هر ساله مصادف با زمان برداشت محصول، در حدود ۸۰ روز بعد از فروردین، جشنی در افوس یکی از توابع اصفهان برگزار می شود که به جشن حکومت زن، یا جشن محصول معروف است و آداب و رسوم، قوانین و مقررات خاص خود را دارد. افوس نام شهری گرجی نشین است. جشن حکومت زن در روستاى افوس، از توابع شهرستان فریدن، در سال هاى قبل به شکلى باشکوه برگزار مى شد. این روستا در ۳۸ کیلومترى غرب فریدن قرار دارد.
جشن حکومت زنان
شخصی مامور می شود كه چند روز عصر در روستا جار بزند و رسیدن این روز را به مردم اطلاع دهد. مردم آماده برگزاری جشن می شوند. از بستگانشان در روستاهای مجاور و شهرها دعوت می كنند تا در روز جشن به افوس بیایند. در روز جشن نباید هیچ مردی در ده باشد، بنابراین عصر روز قبل از جشن عده ای از مردان وسایل خواب و خوراک خود را برداشته راهی سرچشمه می شوند. بقیه مردان و پسران باید صبح روز جشن از ده خارج شوند و هیچ مردی را حق آن نیست كه روز جشن در ده بماند. با شروع جشن دروازه های ده قرق می شوند و هیچ مرد یا پسری حق ورود به ده را ندارد اگر كسی ندانسته وارد شود قراولان او را به حضور حاكم می آورند. حاكم یا یكی از وزرا با او صحبت می كنند و علت آمدن او را جویا می شوند. در صبح روز جشن زنان بهترین لباس خود را می پوشند و دسته رامشگران زن درگوشه ای از بارگاه می نوازند. مدعوین و درباریان بدستور حاكم با چای و شربت پذیرایی می شوند. همه زنان ده بهر ترتیب كه بتوانند خود را به میدان می رسانند و اگر در میدان جائی نیافتند به بام خانه های مشرف به میدان میروند، همه زنان شاد و مسرورند. به جلال و جبروت حاكم یكروزه غبطه می خورند. كف می زنند و شادی می كنند، با صدای بلند شادباش می گویند و كلی كلی میزنند. میدان یكپارچه سرور و نشاط می شود وقتی رامشگران با اجازه حاكم آهنگ طرب سر میدهند همه دست میزنندو بفرمان حاكم رقص دست جمعی شروع می شود.زنان مسن كه رقص چوبی را باستادی می دانند در وسط میدان حاضر میشوند، دست در دست یكدیگر حلقه كرده با آهنگ ملایم رقص چوبی آغاز می شود. این رقص بسیار جالب و در نوع خود بی نظیر است. رقص زنان مسن كه باستادی میرقصند زنان دیگر را به پایكوبی وا میدارد و زنان جوان را مشتاق برقص میكند. با اجازه حاكم زنان جوانتر در میان زنان مسن برقص مشغول میشوند. صحنه ای جالب بوجود می آید. وقتی رقص چوبی زنان پایان می گیرد بدستور حاكم رقص دختران شروع میگردد لباس دختران در این رقص متحدالشكل نیست، عده ای لباس گرجی و تعدادی لباس شهری بتن دارند. این گوناگونی لباس در رقص آنقدر بدیع است كه زنان دیگر را كه ناظر هستند دچار تعجب می كند، این رقص چوبی رقصی است شهری و دهاتی. این مراسم تا كمی بعد از ظهر ادامه دارد.
