قرآن کلام خدا و کتاب آسمانی مسلمانان است که به وسیله جبرئیل به حضرت محمد(ص)، وحی شد. مسلمانان محتوا و الفاظ قرآن را نازلشده از سوی خداوند میدانند؛ همچنین معتقدند قرآن، معجزه و نشانه پیامبری حضرت محمد(ص) و آخرین کتاب آسمانی است. این کتاب بر معجزهبودن خود تأکید کرده و دلیل اعجازش را آن دانسته است که کسی نمیتواند مانندی برای آن بیاورد.
نخستین آیات قرآن ابتدا در غار حراء، واقع در کوه نور به پیامبر اسلام، وحی شد. دیدگاه مشهور این است که آیات آن، هم از طریق فرشته وحی و هم بدون واسطه و به صورت مستقیم، بر پیامبر نازل میشده است. به باور بیشتر مسلمانان، نزول قرآن به صورت تدریجی صورت گرفته است؛ اما برخی بر این باورند که علاوه بر نزول تدریجی آیات، آنچه قرار بوده است در یک سال بر پیامبر(ص) نازل شود، در شب قدر هم یکجا بر او نازل میشده است.
آیات قرآن در زمان پیامبر(ص) به صورت پراکنده بر روی پوست حیوانات، چوب درخت خرما، کاغذ و پارچه نوشته میشد. پس از رحلت پیامبر(ص)، آیات و سورههای قرآن توسط اصحاب جمعآوری شد؛ اما نسخههای بسیاری تدوین شد که در ترتیب سورهها و قرائت، با هم متفاوت بودند. به دستور عثمان نسخه واحدی از قرآن تهیه شد و دیگر نسخههای موجود را از بین بردند. شیعیان به پیروی از امامان خود، این نسخه را درست و کامل میدانند.
قرآن، فرقان، الکتاب و مُصحَف از مشهورترین نامهای قرآن است. قرآن 114 سوره و بیش از 6000 آیه دارد و به 30 جزء و 120 حزب تقسیم شده است. در قرآن، از موضوعاتی چون توحید، معاد، غزوات پیامبر اسلام(ص)، داستانهای انبیاء، اعمال شرعی دین اسلام، فضایل و رذایل اخلاقی و مبارزه با شرک و نفاق، سخن به میان آمده است.
...
وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّکَ ۖ قَالَ إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ ﴿27﴾ لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَیَّ یَدَکَ لِتَقْتُلَنِی مَا أَنَا بِبَاسِطٍ یَدِیَ إِلَیْکَ لِأَقْتُلَکَ ۖ إِنِّی أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ ﴿28﴾ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِی وَإِثْمِکَ فَتَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ ۚ وَذَٰلِکَ جَزَاءُ الظَّالِمِینَ ﴿29﴾ فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِینَ ﴿30﴾ فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَابًا یَبْحَثُ فِی الْأَرْضِ لِیُرِیَهُ کَیْفَ یُوَارِی سَوْءَهَ أَخِیهِ ۚ قَالَ یَا وَیْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَکُونَ مِثْلَ هَٰذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِیَ سَوْءَهَ أَخِی ۖ فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِینَ ﴿31﴾
مِنْ أَجْلِ ذَٰلِکَ کَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَیِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِیرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَٰلِکَ فِی الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ ﴿32﴾ إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا ۖ وَلَهُمْ فِی الْآخِرَهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿33﴾ إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَیْهِمْ ۖ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿34﴾ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ﴿35﴾ إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لِیَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذَابِ یَوْمِ الْقِیَامَهِ مَا تُقُبِّلَ مِنْهُمْ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿36﴾
