به گزارش ساعدنیوز به نقل از فارس، «وقتی شغلهای آزاد و دلالی پردرآمد و معافیتهای مالیاتی هست، چرا این همه سال عمرمون را صرف دانشگاه کنیم.» یا «خب دختران راهی جز درس خواندن ندارن، اما داستان پسرها فرق میکنه» اینها حرفهای تعداد زیادی از پسران دهه هشتادی است که امسال عطای شرکت در کنکور را به لقایش بخشیدهاند و در کنکور شرکت نکردهاند.
معاون پژوهشی اسبق وزارت علوم محمد مهدینژاد نوری میگوید: تغییر در نسبت ورودی دختران و پسران به دانشگاه، از اوایل دهه 90 شروع شده است.
این در حالی است که افزایش نرخ بیکاری فارغالتحصیلان آموزش عالی در فاصله سال تحصیلی 1391 ـ 1390 و 1401 ـ 1400 با وجود کاهش نرخ بیکاری از عوامل موثر در کاهش رغبت جمعیت جوان به خصوص پسران به ادامه تحصیلات عالی است.
تحصیلات دانشگاهی برای بسیاری از متولدان دهههای 60 و 70 تبدیل به تضمینی برای یافتن شغل نشد، از سویی دیگر نبود بازار کار متناسب با رشتههای دانشگاهی، درآمدهای پایین و انتظارات جامعه از مردان برای تأمین معیشت، منجر به ورود زودهنگام آنها به بازار کار در رشتههای درآمدزا شده است.
در آینده نزدیک تعداد دختران تحصیلکرده دانشگاهی بیشتر از مردان تحصیلکرده خواهد بود. حتی این پدیده در ازدواجهای سالهای اخیر نمود بیشتری داشته و اصولاً تبدیل به یکی از موانع ازدواج شده است. زیرا دختران دوست دارند سطح دانش پسر بیشتر یا برابر با خودشان باشد. با توجه به اینکه تدریجاً اهمیت درآمد از مدرک بیشتر میشود، اما تا تثبیت کامل این فرهنگ، همچنان دختران تحصیلکرده در آینده گزینههای کمتری برای ازدواج خواهند داشت.
معاون نظارت و راهبری ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی سیدجلال موسوی با تأکید بر اینکه آمار پیشتازی 26 درصدی دختران داوطلب ورود به دانشگاه نشاندهنده اصلاح فرهنگ مهارتمحوری در کشور است، ابراز میدارد که «بحث اشتغال برای آقایان مهمتر است» و به همین دلیل اولویت اول آقایان تحصیلات آکادمیک نیست. عضو سابق شورایعالی انقلاب فرهنگی مهدی گلشنی کاهش تعداد پسران در کنکور را نشاندهنده نقص در آموزش عالی میداند و میگوید اگر در چند سال آینده روند به همین صورت باشد و اعتدال ایجاد نشود حتی «تبعات اجتماعی به همراه دارد».
طبق نظر جامعهشناسان، جامعه از مردان انتظار سرپرستی خانواده و تأمین معیشت دارند، به همین خاطر مرد از همان ابتدا مسیرش را تغییر میدهد. پس ایجاد امید در پسران برای بهتر شدن زندگی مادی آنها در صورت ادامه تحصیل، میتواند انگیزه موثری برای تعادل در دانشگاهها باشد. تأکید بر کسب منزلت اجتماعی همراه با تحصیلات عالیه هم میتواند در ایجاد انگیزه ارزشی برای تشویق پسران مؤثر باشد.