زندگی مردان در چشمه
در روز حکومت زنان در سرچشمه مراسم دیگری برپا است، سرچشمه تا ده پنج کیلومتر فاصله و در دل کوهستان قرار دارد در اینجا آب از زمین می جوشد و در جویبارهای افوس جاری می شود. مردان به محض ورود به سرچشمه جایگاه مخصوص خانوادگی خود را که اجدادشان در آن جایگاه چنین روزی را می گذراندند آب و جارو کرده و چادرها که از دوختن چهار چادر شب یا بیشتر به هم درست می شود برپا می کنند، هر چادر معمولاً پنج ستون چوبی دارد که یکی در وسط و بقیه در چهارگوش چادر نصب می شود به طوریکه وقتی چادر کاملاً نصب شد مانند یک چتر زیبا می ماند. وقتی همه چادرها برپا شد چنان منظره زیبایی به وجود می آید که انسان را به یاد زیباترین مناطق سواحل دریا می اندازد. مردان دهاتی با شلوار گشاد داخل این چادرها و در کنار قوری و سماور تکیه داده اند، منظره پیران و جوانان و پسر بچه ها که به خاطر مراسم از مادرانشان جدا شده اند، چمباتمه زدن عده ای از بچه ها در چادرها، بوی غذا که فضای سرچشمه را در بر گرفته، آن طرف تر صدای جوشش آب از زمین، هیاهوی عده ای از مردم که هنوز به دنبال جای مناسب برای استقرار چادر می گردند، منظره کوهستان پربرف افوس و استخری که در قسمت شمال سرچشمه از انباشته شدن آب به وجود آمده، همه از مناظری است که هر بیننده ای را به تعجب وا می دارد. غذای مردها در سرچشمه از شب قبل مراسم آماده شده و در سرچشمه گرم می شود، وقتی کسی از نزدیک چادرها عبور می کند صاحب چادر با کمال خلوص و بدون ریا با صدای گیرا او را به صرف غذا و چای و میوه دعوت می کند، بعد از غذا مردان مسن تر از گذشته های این جشن می گویند. مردان جوان و پسر بچه ها به دره کوهستانی سرچشمه می روند و برخی از آن ها برای آوردن برف راه ارتفاعات را در پیش می گیرند، در سمت شمال غربی سرچشمه در حدود ۲۰ متر بلندتر از کف سرچشمه آثار حوض سنگ چین شده به چشم می خورد که در سراسر روز جشن، عده ای اطراف آن نشسته و به صحبت مشغول هستند این حوض که آبی سرد و زلال دارد در نظر مردم حوضی مقدس و متبرک بوده است و در طول زمان معجزاتی از آن دیده اند. مردم افوس معتقد هستند زمانی که حوض آب داشته همیشه جامی زرین به مانند قایق روی آب گردش می کرده، اما این جام به نظر و دید همگان نمی آمده است و فقط افراد خیلی با ایمان و مؤمن آن را می دیده اند، این افراد حق نداشتند که جام را لمس کنند و به محض آن که اراده گرفتن جام را داشتند جام ناپدید می شد. این حوض که پرچم های سبز رنگی بر دیوار آن زده اند پیش افوسی ها فوق العاده مقدس است، چون مشکل گشای زن و مرد افوسی است و افوسیان بسیار به آن اعتقاد دارند؛ دختران دم بخت با گذراندن عروسکی کوچک در شکاف های سنگی حوض به انتظار شوهر بخت خود را آزمایش می کنند.
پایان حکومت زنان
وقتی گردش جوانان در سرچشمه تمام شد درحدود ساعت سه بعد از ظهر صدای الله اکبر در کوهستان طنین می افکند این صدای مؤذن است که مردم را به نماز و دعا دعوت می کند، مردان و پسران با شنیدن صدای مؤذن به سمت غرب چشمه که مکانی رفیع و مسطح است می شتابند، نماز ظهر و عصر به امامت امام جماعت برگزار می شود و سپس امام جماعت دست به دعا برداشته و نمازگزاران آمین می گویند. نماز و دعا ساعت چهار بعد از ظهر به پایان می رسد و مراسم سرچشمه از این ساعت به بعد تمام شده و همه بار و اساس خود را جمع کرده و عازم ده می شوند. زنان تا دروازه به استقبال مردان می آیند و همراه آنان کوچه های ده را طی می کنند و در پیاده کردن اثاثیه و بار به آن ها کمک می کنند، حوالی غروب همه مردان و پسران به خانواده خود ملحق می شوند، زنان از انجام مراسم خود و مردان از رویدادهای سرچشمه برای زنان نقل می کنند و بدین ترتیت حکومت حاکم یک روزه به پایان می رسد.
سخن آخر
آیا جشن حکومت زنان در شهرهای دیگر ایران نیز برگزار می شود؟ اگر شما عزیزان نیز از برگزاری جشن حکومت زنان در شهر های دیگر اطلاعاتی دارید خوشحال می شویم در قسمت دیدگاه با ما در میان بگذارید.