یُرِیدُونَ أَنْ یَخْرُجُوا مِنَ النَّارِ وَمَا هُمْ بِخَارِجِینَ مِنْهَا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُقِیمٌ ﴿37﴾ وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَهُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُمَا جَزَاءً بِمَا کَسَبَا نَکَالًا مِنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿38﴾ فَمَنْ تَابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ یَتُوبُ عَلَیْهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿39﴾ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ وَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿40﴾ یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ لَا یَحْزُنْکَ الَّذِینَ یُسَارِعُونَ فِی الْکُفْرِ مِنَ الَّذِینَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِینَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِینَ لَمْ یَأْتُوکَ ۖ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ ۖ یَقُولُونَ إِنْ أُوتِیتُمْ هَٰذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا ۚ وَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِکَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَیْئًا ۚ أُولَٰئِکَ الَّذِینَ لَمْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ ۚ لَهُمْ فِی الدُّنْیَا خِزْیٌ ۖ وَلَهُمْ فِی الْآخِرَهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿41﴾
سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ أَکَّالُونَ لِلسُّحْتِ ۚ فَإِنْ جَاءُوکَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ ۖ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ یَضُرُّوکَ شَیْئًا ۖ وَإِنْ حَکَمْتَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ ﴿42﴾ وَکَیْفَ یُحَکِّمُونَکَ وَعِنْدَهُمُ التَّوْرَاهُ فِیهَا حُکْمُ اللَّهِ ثُمَّ یَتَوَلَّوْنَ مِنْ بَعْدِ ذَٰلِکَ ۚ وَمَا أُولَٰئِکَ بِالْمُؤْمِنِینَ ﴿43﴾ إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاهَ فِیهَا هُدًى وَنُورٌ ۚ یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُوا لِلَّذِینَ هَادُوا وَالرَّبَّانِیُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کِتَابِ اللَّهِ وَکَانُوا عَلَیْهِ شُهَدَاءَ ۚ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآیَاتِی ثَمَنًا قَلِیلًا ۚ وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ ﴿44﴾ وَکَتَبْنَا عَلَیْهِمْ فِیهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَیْنَ بِالْعَیْنِ وَالْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ ۚ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ کَفَّارَهٌ لَهُ ۚ وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿45﴾
وَقَفَّیْنَا عَلَىٰ آثَارِهِمْ بِعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاهِ ۖ وَآتَیْنَاهُ الْإِنْجِیلَ فِیهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاهِ وَهُدًى وَمَوْعِظَهً لِلْمُتَّقِینَ ﴿46﴾ وَلْیَحْکُمْ أَهْلُ الْإِنْجِیلِ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِیهِ ۚ وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿47﴾ وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتَابِ وَمُهَیْمِنًا عَلَیْهِ ۖ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَکَ مِنَ الْحَقِّ ۚ لِکُلٍّ جَعَلْنَا مِنْکُمْ شِرْعَهً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً وَلَٰکِنْ لِیَبْلُوَکُمْ فِی مَا آتَاکُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ ۚ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿48﴾ وَأَنِ احْکُمْ بَیْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ یَفْتِنُوکَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْکَ ۖ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُصِیبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ کَثِیرًا مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿49﴾ أَفَحُکْمَ الْجَاهِلِیَّهِ یَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْمًا لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ ﴿50﴾
