ساعدنیوز
ساعدنیوز

معرفی فیلم مرگ ماهی

  دوشنبه، 14 تیر 1400   زمان مطالعه 10 دقیقه
معرفی فیلم مرگ ماهی
مرگ ماهی فیلمی به کارگردانی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی روح‌الله حجازی محصول سال ۱۳۹۳ است.این فیلم در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ در سینماهای ایران اکران شده است.

خلاصه داستان مرگ ماهی

داستان دربارهٔ مادری ا ست که پس از مرگش، فرزندان او به خانه اش می آیند و از طریق پرستار مادر متوجه می شوند که وصیت کرده که سه روز پس از مرگش او را به خاک بسپارند. فرزندان بر سر عمل به وصيت دچار اختلافاتي مي شوند و پس از دو روز متوجه مي شوند مادرشان نصف اموال و زمين هايش را و همچنين خانه اش را به نام پرستار خود کرده است و ...

نکاتی درباره فیلم مرگ ماهی

مرگ ماهی چهارمین فیلم روح الله حجازی است. فیلمی که پس از سه تجربه ی خوب، ساخته شده و دنباله رو فضا و اتمسفر آثار قبلی اش می باشد. به نوعی می توان گفت این فیلم قسمت سوم و تکمیل کننده ی سه گانه ی حجازی پس از زندگی خصوصی آقا و خانم میم و زندگی مشترک آقای محمودی و بانو است. مرگ ماهی همچون دو فیلم قبلی به سراغ زندگی درونی آدمهایی از طبقه ی متوسط جامعه می رود و استحاله ی شبه مدرن آنها را با روابط پر از گسست و نابه سامانشان به تصویر می کشد. حجازی در این سه فیلم با پیمودن تجربه ی فیلمسازی اش پله به پله رو به جلو آمده و با روحیه ای هدفمند و دغدغه مدار، قصه ی پرسناژهایی را تعریف می کند که امروزه در یک بلاتکلیفی رها شده اند و اهرم رابطه هایشان سست و شکننده است. افرادی از طبقه ی متوسط که تا حدی با مقتضیات جامعه ی خود مدرن رفتار می کنند و در چالش و درگیری فردی و سپس خانوادگی و جمعی گرفتار شده اند. این روند در فیلم اول یعنی زندگی خصوصی آقا و خانم میم از رابطه ی یک زوج شروع شده و سپس در فیلم زندگی مشترک آقای محمودی و بانو به تقابل دو طیف از خانواده ها با رفتارهای سنتی و مدرن می رسد و در نهایت در مرگ ماهی اوضاع در جمع یک خانواده ای که در رکود و افسردگی بسر می برند، خاتمه می یابد. می توان گفت مرگ ماهی جمع بندی و آخرین سنگ بنای حجازی است که از فیلم اول آن را بنا کرده بود و در آخر با یک تجربه ی خوب و روحیه ی جوان فیلمسازی که واقعآ آینده دار است، یک خروجی جالب و بی پایان را می سازد. فیلم در مورد مرگ مادر یک خانواده مرفه است که در زمان حیات به طرز مشکوکی وصیت عجیبی می کند که او را به مدت سه روز در خانه نگهدارند. همین کار وی باعث می شود که در خانه ی پدری تمام بچه ها کنار هم جمع شوند و به مدت دو روز و نیم با هم زندگی کنند. گویی مادر با مرگش دست به یک آزمایش برای فرزندانش می زند و می خواهد به آنها این را نشان دهد که چقدر می توانند یکدیگر را در زیر یک سقف تحمل نمایند. فیلم با روایت آرام و بدون شلوغ کاری های آثار دیگر سینمای ایران که این روزها مد شده است، روند خود را برای خلق اتمسفر و از همه مهمتر خانه ی قدیمی به پیش می برد و شخصیت های فرعی اش را تک تک کنار هم می چیند. می توان گفت که در فیلم پرسناژ مرکزی نداریم یعنی فیلمساز چنین کاری را تعمدی انجام داده است و کاراکتری هم قرار نیست به تغییر و جابه جایی تیپیکش برسد. همه، همانی هستند که در روز اول بودند و همین امر نکته ی ملموس و قابل درک فیلم است. چون هیچ کاراکتری به صورت شعاری و انتزاعی بنا بر شرایط و فضا تغییر رویه نداده و اتفاق شگرفی برای خلق یک درام اغوا کننده رخ نمی دهد. شاید چنین روندی را در این چند سال گذشته در سینمای ایران کم دیده باشیم چون اینگونه روایت، اتمسفر را در هاله ی یک رئالیسم خمود و پنهان در هم می پیچد و بازخورد درام، یک فضای گسسته و معلق در زمان می آفریند. شاید همین امر باعث کسل کننده بودن فیلم باشد. یعنی اتمسفر و درام فیلم کمی آدمی را در نیمه های روایت کسل می کند اما این موضوع از بازخورد میزانسن ها و فرم فیلم نشئت می گیرد و دلیلی است بر مضمون راکد و الیناسیونی اثر. وقتی شخصیت های فیلم را دنبال کنیم می بینیم که کاملا منطبق بر فضا و میزانسن