راستی چطور شد که تربیت بچهها از لذت بخش ترین کار تبدیل شد به سخت ترین کار دنیا؟ شما هم جز آن دسته آدمهایی هستید که فکر میکنید تربیت کردن در دنیای امروز ما، خیلی سختتر از گذشته است؟ یا شاید هم همیشه با بچههایتان سر ساعت خواب و بازی با کامپیوتر و غذایی که میخورند، مشکل دارید؟ اصلا خواندن کتابهای تربیتی را باید از چه سنی آغاز کرد؟ همان کتابهایی که راه و رسم بزرگ کردن نوزاد را یادمان داد، الان که با یک نوجوان سروکله میزنیم هم به دردمان میخورد؟ در این یادداشت تصمیم گرفتیم چند کتاب روانشناسی کودک و نوجوان معرفی کنیم که همراه ما در تربیت فرزندان و ارتباط برقرار کردن با بچههای اطرافمان باشند.
کتابهای تربیتی را میتوان در طبقهبندیهای متفاوتی قرار داد؛ برخی کتابها در تلاش برای آموزش مهارتها به کودکان هستند و برخی دیگر، راهنماییهایی دارند که در راستای ایجاد و حفظ یک ارتباط قوی میان والدین و بچهها به درد میخورد. کتابی که آرزو میکنید کاش والدینتان خوانده بودند، یکی از همین کتابها است که کمکتان میکند ارتباط خوب را میان خود و فرزندتان شکل دهید. علاوه بر این، یادتان میدهد که چگونه از بروز بعضی از اشتباهات پیشگیری کنید. اشتباهاتی که هرچند ناخواسته رخ میدهند، اما تاثیرشان بر کل فرآیند تربیت، واضح و مشهود است.
فریاد زدن یکی از رفتارها و شاید عکسالعملهای هیجانی ما نسبت به چیزی باشد که با آن روبهرو شدهایم و ما را به ترس و وحشت انداخته است، نگرانمان کرده یا خیلی ساده، عصبانیمان کرده است. اما مسئله اصلی این است که زمانی که ما فریاد میزنیم، فقط صدای ما است که شنیده میشود، نه پیامی که میرسانیم و نه حرفی که سعی داریم بزنیم. این موضوع به خصوص در ارتباط با بچهها هم بسیار مهم است. چراکه بچهها رفتار ما را میبینند و از آنچه ما انجام میدهیم، الگو میگیرند.
اما تربیت بدون فریاد چه شکل و قیافهای دارد؟ پاسخ این سوال در این کتاب است. در حقیقت هدف هال ادوارد رانکل از نوشتن این کتاب این است که روشهای ارتباطی به والدین بیاموزد که آرامش را به جهانشان دعوت کند. مطمئن باشید بعد از خواندن این کتاب، راههای بهتری برای ارتباط برقرار کردن با بچههایتان یاد گرفتهاید.
تربیت فرزند برای اکثر ما اینطور معنا میشود: محیطی امن و آرام فراهم کنیم تا از این طریق بتوانیم برنامهریزیهای خود را جلو ببریم؛ برنامههایی که ما برای فرزندانمان ریختهایم. درست است که هدف ما به عنوان والدین چیزی جز خیرخواهی نیست، اما اگر بدانیم که این روش، مخرب است، بازهم حاضریم آن را ادامه دهیم؟
آلیسون گوپنیک با نوشتن کتاب علیه تربیت فرزند، تاثیرات مخربی را نشان داده است که چنین رویکردی به فرزندپروری در پی دارد. این کتاب از والدین میخواهد که تلاششان را برای شکل دادن به فرزند و قرار دادن او در قالبهای از پیش تعیین شده کنار بگذارند و به فرزندانشان کمک کنند تا به آدمهای خلاق، مقاوم اما انعطافپذیر تبدیل شوند. آدمهایی که بتوانند در دنیای پیشبینی ناپذیر امروز، دوام بیاورند.