...
و داستان دو فرزند آدم را [که سراسر پند و عبرت است] بر اساس درستی و راستی بر آنان بخوان، آن هنگامی که هر دو [با انجام کار نیکی] برای تقرّب [به پروردگار] اقدام کردند، از یکی پذیرفته شد و از دیگری قبول نشد، [آن که عملش مردود گشت از روی حسد و کینه به برادرش] گفت: [سوگند میخورم که] تو را حتماً میکشم. [او در پاسخش] گفت: خداوند فقط از پرهیزگاران میپذیرد (27) تو اگر برای کشتنِ من دست بگشایی من به قصد کشتنِ تو دست نمیگشایم؛ [زیرا] از خداوند پروردگار جهانیان میترسم (28) من میخواهم که تو، به [عقوبت] گناهانِ من [بدلیل کشته شدن بدست تو] و [عقوبت] گناهان خودت دچار شوی، و در نتیجه از دوزخیان باشی، و این کیفر ستمکاران است (29) پس به خود اجازه داد مرتکب قتل برادرش شود، در نتیجه او را کشت و از تباهکنندگانِ [همۀ سرمایۀ وجودی خود] شد (30) نهایتاً [در کنار جسد برادرش سرگردان بود و فکرش بهجایی نمیرسید، که] خداوند زاغی را برانگیخت که زمین را میکاوید تا به او نشان دهد چگونه جسد برادرش را دفن کند، [قاتل با دیدن عملِ زاغ] فریاد زد: وای بر من! آیا ناتوان از اینم که مانند این زاغ باشم تا جسد برادرم را دفن کنم؟! سرانجام از پشیمانان شد (31)
به این سبب به بنیاسرائیل سفارش کردیم: هرکس انسانی را جز برای قصاص، یا بدون اینکه در زمین به تبهکاری و فتنهانگیزی آلوده شده باشد به قتل برساند چنان است که همۀ انسانها را به قتل رسانده، و هرکس شخصی را [از مرگ برهاند و] زنده بدارد گویی همۀ انسانها را زنده کرده است. همانا پیامبران، دلایل روشنی برای بنیاسرائیل آوردند، آنگاه بسیاری از آنان پس از آن در زمین به اسرافکاری [و تجاوز از حدود الهی] برخاستند (32) کیفر آنانکه با خدا و پیامبرش میجنگند و در زمین به تبهکاری و فتنهانگیزی میکوشند فقط این است که به سختی کشته شوند، یا به دارشان بیاویزند، یا دستها و پاهایشان برعکس [یکدیگر؛ یعنی دست راست و پای چپ، یا دست چپ و پای راست] بریده شود، یا [از وطن] تبعید شوند، این برای آنان در دنیا مایۀ رسوایی و خواری است، و برای آنان در آخرت عذاب بزرگی است (33) مگر کسانی که پیش از دستیافتنتان به آنان [به راستی و درستی] توبه کنند، بدانید که خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است (34) ای مؤمنان! از خداوند [اطاعت کرده، و از محرّماتش] بپرهیزید، و دستاویزی [چون ایمان و عمل صالح، و آبروی مقرّبانِ درگاهش را برای تقرّب] بهسوی او بخواهید، و در راه او جهاد کنید تا [بر موانع راه سعادت] پیروز شوید (35) مسلّماً کافران اگر همۀ آنچه در زمین است و همانند آن را مالک باشند تا آن را برای نجاتشان از عذاب روز قیامت غرامت و تاوان بپردازند از آنان نپذیرند، و برای آنان عذاب دردناکی است (36)