های ایستای فیلم هستند. تک تک آنها از درون دچار از خود بیگانگی مفرطی هستند که مرگ مادر حالات روحی فردی و به مراتب جمعی شان را مخدوش تر و تنگ تر می کند. تا حدی که لیلا (پانته آ بهرام) کلفت خانه در روز اول جمع شان را رها می کند و می رود. رابطه ی افراد با هم در یک اضمحلال شدید و یک سیاهی نامتناهی جریان دارد. از رابطه ی زن و مرد گرفته تا برخورد های و پدر و دختر(منظور بابک کریمی و دخترش) با هم که در اوج گسست روابط والدین و فرزند نشان داده می شود و سر آخر هم رابطه ی پر از شکاف و راکد خواهرها و برادرها با هم که گویی اصلا یکدیگر را سالها نمی شناسند و از هم تا حدی دور هستند که نمی توانند با یکدیگر دیالوگ برقرار نمایند. همه ی این اکت ها در حول یک خانه اتفاق می افتد. خانه ای که همیشه آن را نماد وابستگی و جایگاهی برای نزدیک شدن افراد به هم دیده بودیم. اما خانه ی مرگ ماهی با همه ی خانه ها فرق دارد. از بیرون به حدی پوسیده و مخروبه است که تک افتادگی اش در آن جنگل خشک و بی احساس، نوید ویران شدنش را می رساند. این خانه دیگر محوریت عاطفه و احساسات یک خانواده نیست و بیشتر شبیه به قبرستان دسته جمعی اشباحی است که امروز به صورت موقت دور هم جمع شده اند. یعنی می توان اینطور استنباط کرد که مخروبه بودن خانه به معنای منحط بودن روابط و اضمحلال عاطفه و استرداد لحظه های خانوادگی است که در روز مرگ مادر همچون اعضای جدا شده ی یک پیراهن به زور نخ هایی پوسیده در کنار هم نگه داشته شده اند و هیچ امیدی هم برای برقراری عاطفه ای نو وجود ندارد. حتی در آخر می بینیم که خانه به هیچ یک از بچه ها نمی رسد چون مادر دیگر امیدی به فرزندان از هم پاشیده اش نداشته و سقفی را در بالای سر خانواده اش نمی دیده است. همین روایت ها و نمایش پوچی های درونی افراد که در اکت هایشان با یکدیگر جریان دارد، فضای فیلم را به شدت سنگین و راکد می کند تا حدی که گویی زمان هم در آن سه روز پوسیده است. حجازی با نماهایی که در حرکت های ثابت در قاب هایی متوازن به تصویر کشیده است، یک بی روحی مزمن را به اثر تزریق می کند و با میزانسن هایش تمام حس و حال اضمحلال کاراکترها را درمی آورد. بدون آنکه بی خود شلوغش کند و یا از کنار تیپ هایی که خلق نموده شعار زندگی ایرانی و خانواده و مانیفست ضد مدرنیته سر بدهد، درست مثل فیلم یه حبه قند. به نوعی می توان گفت که مرگ ماهی را می توان در مقابل فیلم یه حبه قند میر کریمی قرار داد و این را گفت که چقدر حجازی با دوربین متین و میزانسن های خلوتش توانسته یک فضای جمعی خلق نماید با اینکه نوع روایت و حس و حال این دو فیلم با هم کاملا فرق دارند. فیلم یه حبه قند داعه دار زندگی ایرانی است و حرف های بزرگی می خواهد بزند اما فیلم حجازی هیچ حرفی ندارد اما با این همه سکوتش به شدت توانسته هم موقعیت خلق کند و هم اتمسفر منطبق بر اثر. با اینکه در برخی نقدها دیده می شود این دو فیلم را با هم مقایسه می کنند اما باید گفته شود که مرگ ماهی کجا و یه حبه قند کجا و از این باب یه حبه قند مثال خوبی برای تعمق تماشگر است بر این نکته که چقدر حجازی خوب توانسته یک جمع را خلق کند. حال در کلام آخر باید گفت که مرگ ماهی پایان خوبی بر سه گانه ی حجازی بود. فیلمی که به رابطه های گنگ و گسست پذیر شبه مدرن امروز می پردازد و با نوع روایتش آدمی را به یاد سینمای اروپا در برهه ای از زمان می اندازد. مرگ ماهی با خلق فضایی پر از استحاله با آدمهایی از خود بیگانه توانسته یک درام جمعی و کوچک خلق نماید و از همه مهمتر همه چیز در بستر رئالیسم خاموش فیلم به سمت بی پایان بودن رهسپار می شود. همه چیز مانند آن صورت بی روح مادر در قبر، در یک روال تکراری پیموده شده و راه گریزی از آن نیست. اما حجازی چه بهتر که همین سبک از فیلمسازی را ادامه دهد و به سراغ کارهای انحرافی و تلویزیونی نرود. چون گویی مدیوم او نیست. حتی آثار پروپاگاندا و ایدئولوژیک در ساختار اپیزودیک مانند فیلم هیات هم در سطح حجازی نمی باشد و کار کردن اینگونه انحراف سازی ها می تواند خدشه به کارنامه و فعالیت سینمایی اش وارد سازد.

