دسته بندی ها

سیاست
جامعه
حوادث
اقتصاد
ورزش
دانشگاه
موسیقی
هنر و رسانه
علم و فناوری
بازار
مجله خانواده
ویدیو
عکس

جستجو در ساعدنیوز

مجله خانواده / فرهنگ و هنر / معرفی کتاب /

کتاب خوب بخوانیم ؛ معرفی کتاب عاشقانه دختری که رهایش کردی 

چهارشنبه، 07 شهریور 1403
کد خبر: 405768
ساعدنیوز: کتاب دختری که رهایش کردی رمانی عاشقانه از نویسنده‌ی انگلیسی جوجو مویز است. جوجو مویز در این کتاب سعی داشته با وارد کردن خواننده به دوران جنگ جهانی اول و مسائل و مشکلاتش داستانی را رقم بزند که صد سال بعد در سال 2002 رازهای نهفته‌ی آن کشف می‌شود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز، داستان به صورت موازی در دو زمان اتفاق می‌افتد و علاوه بر عشقی که میان شخصیت‌های اصلی داستان و همسرانشان وجود دارد مشکلات و درگیری دو شخصیت خانم را نشان می‌دهد. روایت تلخ دوران جنگ و تاثیرات مخرب آن بر زندگی افراد آن دوران، همچنین درگیری‌های بانوان جوان برای زندگی و تلاش برای عشق خود از درونمایه‌های اصلی این کتاب است.

این رمان عاشقانه را کتایون اسماعیلی ترجمه کرده و در نشر میلکان منتشر شده است.

خلاصه کتاب دختری که رهایش کردی

دختری که رهایش کردی نامزد بهترین رمان سال 2012 شده و نمی‌توانید آن را زمین بگذارید. به اعتقاد بسیاری از منتقدان این کتاب جوجو مویز از دیگر آثار او زیباتر و غنی‌تر است. این اثر درواقع ادامه‌ی داستان ماه عسل در پاریس را روایت می‌کند.

(هشدار: این بخش می‌تواند پایان داستان را فاش کند.)

داستان کتاب دختری که رهایش کردی به صورت همزمان روایت دو زن در فاصله‌ی زمانی صد سال را بررسی می‌کند.

داستان قسمت اول کتاب در سال 1916 و در فضای جنگ جهانی اول اتفاق افتاده است، مردی هنرمند که به جنگ اعزام شده است همسر و خانواده‌اش را با هتلی که در آن زندگی می‌کنند در شهر کوچکی به نام پرون در فرانسه رها کرده و به جنگ می‌رود. تنها اثر باقیمانده از این هنرمند یک نقاشی است که از چهره‌ی همسرش کشیده است. با اشغال فرانسه به دست نازی‌های آلمان فرماندهان و سربازان برای محل استراحت و خواب به این شهر می‌آیند و سوفی و خواهرش مجبور به خدمت‌رسانی به این سربازان می‌شوند. این خدمات شامل پختن غذای روزانه هم می‌شود. یکی از فرماندهان آلمانی چشمش به تصویر زیبای زن خورده و مجذوب آن می‌شود. نبرد میان دستیابی به آن نقاشی و تلاش‌های سوفی برای یک بار دیدار همسرش در آن دوران از ویژگی‌های مهم این قسمت است.

در بخش دوم رمان دختری که رهایش کردی، لیو که دختری جوان است، به صورت ناگهانی همسر جوانش را از دست می‌دهد و تنها یک نقاشی به یادگار از او برایش می‌ماند، نقاشی چهره‌ی زنی زیبا که هدیه‌ی ازدواجشان است. همسر لیو که این تابلو را با قیمتی اندک خریداری کرده است آن را به همسرش هدیه می‌دهد. داستان زمانی آغاز می‌شود که ارزش و قیمت اصلی این تابلو مشخص می‌شود. این نقاشی که در جریان جنگ از فرانسه به انگلستان منتقل شده است پس از پرده‌برداری از نام هنرمندش، مشخص می‌شود که اثر هنرمندی سرشناس است و ارزش این تابلو بسیار زیاد است. تلاش‌های نوادگان سوفی برای دستیابی به این تابلو و داستان‌های مختلفی که لیو با آن روبروست داستان را شکل می‌دهد.

سوفی و لیو از نظر ویژگی‌هایی با یکدیگر مشترک هستند. هر دو همسرانشان را از دست داده و در تلاش و جنگیدن برای بقا و ارزش‌های زندگی هستند. جسارت و تلاش‌های این دو زن ستودنی است. در نهایت جوجو مویز با مهارت اتفاقات را به خوبی به پایان می‌برد و خاطرات خوبی را برای خوانندگان به یادگار می‌گذارد

خواندن کتاب دختری که رهایش کردی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

حال و هوای جنگ جهانی اول و فضای رعب‌آور آن زمان به خوبی در رمان دختری که رهایش کردی نمایان شده است. در کنار این ترس، عشقی عمیق میان شخصیت‌های داستان شکل گرفته که این رمان را به یک کتاب عاشقانه تبدیل کرده است. علاقه‌مندان به رمان‌های عاشقانه از این کتاب لذت برده و با شخصیت‌ها همذات‌پنداری می‌کنند.