بچههای ما، موجوداتی جدا از ما نیستند. بچههای ما در حقیقت ترکیبی از وجود ما هستند و شاید همین هم دلیلی منطقی برای عشق ورزیدن به آنها به ما بدهد. ما گاهی آرزو میکنیم چیزی را که خودمان نمیتوانیم باشیم، در فرزندانمان ببینیم. حال اینکه چقدر این رویکرد درست یا غلط است بماند. مهم این است که ما تمام تلاش خودمان را بکنیم تا در مسیر تربیت فرزندانمان، بدون اشتباه پیش برویم. چیزی که ممکن است غیر ممکن به نظر برسد، این است که اجتناب از اشتباه، غیرممکن است، اما دانستن برخی از موارد و مسائل تربیتی به ما کمک میکند تا این مسیر را بدون پستی و بلندی و یا حداقل با تنشهای کمتری پشت سر بگذاریم.
مجموعه من دیگر ما مجموعه کتابهای تربیتی است که بر اساس این طرز تفکر «فرزند ما از ماجدا نیست؛ او خود ما است اما در اندازهای کوچکتر» نوشته شده است. محسن عباسی ولدی در هر جلد این مجموعه یکی از موضوعاتی را که دغدغه والدین در تربیت فرزندان است، مورد بحث و بررسی قرار داده است و به مخاطبان کمک میکند تا به مساله تربیت فرزند از دیدگاه تفکر اسلامی هم نگاهی بیندازند.
اگر بچهها با یک کاتالوگ متولد میشدند که همه چیز را دربارهشان به والدین میگفت، خیلی خوب بود. اما متاسفانه چنین چیزی امکان ندارد. کودک در هر لحظه رشد میکند، بزرگ میشود، نیازهای متفاوتی دارد، مهارتهای مختلفی به دست میآورد و همین میتواند والدین را حسابی گیج کند. چه اتفاقی دارد رخ میدهد؟ چطور کودکی که تا دیروز، بیست ساعت در شبانهروز میخوابید، از امروز به پرانرژیترین و بیدارترین بچه دنیا تبدیل شده است؟ من به عنوان پدر یا مادر حالا باید چگونه رفتار کنم؟ انجام دادن کارهایی که تا دیروز اهمیت نداشت، امروز چه اهمیتی پیدا کردهاند؟
مگ زویبک در کتاب کلیدهای رفتار با کودک یک ساله پاسخ تمام این پرسشها را میدهد. در هر بخش از کتاب کلیدی در اختیارتان قرار میگیرد که درک شما را نسبت به موضوعات مرتبط با رشد فرزندتان افزایش میدهد. پیدا کردن سبک منحصر به فرد کودک خود، یافتن دلیل بدرفتاریهای او و نیازها و مسیر رشدی که طی میکند، از جمله مطالبی است که در این کتاب میخوانید.
کودک سه ساله، کمکم میتواند به عضوی مستقل تبدیل شود. کارهایی حیرتانگیز انجام دهد و اطرفیانش را غرق در شادی و لذت کند. بدون حضور مادر یا پدرش در کلاسها و جمعهای دوستانه حاضر شود و با گفتار و کلامش، دیگران را هم از دنیای درونی خود باخبر و آگاه کند.
سوزان ای. گاتلیب در کتاب کلیدهای رفتار با کودک سه ساله به والدین کمک میکند تا برنامهای تربیتی طراحی کنند که به خوبی پیش برود. خشک نباشد و با انعطاف بالا، روند و تغییرات رشدی کودک را در نظر داشته باشد. این همان چیزی است که والدین در این سن به آن احتیاج دارند.
راستی این مجموعه کلیدهای رفتاری، تمام گروههای سنی را پوشش میدهد و بنابراین، در هر زمان که به کمک متخصصان احتیاج داشتید، کافی است، سری به این کتابها بزنید.
تا اینجا تمام صحبت درباره این بود که وقتی کودک به دنیا آمد، چگونه او را تربیت کنیم اما اگر هنوز دو به شک هستید که اصلا پای یک موجود دیگر را به این دنیا باز کنید یا نه، سراغ فصلنامه شماره هجده ترجمان بروید. آنجا مقالات و یادداشتهای بسیاری میخوانید که نوشته آدمهایی با دغدغه مشابه شما است.
این موجودات کوچک و زیبا، همانهایی هستند که با یک لبخندشان تمام خستگی روز را از تنمان بیرون میکنند و آرامش را به ما هدیه میکنند. این موجودات، گرانبهاترین گنجینههایی هستند که ما در اختیار داریم و مهمترین مسئولیتمان. چون هر کودکی با این پیام به دنیا میآید: خدا هنوز از انسان ناامید نشده است.