جوک بامزه خواستگاری
خندیدن لازمه یک زندگی شاد است چرا که اگر شادی و هیجانات مفرح در زندگی نقشی نداشته باشند بسیار کسل کننده و تکراری می شود در ادامه این بخش با سری جدید طنز نوشته های این سایت لحظاتی شاد و پر از خنده را تجربه کنید.
پسره از زندگی زده نشسته درس خوندن تا اونجایی که خبر دارم رتبه یک کشور شده بود
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
یه روز طرف میره خواستگاری، می بینه دختره سیبیل داره.
بهش میگه شما چرا سیبیل داری؟
دختره گریه می کنه.
طرف می ره از دلش در بیاره, میگه چرا گریه می کنی؟ مرد که گریه نمی کنه !
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
یبارم رفته بودیم خواستگاری اینقد جمعیتمون زیاد بود،
بابای عروس گفت با کتری نمیشه به اینا چایی داد، وایسین من برم سماور حسینیه رو بردارم بیارم.
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
رفته بودیم خواستگاری
بابای عروس ازم پرسید کارت چیه؟
گفتم تو کار فرش و گوشی ام
گفت احسنت، میشه یکم بیشتر توضیح بدی؟
گفتم رو فرش می خوابم با گوشی بازی می کنم!
هیچی دیگه انداختنمون بیرون شیرینی هامونم پس ندادن نامردا!!
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
پسره رفته خواستگاری
رفتن تو اتاق با هم حرف بزنند، دختره با عشوه میگه:
من قصد ازدواج ندارم.
پسره هم کم نیاورد و گفت :
منم همینطور
فقط اومدم خونه تون موز بخورم، برم.
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
رفتیم خواستگاری پدر عروس پرسید آقا داماد چی داره؟ یه نگاه به خودم کردم یه نگاه به توان مالیم بعد دوتا سرفه خشک کردم بابام گفت: فکر کنم کرونا.
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
کرونا واسه هر کی بد بود واسه ما زشتا خوب بود من خودم با ماسک رفتم خواستگاری هفته بعد عقدمه کاش تا بچه دار شدنم واکسنش نیاد.
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
رفتیم خواستگاری دختره پرسید شما با کار کردن که مشکل ندارید؟ گفتم چرا صبحا اصلا نمیتونم بیدارشم. باباش گفت شما تشریف داشته باشید ما می ریم یه دور بزنیم برمی گردیم.
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
پسره میره خواستگاری بابای دختره میگه مهریه دخترم صد بشکه بنزینه.
بابای پسره میگه پسرم پاشو بریم یه دختر گازسوز پیدا کنیم.
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
اینقدر امار ازدواج اومده پایین که رفتم خواستگاری به عروس گفتم ملاکای شما برای ازدواج چیه گفت هرچی شما بگی.
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
مهندسی دختر خوشگلی دید که با پدرش گدائی می کرد.
از پدرش دختر را خواستگاری کرد.
پدرش گفت اگه دختر من را میخواهی باید سه روز با من گدائی کنی تا به دخترم نگویی گدا.
مهندس بعد از مدتی فکر کردن قبول کرد.
روز دوم گدایی، دخترک دید مهندس گریه میکنه.
علت را پرسید.
مهندس گفت بخاطر خودم گریه میکنم که چندین سال تو عسلویه وقتمو تلف کردم !!!
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
مسخره ترین سوال تو خواستگاری اینه که میپرسن دخترمونو خوشبخت می کنی ؟
نه عزیزم؛ میخوایم ببریمش خونه به صلابه بکشیم زجر کشش کنیم