چرا باید این کتاب با ترجمه کتایون اسماعیلی را بخوانیم؟

کتاب دختری که رهایش کردی به دلیل ساختن فضای جنگ جهانی اول و پرداختن به موضوعاتش همچنین سیر گذار یک نقاشی از آن دوران تا قرن حاضر و دردسرهایش تنها یک داستان صرفا عاشقانه نیست. این رمان مضامین مهمی چون استقلال زنان در جامعه را نشان می‌دهد. به تعبیر دیگر با خواندن کتاب می‌توان جنگ را از نگاه یک زن عاشق دید و با سختی‌هایش آشنا شد.

درباره جوجو مویز؛ نویسنده کتاب

پائولین سارا جو مویز معروف به جوجو مویز در 4 اوت سال 1969 در لندن متولد شد. وی تحصیلات دانشگاهی خود را در رویال هالوی دانشگاه لندن و کالج نیو بدفورد دانشگاه لندن تمام کرد. وی از سال 1992 تا سال 2002 به مدت ده سال در سمت‌های مختلف برای روزنامه ایندپندنت کار می‌کرد. وی در این سال‌ها دستیار سردبیر اخبار و همچنین مسئول بخش هنر و رسانه شد. با وجود روزنامه‌نگاری، او در تلاش بود تا داستانی بنویسد. پس از نوشتن سه رمان و رد شدن آن مویز به خود قول داد اگر چهارمین رمانش هم توجه ناشران را جلب نکرد دست از نوشتن بردارد؛ اما این اتفاق حاصل نشد و رمان چهارمش با نام باران پناه‌دهنده در سال 2002 منتشر شد.

جوجو مویز از آن زمان داستان‌های عاشقانه‌ی بسیاری نوشت. جوجو مویز از معدود نویسندگانی است که دوبار جایزه سال رمان عاشقانه را دریافت کرده است. این جایزه که توسط انجمن نویسندگان رمان‌های عاشقانه اهدا می‎‌شود یک بار در سال 2004 برای کتاب میوه خارجی و بار دیگر در سال 2011 برای رمان آخرین نامه از معشوق خود به وی تعلق گرفته است. جوجو مویز علاوه بر نویسندگی مقالاتی نیز برای روزنامه‌ی دیلی تلگراف می‌نویسد

برخی آثار برجسته مویز

کتاب من پیش از تو که در سال 2014 منتشر شد روایت زندگی دختر شاد اما فقیری است که پرستاری مردی پولدار که بر اثر حادثه‌ای توان حرکتی خود را از دست داده است به عهده می‌گیرد. زندگی این مرد که به دلیل نداشتن حرکت دچار درماندگی شده و سعی دارد خودکشی کند، با ورود لوئیزا از حالت افسردگی خارج شده و جریان‌های جدیدی را تجربه می‌کند.

جوجو مویز دو کتاب دیگر در ادامه‌ی این کتاب به نام‌های پس از تو و باز هم من نوشته است. در این دو کتاب زندگی لوئیزا در لندن و باز هم من سفر و زندگی وی در نیویورک را روایت می‌کند. کتاب من پیش از تو در سال 2016 در فهرست پرفروش‌های نیویورک تایمز قرار گرفت و در همان سال فیلمی با همین نام با نظارت خود مویز ساخته شده است. از دیگر آثار این نویسنده پرکار می‌توان به میوه خارجی، ماه عسل در پاریس و یک به علاوه یک اشاره کرد.

ورود به بازار کتاب ایران و بهترین ترجمه

جوجو مویز در ایران با انتشار کتاب من پیش از تو و پس از تو شناخته شد. این دو کتاب که توسط خانم مریم مفتاحی ترجمه شده و نشر آموت منتشر کرده است تا مدت‌ها جزء پرفروش‌ترین آثار قرار گرفت. با ترجمه این دو کتاب بود که مترجمان دست به ترجمه آثار مویز زدند و او را به خوانندگان ایرانی شناساندند. مریم مفتاحی درباره کتاب من پیش از تو گفته است «عشق، انگیزه و امید که در کتاب من پیش از تو دیدم مرا برانگیخت تا این کتاب را به فارسی ترجمه کنم. البته این کتاب ظاهری غمگین و اندوهگینانه دارد ولی در عین حال امید را در دل خواننده روشن می‌کند.»

ترجمه‌های مختلفی از کتاب دختری که رهایش کردی در بازار نشر وجود دارد از جمله ترجمه زهرا یعقوبیان، محمد مهدی قاسم پور، سیمین تاجدینی، زهرا بهزادی و فاطمه نفری. اما یکی از بهترین ترجمه های این کتاب توسط کتایون اسماعیلی و با همکاری نشر میلکان صورت گرفته است.

نظرات افراد و مجله‌های مشهور درباره کتاب

جان گرینا در واشنگتن تایمز نوشته است: «دختری که رهایش کردی نه تنها به یک رمان تاریخی بی نقص، بلکه یک داستان معمایی و هیجان‌انگیز واقعی تبدیل شده بود. دیگر برایم مهم نبود که خانم مویز چند رمان عاشقانه نوشته است.»

