به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز به نقل از خبرگزاری دانشجو، «عبدالله علیزاده معروف به حاج عبدالله مستخدم دبستان اکبریه تبریز و اصالتا از روستاهای نزدیک ارس بودکه پس از قحطی و فراگیر شدن بیماری واگیردار وبا ناشی از حمله متفقین، تمام اعضای خانواده اش را از دست داده بود و سپس به تبریز مهاجرت کرده و در این دبستان به عنوان مستخدم کار میکرد.
حاج عبدالله به بچه های مدرسه علاقه وافری داشت چون خودش علاوه بر همسرش داغ سه کودک در همین سنین رو دیده بود .
بچه ها در زمان زنگ تفریح از بوفه مدرسه پشمک میخریدند و هر کس پول نداشت از حاج عبدالله پشمک قرضی میگرفت.
حاج عبدالله با اینکه به همه جنس قرضی میداد اما هیچ دفتر ثبت بدهی نداشت، رفته رفته بچه ها از مهربانی حاج عبدالله سوء استفاده کردند و اصلا پول نمیدادند و برخلاف تصور حاج عبدالله، علی رغم درآمد ناچیز فرراشی به هیچ کس نه نمیگفت . تا اینکه مدیر مدرسه با دیدن تمام بچه های پشمک به دست در ایام زنگ تفریح با پیگیری ماجرا از این قضیه باخبر شد و سر همه کلاسها حاضر شد و با صحبتهای دلسوزانه اش همه را توجیه کرد.
با این وجود هنوز اندکی از بچه ها شیطنت میکردند و پشمک رایگان از حاج عبدالله میگرفتند. این منوال تا اوایل دهه چهل ادامه داشت تا اینکه در اواخر خردادماه 1341 حاج عبدالله به دلیل بیماری و کهولت سن درگذشت.
حاج عبدالله با اینکه در تبریز غریب بود اما یکی از باشکوهترین تشییع جنازه ها را داشت. انبوهی از جمعیت که اکثرا هم جوان بودند و گریه میکردند حاج عبدالله ،بابای مهربان مدرسه را تا قبرستان قدیم تبریز بدرقه کردند.
جالبتر اینکه هر پنج شنبه بر سر قبر حاج عبدالله و برای شادی روحش پشمک پخش میکردند و این منوال چندین سال و تا اوایل دهه پنجاه ادامه داشت. بچه های دبستان اکبریه داشتند قرضشان را به حاج عبدالله ادا میکردند.
احسان البرزی و علی مردان طاهری موسسان پشمک حاج عبدالله دو تن از همان کودکان بازیگوشی هستند که هرگز بابت خوردن پشمک پول به حاج عبدالله نداده بودند. و الان به یاد مهربانی و بخشش بی منت و همراه با لبخند حاج عبدالله فراش ، مستخدم دبستان اکبریه نام برند تجاری پشمک شرکت خودشون را حاج عبدالله گذاشتند.»
11 ماه پیش