد تا اکثر برندها، با آغوش باز به استقبال فشن شوهای لایو و بدون حضور فیزیکی مهمان و همین طور دپارتمان های مجازی بروند و پذیرای آنها باشند. این خود شروع انقلاب جدیدی در صنعت مد و فشن است که همچنان آینده ی آن ناواضح و غیرقابل پیش بینی است. درخواست برای داشتن دارایی های دیجیتالی در ربع سوم سال 2021 یعنی در همین دوران، به شکل عجیب و چشم گیری رشد کرد که به طبع تقاضا در NFTهای دنیای فشن نیز قابل مشاهده بود.NFT یا توکن غیر قابل معاوضه نوعی خاص از توکن های رمزنگاری است که با استفاده از تکنولوژی بلاک چین گونه ای دارایی دیجیتال ایجاد می کند که قابل تکثیر نیست. ارزش NFT های فشن در متاورس مثل کوتور در دنیای واقعی است با این تفاوت که شاید طراحان NFT مانند طراحان کوتور خیلی به نام و مشهور نباشند و زمان و هزینه ی زیادی صرف ساخت این آثار هنری نیز نشود؛ هرچند که برندهایی نظیر دولچه گابانا در تلاش است در این دنیای فرا واقعی هم آوازه اش را حفظ کند.
این دارایی هایی دیجیتال هم مزیت هم معایبی دارند. خلق محصولات دیجیتالی به نسبت محصولات واقعی دنیای فشن، 97 درصد گاز دی اکسید کربن کمتری را منتشر می کند. اما در مقابل لازمه ی ایجاد و استخراج NFTها، مصرف انرژی خیلی بالا در دنیای واقعی است.
جامعه ی دیجیتالی و درک آن برای طراحان
متاورس، در ساده ترین حالت جهانی است که در آن جامعه در یک دنیای دیجیتال پیشرفته، همگرا می شود. مراحل تکاملی این دنیای دیجیتالی و وب جهانی از سال 1991 با وب1.0 آغاز شد و اکنون به وب 0/3 رسیده است. در طراحی وب 0/1 فقط تعداد اندکی از موسسات و ارگان ها قادر به ایجاد مطلب و محتوا بر روی آن بودند و تعداد کمی کاربر دسترسی به این اطلاعات داشتند. با پیشرفت تکنولوژی و طراحی وب0/2، اینترنت، بیشتر مکانی برای اشتراک گذاری بود و کاربران قادرند خود ایجاد، خلق، ساماندهی و تنظیم محتوا کنند و دیگران را در اطلاعات و داشته های خود شریک و سهیم سازند، یا به انتقاد و تغییر بپردازند. این در حالیست که ارتقاء وب 3.0 برای تقلید از تعاملات انسانی و ایجاد تجربیات دیجیتالی و شبیه سازی زندگی واقعی طراحی شده است. این به معنای واقعی کلمه واقعیت مجازی است. روح زمانه (به آلمانی Zeitgeist) روش و نوع تفکر و احساسات یک مقطع زمانی را تشریح یا توجیه می کند درواقع یک عامل یا نیروی نامرئی است که بر ویژگی های یک دوره معین در تاریخ جهان تسلط دارد و به طور عمل گرایانه تر زایتگایست بر ترندهای زود گذر(FAD) و سلیقه ی قابل قبول عموم مردم در یک دوره تاثیرگذار است. Sean Chiles ، یکی از بنیانگذاران گروه مد دیجیتال، می گوید: “Zeitgeist همیشه نقطه شروع یک طراح است؛ جایی که در آن «احساس» می کند و از آنجا خلق می کند و طرحش توسعه می یابد. یافتن راه هایی برای پذیرش این موضوع در دنیای دیجیتال به عنوان پایه ای برای توسعه ی خلاق، کلیدی و مهم است.”
در طول تاریخ، رویدادهایی صورت گرفته است که باعث تغییر در فرهنگ و چهره ی جامعه شده است مانند: انقلاب صنعتی، هر دو جنگ جهانی و همه گیری کووید-19؛ که همه ی این ها به طبع در چگونگی ظاهر شدن فشن در بستر جامعه نیز موثر است. ما شاهد این تغییر و درک روح زمانه در شرکت هایی مانند نایک، آدیداس و بالنسیاگا هستیم که در حال حاضر نسخه های دیجیتالی محصولات خود را برای متاورس می سازند (از کفش های کتانی گرفته تا لباس و لوازم جانبی). البته که تلاش برای این دگرگونی از شرکت های بزرگ فناوری آغاز شد مانند متا که قبلاً فیسبوک نام داشت.
متاورس در دانشگاه های فشن
اگر بخواهیم دیجیتال فشن را دسته بندی کنیم می توانیم آن را به سه گروه فیجیتال، فیزیکی و دیجیتال و کاملاً دیجیتال تقسیم کنیم که دو گروه آخر در متاورس قرار می گیرد. Phygital در واقع یک مد دیجیتال است که گاهی به تولید قطعات فیزیکی نیز منجر می شود و در واقع یک استراژی برای برآورده کردن یا فراتر رفتن از انتظارات مشتریان از نظر کاربردی و احساسی، طراحی شده است. گروه فیزیکی و دیجیتالی به قطعه هایی اشاره می کند که توسط AR و VR بر تن مصرف کننده می نشیند یعنی با استفاده از تصویر فیزیکی مخاطب، نسخه ی دیجیتالی لباس را با واقعیت افزوده (AR) بر روی این تصویر نشان می دهند. و در آخر گروه کاملا دیجیتال، به لباس های مجازی گفته می شود که برای آوارتاهای دنیای متاورس طراحی و در یک «متاکلوست» ذخیره می شوند. خوب با توجه به این دسته بندی، آیا آموزش های آکادمیک برای ورود دانشجویان به بازار کار متاورس کافی است؟ در مدرسه مد، به دانش آموزان اصول اساسی مانند طراحی، نحوه برش پارچه، اندازه مدل، تاریخچه صنعت و موارد دیگر آموزش داده می شود. این مهارت ها و آموخته ها برای مجموعه هر طراح بسیار مهم است، اما دیجیتال فشن نیاز به درک عمیق تری از این مفاهیم دارد. شاید حتی از جایی به بعد برخی از اصول آموزشی مثل انواع متریال و کاربرد آن در دنیای متاورس ضروری نباشد چرا که در دنیایی که فراتر از جهان مادی ما است هیچ محدودیتی از قبیل فیزیک انسان و قوانین طبیعی مثل قانون جاذبه وجود ندارد. وقتی انسان را در این دنیا در اعماق اقیانوس ها یا در دل آتش می توان متصور شد چرا لباسی متناسب با آن برایش طراحی نکنیم؟!