پابلیشر ویکی درباره این کتاب چنین نوشته است: «دوست‌داشتنی، دلخراش. جدیدترین کتاب مویز جذاب و تلخ و شیرین است.»

دیلی میل جمله‌ای کوتاه درباره این کتاب نوشته است که آن را بر پشت جلد کتاب منتشر کرده‌اند. دیلی میل نوشته است: «کتابی که نمی‌توانید زمین بگذارید.»

آیا رمان عاشقانه دختری که رهایش کردی براساس یک داستان واقعی نوشته شده است؟

نام داستان دختری که رهایش کردی و نقاشی موجود در آن تاثیرگرفته از داستانی واقعی است. در زمان جنگ جهانی و اشغال بخارست در رومانیا یک زن و شوهر یهودی فرزند دختر خود را با بهترین لباس در آستانه در ورودی یک آپارتمان قرار داده و یادداشتی همراه آن می‌گذارند. آن نامه چنین نوشته شده بود «در آستانه اندوه و ناامیدی این کودک را به دستان خدا رها می‌کنیم، با امید و ایمان که نجات یابد.» یک خانواده ثروتمند مسیحی که فرزندی ندارند این کودک را به فرزندی قبول می‌کنند. این کودک رهاشده مادر نویسنده‌ای رومانیایی به نام رکسانا ولتوز است. نقاشی از این مادر نیز وجود دارد. جوجو مویز از این داستان و تصویر الهام گرفته و داستانش را خلق کرده است.

قسمتی از متن کتاب دختری که رهایش کردی

می‌دونی چه حسی داره وقتی خودتو به سرنوشت می‌سپاری؟ یه‌جورایی بهت خوشامد می‌گه. دیگه نه دردی هست، نه ترسی و نه اشتیاق و آرزویی. مرگ، امید بود که داشت با این تسکین به وجود می‌اومد. به‌زودی می‌تونستم ادوارد رو ببینم. ما تو اون دنیا به هم می‌رسیدیم، چون مطمئن بودم که خدا مهربونه، خدا هرگز اون‌قدری بی‌رحم نیست که ما رو از تسکین تو اون دنیا محروم کنه.

بعد فهمیدم که همین‌جا می‌میرم و در حقیقت دیگه واقعا برام مهم نبود. همه‌ بدنم از درد گر گرفته بود، پوستم از تب تیر می‌کشید، مفصل‌هام درد می‌کردن و سرم سنگین بود. پارچه‌ی کرباس پشت کامیون بلند شد و باز شد. یه نگهبان بهم دستور داد که برم بیرون، به سختی می‌تونستم حرکت کنم اما اون منو مثل یه بچه سرکش، گرفت و هل داد بیرون. انقدر لاغر و سبک شده بودم که تقریبا راحت پرت شدم.

زندگی‌هایمان زمانی به جای ترس، سوپ‌های آبکی گشنیز و حکومت نظامی، با هنر و عشق و لذت پر شده بود. او خودم را به من یادآوری کرد. که چقدر هنوز قوی هستم و می‌توانم برای چیزهایی که می‌خواهم مبارزه کنم. ادوارد، قسم می‌خورم زمانی که برگردی همان دختری شوم که نقاشی کردی.

  برچسب ها: کتاب رمان

5 پسندیدم 3 دیدگاه

استخاره آنلاین
فال حافظ آنلاین
فال امروز یکشنبه 04 آذر
از سراسر وب
دیدگاه خود را ثبت نمایید
نگاهی به انتخاب‌های شیک و زمستانی بازیگران زن ایرانی در دنیای کلاه بافت+عکس/ یکی از یکی خوش‌رنگ‌تر و جذابتر
طرز تهیه میوه خشک روی شوفاژ و داخل فر/ چطور میوه‌های پاییزی را روی شوفاژ و یا داخل فرخشک کنیم بدون اینکه میوه سیاه بشه
تمرینات سخت و طاقت فرسای هادی چوپان با دستگاهی شبیه به تراکتور / این دستگاه آدم میکُشه عضله تحویل میده +فیلم
چگونه پایان نامه را به کتاب تبدیل کنیم؟
استخراج مقاله از پایان نامه کارشناسی ارشد و دکتری و چاپ در مجلات isi، علمی پژوهشی، Scopus + پاورپوینت آموزشی
پزشکیان در سیستان و بلوچستان به دنبال هورا کشیدن از مردم نبود!
ژیلا صادقی: من زنی هستم، آزاد/ در فطرت من حیا نهاده شده/می‌دانم از کجا باید شروع کنم و کجا می‌شود رها شد
اکسپت فوری مقاله برای دوره دکتری
از بازار چه خبر؟ | بهترین گوشی موبایل تا 15 میلیون تومان در بازار آذر ماه 1403
نگاهی به بازیگرانی که جرئت امتحان کردن تیپ هاوایی رو داشتن؛ از رضا عطاران و جواد عزتی تا نیما شعبان‌نژاد و محسن کیایی+ عکس