جوک های خنده دار اول مهر و شروع مدارس
باز آمد بوی ماه مدرسه
حالا واويلا ليلي
کتاب داريم خيلي
فیزیک اسيرم کرد
رياضي پيرم کرد
تا صبح بيدار موندم
جغرافیا خوندم
حالا واويلا ديکته
من ميزنم سکته
واويلا هي مشق
من ميکنم يک غش
مبادا روزي امتحاني باشد
نمره ي ما زير يازده اي باشد
حالا واويلا ليلي
بدبخت شديم خيلي
شاخا، پرنسا و ملکه های تلگرام و اینستاگرام ....
.
.
.
.
.
چند هفته مونده تا باز شدن مدارس
با بازگشایی مدارس؛
در تمامی خانه ها:
مامان میشه فردا مدرسه نرم؟!
آخه من نمیدونم شادی های راه مدرسه که میگن یعنی چی؟
والا ما که یا کتک میخوردیم یا کتک میزدیم
شادی مادی هم در کار نبود فقط گریه و لباس پاره
که البته بعداز اون هم مادر گرامی از خجالتمون حسابی درمیومدن!
تفاوت دو جنس رو از اینجا بفهمید که دخترا دو ماه قبل از سال تحصیلی جدید لوازم تحریرشون آمادس ولی پسرا سه هفته بعد از شروع مهر تازه یادشون میاد حتی کتاباشونو نگرفتن …
حلول ماه مهر
ماه اتمام خوابهای رویایی
شب بیداری های طولانی
بخور بخواب و بیکاری
گشت و گزار و عیاشی
بر شما خجستگان عزیزتر از جان ، تبریک و تسلیت باد …
دیشب خالم میگه چرا ناراحتی میگم بابا فردا اول مهره میگه نگران نباش تا خرداد تق و لق
.
.
.
خالست ما داریم
من الله توفیق
و اول مهر از رگ گردن بشما نزدیک تر بود اما نمی دیدید و باور نمی کردید
و تو چه می داني یک مهر چیست؟
زمانی که 6 صبح ساعت ها به صدا درمی آیند
و انچه در آسمانها و انچه در زمین است از وحشت در هم میپیچند
و گروه گروه به سمت مهد کودک و مدارس و دانشگاهها رانده می شوید
و زیانکاران از ما می خواهند که آنان رابه تیر ماه برگردانیم تا اندکی بخوابند
در ان زمان نگهبانان به آنان گویند آیا بشما نگفته بودیم که تعطيلات تابستانی فانیست و نوشتن مشق بزودی آغاز خواهد شد؟؟ و عذابی دردناک در انتظار شماست؟
همانا که بازگشت همه ی بسوی مهد کودک و مدرسه و دانشگاه… است
اول مهره دانشگاها شروع شده مدرسه ها باز شده
میخام نصیحتتون کنم
نزارین درستون به اینترنتتون لطمه بزنه!!!!
من میخوام یه یادی کنم از اون معلمی ک زنگ اول روز اول مهر درس میداد.
موضوع انشا:
تابستان خود را چگونه گذرانده اید؟
به نام خـــدا
کنار پریز، در جوار شارژر
مورد داشتیم طرف “دانش آموز” بعد از چند وقت اومده شاد و شنگول اخبار ببینه
که خبرنگار گفته بازهم بوی ماه مدرسه آمد
طرف حالش بد شد الان تو کماست
چشماتونو ببندید و اون لحظه ای رو به خاطر بیارید که:
آخرین امتحان رو تموم کردید و برگه رو دادید به مراقب
و با یه حس خَلاصی دارید میاید سمت خونه و واسه تابستون نقشه میکشید و هزارتا رویا …
هووووووووووی عمو کجایی ؟ جلوی پاتو نگاه کن ؛ فردا باید بری مدرسه …
بابا غصه نداره تا چشم به هم بزنی تموم میشه …
“زمزمه های پدر و مادر در عصر ۳۱ شهریور”
ﺟﺎ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﺮﯾﺒﻮﻥ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮﺍﯾﯽ ﮐﻪ
ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﺑﺎﺯﮔﺸﺎیی ﻣﺪﺍﺭﺱ
ﺑﺎﺱ ﺑﺬﺍﺭﻥ ﺍﺑﺮﻭ ﻫﺎﺷﻮﻥ ﭘُﺮﺷﻪ ﺗﺴﻠﯿﺖ ﻋﺮﺽ ﻧﻤﺎﯾﻢ
ﻣﺼﯿﺒﺖ ﮐﻤﺮ ﺷﮑﻨﯿﻪ
مورد داشتیم
واقعا داشتیم ها
دختره اولین روزی که رفته دانشگاه
نیم ساعت تو حیاط نشسته بود تا زنگ رو بزنن که بره سره کلاس