همواره میخواهند از آتش درآیند ولی از آن بیرونآمدنی نیستند، و برای آنان عذاب پایداری است (37) دستِ مرد و زنِ دزد را به کیفر کار [زشتی] که انجام دادهاند به عنوان مجازاتی از سوی خداوند قطع کنید، و خداوند [در تشریع احکام بر وفق مصلحت انسانها] توانای شکستناپذیر و حکیم است (38) کسی که پس از ستمکردنش [چون عمل زشت دزدی، به ارادۀ خودش و از روی صِدق و درستی] توبه کند، و [مفاسدش را] اصلاح سازد، مسلّماً خداوند توبهاش را میپذیرد؛ زیرا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است (39) آیا ندانستهای که مالکیت و فرمانروایی آسمانها و زمین در سیطرۀ خداست؟ هرکه را بخواهد عذاب میکند، و آن را که بخواهد میآمرزد، خداوند بر هر کاری تواناست (40) ای پیامبر! کسانی که بهسوی انکار حقایق میشتابند تو را غمگین نسازند، چه آنانکه به زبانشان اظهار ایمان کردند و دلهایشان ایمان نیاورده، و چه آنانکه یهودیاند و بسیار به سخنانِ دروغ گوش میدهند، و در برابر دیگر یهودیانی که [از روی حسد و کبر] نزد تو نیامدهاند [برای جاسوسی] گوش به فرمانند، [هم آنان که] سخنان [خدا در تورات] را پس از استواری در جایگاههایش [برای گمراهماندنِ مردم] تغییر میدهند، و [به مقلّدان و تابعان خود] میگویند: اگر [از سوی پیامبر، احکام و دستورهایی] مطابق آنچه ما میگوییم به شما داده شد بپذیرید، و اگر [به مانندِ] آن به شما ابلاغ نشد از آن اجتناب کنید! کسانی که خداوند برای آنان عذاب بخواهد تو هرگز نمیتوانی چیزی از [عذاب] خدا را از آنان برطرف کنی، اینان مردمی هستند که خداوند [به کیفر جنایاتشان] نخواسته دلهایشان را [از کفر و نفاق] پاک کند، برای آنان در دنیا رسوایی و در آخرت عذاب بزرگی است (41)
آنان بسیار به سخنان دروغ گوش میدهند و با همۀ توان مال حرام میخورند، اگر نزد تو آمدند بین آنان [در آنچه تو را داور قرار میدهند] داوری کن، یا از آنان روی برتاب! و اگر روی برتابی هیچ زیانی به تو نمیرسانند، و چون بینشان داوری کردی به عدالت داوری کن! زیرا خداوند عدالتپیشگان را دوست دارد (42) [شگفتا!] چگونه تو را بین خود به داوری میپذیرند درحالیکه تورات که در آن حکم خداست نزد آنان است؟ آنگاه بعد از آنکه بین آنان [مطابق با تورات] داوری کردی روی برمیتابند، و [این رویبرتافتن نشانۀ این است که] آنان [به تورات هم] ایمان ندارند! (43) مسلّماً ما تورات را که در آن هدایتگری [بهسوی احکام] و روشنگری [نسبت به مسائل اعتقادی] است نازل کردیم، پیامبرانی که تسلیم [خدا و وحی الهی] بودند بر اساس تورات [تا زمان ظهور مسیح] بین یهودیان داوری میکردند، و نیز انبوهی از الهیمسلکان که حفظ و حراست کتاب خدا از آنان خواسته شده بود، و بر درستی آن شاهد بودند [بهوسیلۀ آن به داوری مینشستند]، پس [ای دانشمندان یهود!] از مردم بیم نداشته باشید، از من بترسید و آیاتم را به بهایی اندک نفروشید! کسانی که بر اساس آنچه خداوند نازل کرده داوری نکنند قطعاً کافرند (44) ما در تورات به بنیاسرائیل سفارش کردیم که [در قانونِ کیفر؛] جان در برابر جان، چشم در عوضِ چشم، بینی بهجای بینی، گوش مقابل گوش و دندان در برابر دندان، و زخمها را نیز کیفری است، پس هرکه [از کیفردادن] گذشت کند آن گذشت کفارهای برای گناهان اوست، و آنانکه بر اساس آنچه خداوند نازل کرده داوری نکنند مسلّماً ستمکارند (45)
و به دنبال پیامبرانِ گذشته، عیسیبنمریم را فرستادیم درحالیکه گواهیدهنده [حقانیت] توراتِ پیش از خود بود، و انجیل را که در آن هدایتگری [بهسوی احکام] و روشنگری [در مورد مسائل اعتقادی بود] به او عطا کردیم، درحالیکه به حقانیت توراتِ نازلشدۀ پیش از خود گواهی میداد، و برای پرهیزگاران هدایتکننده و موعظهگر بود (46) و باید اهل انجیل بر پایۀ آنچه خداوند در آن نازل کرده داوری کنند! و آنانکه بر اساس آنچه خدا نازل کرده داوری نکنند مسلّماً منحرف و نافرمانند (47) ما این قرآن را به درستی و راستی بهسوی تو نازل کردیم درحالیکه گواهیدهنده کتابهای نازلشدۀ پیش از خود، و گواه صادق بر [حقانیت همۀ] آنهاست، پس بین آنان بر اساس آنچه خداوند نازل کرده داوری کن! و با توجه به آنچه که از حق بهسویت آمده از خواستهها[ی نامشروع] آنان پیروی مکن، برای هریک از شما [ملتها] آیین و راه روشنی قرار دادیم، و اگر خدا میخواست همۀ شما را بهصورت امت واحدی شکل میداد، ولی میخواهد شما را با آنچه عطایتان کرده بیازماید، پس