به گزارش سایت خبری ساعد نیوز و به نقل از بهداشت نیوز، این روزها بعضی از زوج ها تمایلی به بچه دار شدن ندارند و خانواده دو نفره را ترجیح می دهند. در نهایت اگر خیلی بخواهند به جمعیت جامعه و دل های والدین شان لطف کنند یک بچه آن هم بعد از گذشت ده سال از زندگی می آورند که تنها بگویند می توانیم بچه دار شویم اما خودمان نمی خواهیم.
اگر فرهنگ سازی در جامعه به گونه ای باشد که فرد فارغ از خواهر و برادرها بتواند نیازهایش را پر کند، می توان گفت که یک بچه دچار آسیب نمی شود ولی این موضوع به زیرساخت های فرهنگی و اجتماعی بستگی دارد.
وقتی به آنها گفته می شود یک فرزند دیگر بیاورید که حداقل فرزندتان احساکس تنهایی نکند، به او ظلم نکنید که درآینده هیچ کسی را ندارد که به عنوان فامیل صدا کند، این را به زبان می آورند که عمه و خاله هایمان برای ما چه کاری انجام داده اند؟ پول داشته باشد عمو و دایی هم برایش پیدا می شود.
و حتما شما هم استدلال های دیگرشان را هم شنیده اید که، شوخی نیست کلی هزینه پیش بینی نشده دارد، برای بزرگ کردن همین یکی، کلی مشکل داریم. هشت مان گروی نه مان است، بچه لباس می خواهد، مدرسه می رود، کلاس آموزشی و فوق برنامه دارد، حالا خرج خورد و خوراک هیچی به فکر دوا و دکتر بچه، آن هم با این هزینه های سرسام آور هم باید باشیم. چهار روز دیگر بزرگ می شود رایانه و اتاق شخصی و ... می خواهد، بچه های امروزی مثل بچه های قدیم نیستند که با یک روروک دلخوش باشند! هر کدام شان باید یک اتاق جداگانه داشته باشند، حتما باید برایشان ماشین کنترلی بخری وگرنه بیچاره ات می کنند!
ای بابا پس کی خودمان یک نفسی بکشیم، هیچ چیزی از زندگی نمی فهمیم، تا چشم باز کنیم چند تا بچه قد و نیم قد دور و بر ما را گرفته است! دو روز جوان هستیم باید تا می توانیم حظ دنیا را ببریم، وقت برای بچه دار شدن و پوشک عوض کردن و تحمل نق نق بچه ها زیاد است...
بچه دوم؟!! من اصلا دیگر در خودم نمی بینم که دوباره مادر(پدر) بشوم، شوخی که نیست بحث تربیت یک آدم است. ما که از صبح تا شب سر کاریم حوصله خودمان را هم نداریم چه برسد به این که بخواهیم برای تربیت بچه ها وقت بگذاریم. بچه قبل از هر چیزی پدر و مادر می خواهد با این اوضاع دیگر بچه دار نشویم بهتر است، این طوری حداقل بهتر می توانیم به همین یک بچه برسیم...
و از این دست حرف هایی که در خوش بینانه ترین حالت در سن 45 سالگی و بدترین حالت در کهنسالی کمبود فرزند را احساس می کنند. و به جایی رسیده اند که دیگر راه و سودی برای پشیمانی نیست.
حداقل داشتن دو فرزند خوب است
بعضی وقت ها خانواده های سه نفره با داشتن یک فرزند هم تعادل بهداشت روانی شان به هم می خورد یا بچه خوب تربیت نمی شود. ضعیف بودن پدر و مادر، افسردگی یکی از والدین یا هر دو و نداشتن توانایی اقتصادی، جمعیت خانواده ها را تحت تاثیر قرار می دهد.در مجموع با توجه به این موارد به نظر می رسد در جامعه فعلی ما حداقل داشتن دو فرزند خوب است اما این موضوع نسبی است. در این شرایط فرزندان با هم در تعامل هستند و نیاز یکدیگر را پر می کنند. در نتیجه لازم نیست برای ارتباط با سایر کودکان با فرزندان سایر خانواده ها بیشتر در ارتباط باشند.
معایب تک فرزندی را بشناسید
این روزها بعضی از زوج های جوان به واسطه مشکلاتی که دارند تک فرزندی را ترجیح می دهند و بعد از تولد فرزند اول اعلام می کنند که همین یکی کافی است و دیگر قصد بچه دار شدن ندارند یا به دلایل پزشکی، بالا رفتن سن مادر و مشکلات ناباروری اگر هم بخواهند نمی توانند فرزند دیگری داشته باشند.اگر فرهنگ سازی در جامعه به گونه ای باشد که فرد فارغ از خواهر و برادرها بتواند نیازهایش را پر کند، می توان گفت که یک بچه دچار آسیب نمی شود ولی این موضوع به زیرساخت های فرهنگی و اجتماعی بستگی دارد. در بعضی از فرهنگ ها بچه ها بیشتر در گروه هایی با سایر کودکان در ارتباط هستند، تلفنی یا حضوری باهم تماس دارند و نبود خواهر و برادر به نوعی پر می شود. در خانواده های سه نفره، تک فرزند احساس تنهایی می کند. به هر حال فرزندان نیاز دارند که پس از سنین بلوغ با همسالان خودشان بیرون بروند و کمتر کنار پدر و مادر باشند و اگر برادر و خواهری وجود نداشته باشد، این نیاز بیشتر می شود.
وقتی می گوییم قبل از تولد فرزند باید به نیازهای او توجه شود، منظور این نیست که با توجه زیادی، بچه را لوس بار بیاوریم بلکه هدف مان این است که برای برآورده کردن نیازهای عادی کودک وقت بگذاریم. گروهی از بچه ها از نظر پزشکی و روانی نیازهای ویژه ای دارند که موضوع دیگری است. ترتیب تولد کودکان، وجود یک کودک بیش فعال در خانواده و احتمال بیش فعال شدن فرزند بعدی، حضور سایر افراد فامیل در خانواده و … از جمله موضوعات دیگری هستند که بچه دار شدن خانواده ها را تحت تاثیر قرار می دهد.بدین ترتیب باید بررسی کنیم تا چه حد می توانیم اسباب رشد بچه را در زمینه های مختلف فراهم کنیم و بعد برای بچه دار شدن و تنظیم جمعیت خانواده به درستی تصمیم بگیریم.
از سوی دیگر برخی از خانواده ها به دلیل مسائل اقتصادی به تک فرزندی روی آورده اند یا حداکثر دو بچه دارند.فرض می کنیم خانواده ای سالم است و بهداشت روانی دارد. وقتی خانواده می خواهد تعداد بچه ها و جمعیت خانواده را مشخص کند باید ببیند بچه جدید در خانواده چه موقعیتی دارد. در برخی خانواده ها تعداد بچه ها آنقدر زیاد است که فرزندان آخر پدر و مادر را به ندرت می بینند. این درست که بزرگ می شوند ولی از توجه و محبت های والدین محروم می مانند. باید شرایط این فرزند جدید از نظر سنی، روابط عاطفی با والدین و ارتباط با سایر خواهرها و برادرها به خوبی بررسی شود و پدر و مادر با توجه به موقعیت خودشان برخی از مسائل را پیش بینی کنند تا بعد از تولد فرزند مشکلی ایجاد نشود.
اگر فرهنگ سازی در جامعه به گونه ای باشد که فرد فارغ از خواهر و برادرها بتواند نیازهایش را پر کند، می توان گفت که یک بچه دچار آسیب نمی شود ولی این موضوع به زیرساخت های فرهنگی و اجتماعی بستگی دارد.