بهسوی کارهای نیک بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همۀ شما بهسوی خداوند است، نهایتاً شما را به آنچه همواره در مورد آن اختلاف میکردید آگاه میکند، [و بر پایۀ اعمالتان پاداش یا کیفر میدهد] (48) و بین آنان بر پایۀ آنچه خداوند نازل کرده داوری کن! و از خواستههای [نامشروع] آنان پیروی مکن! و از ایشان برحذر باش! مبادا اینکه تو را از بخشی از آنچه خداوند بهسویت نازل کرده منحرف کنند، پس اگر [از داوری حکیمانهات] رویگردان شدند بدان که خداوند میخواهد آنان را به سبب پارهای از گناهانشان مجازات کند، مسلّماً بسیاری از مردم منحرف و نافرمانند (49) آیا [با وجود آیات نورانی قرآن و مشعل نبوت] جویای حکومت و داوری جاهلیتاند؟ برای قومی که یقین [به حقایق الهیه] دارند چه کسی از نظر حکومت و داوری بهتر و شایستهتر از خداست؟ (50)
در هنگام خواندن آیه 27 سوره مائده از حزب بیست و سوم قرآن کریم می خوانیم که می فرماید:
« وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَى ءَادَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَاناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَ لَمْیُتَقَبَّلْ مِنَ الْأَخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قَالَ إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ »
ترجمه
(اى پیامبر!) داستان دو پسر آدم را به حقّ بر مردم بازخوان، آنگاه که (هر یک از آن دو) قربانى پیش آوردند، پس از یکى (هابیل) پذیرفته شد و از دیگرى (قابیل) قبول نگشت. (قابیل) گفت: حتماً تو را خواهم کشت، (هابیل) گفت: خداوند، تنها از متّقین قبول مىکند.
نکته ها
شاید مراد از تلاوت به حقّ آن باشد که این ماجرا در تورات تحریف شده و با خرافات، آمیخته است و آنچه در قرآن آمده، حقّ است.
در روایات آمده است که هابیل، دامدار بود وبهترین گوسفند خود را براى قربانى آورد. و قابیل، کشاورز بود وبدترین قسمت زراعت خود را براى انفاق در راه خدا برگزید. [61] قرآن مىفرماید: هرگز به خیر نمىرسید، مگر آنکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید. «لن تنالوا البرّ حتّى تنفقوا ممّا تحبّون» [62]
امام صادقعلیه السلام فرمود: انگیزه قتلِ قابیل، حسادت او نسبت بهپذیرش قربانى هابیل بود. [63]
--------------------------------------------------------------------------------
61) کافى، ج 8ص113.
62) آلعمران، 92.
63) تفسیر نورالثقلین.
پیام ها
1- باید تاریخ گذشتگان را براى عبرت گرفتن خواند و بررسى کرد. «واتل»
2- در نقل تاریخ باید به مسائل مهم پرداخت. («نبأ» یعنى خبر مهم)
3- تاریخ را از افسانه جدا کنیم. «بالحقّ» (ماجراى قربانى هابیل وقابیل افسانه و داستان بىاساس نیست.)
4- اصل، تقرّب به خداوند است نه قربانى، قربانى هرچه که مىخواهد، باشد. «اذ قرّبا قرباناً» («قرباناً» نکره آمده است)
5 - پسر پیامبر بودن نقشى در ردّ یا قبول اعمال ندارد، بنابراین از یکى پذیرفته شد و از دیگرى پذیرفته نشد. «فتقبّل من احدهما ولم یُتقبّل من الاخر»
6- تاریخ قتل وخونریزى همزمان با تاریخ انسان است. «نبأ ابنى آدم... لاقتلنّک»
7- گاهى حسادت، تا برادرکشى هم پیش مىرود. «لاقتلنّک»
8 - به تهدید کننده به قتل هم باید منطقى جواب داد. «انمّا یتقبّل اللّه»
9- در قبول یا عدم قبول اعمال، انگیزهها و خصلتها مؤثّرند. «انّما یتقبّل اللّه من المتّقین»
10- ملاک پذیرش اعمال، تقواست، نه شخصیّت افراد و نه نوع کار. «انّما یتقبّل اللّه من المتّقین»
11- تفاوت در قبول و عدم قبول، براساس تقواست، نه تبعیض. «من المتّقین»
منبع: تفسیر نور / حجه الاسلام محسن قرائتى / تفسیر ذیل آیه 27 سوره مائده
نسخه خطی ایالت «بادن وورتمبرگ» آلمان
نسخه خطی «اندلسی» قرآن در تایلند
نسخه خطی قرآن «مسجد جامع» یمن
نسخه خطی دانشگاه بیرمنگام» انگلیس