نکات مثبت فیلم مرگ ماهی

مثل همیشه محمود کلاری.روح الله حجازی قاب بندی و همچنین نورپردازی های تماشایی در سکانس های مختلف ثبت کرده که نشان می دهد او کارگردانی هنری را به خوبی می شناسد.به لطف بازیگران پرتعداد و توانای فیلم، بازیهای خوبی در فیلم شاهد هستیم.

نکات منفی فیلم مرگ ماهی

فیلمنامه و کارگردانی مشخصاً پر ایرادترین بخش فیلم را تشکیل می دهند. فیلمنامه ای که در آن یک دوجین آدم در یک لوکیشن محدود در تقابل و جنگ و دعوا با یکدیگر هستند اما هیچوقت متوجه نمی شویم که کارکرد این دعواها چه بوده و ما باید چه چیز از دیالوگ های بی ارتباط این نفرات متوجه شویم! شخصیت های داستان « مرگ ماهی » هیچوقت هویت پیدا نمی کنند.کارگردانی روح الله حجازی نیز تعریف چندانی ندارد. ریتم کند داستان و سکانس های کِش دار بی سرانجام، از جمله ایرادات فیلم به شمار می رود. تماشا کردن داستان « مرگ ماهی » تا انتها اعصاب پولادین می خواهد! داستان که تمام می شود چیزی بر داشته های مخاطب اضافه نمی شود. فیلم می خواهد مفاهیمی همچون خانواده و مهر را اشاعه دهد اما به واسطه فیلمنامه بسیار بد، هرگز موفق به تاثیرگذاری بر ذهن مخاطب نمی گردد.

کارگردان فیلم مرگ ماهی

روح الله حجازی که در سالهای گذشته دو فیلم با اسمهای نسبتا مشابه « زندگی خصوصی آقا و خانم میم » و « زندگی مشترک آقای محمودی و بانو » را روانه سینما کرده است. « مرگ ماهی » اولین فیلم حجازی است که خودش تهیه کنندگی و نویسندگی و کارگردانی آن را بطور همزمان انجام داده است.

بازیگران فیلم مرگ ماهی

نیکی کریمی، علی مصفا، طناز طباطبایی، بابک حمیدیان، ریما رامین فر، سحر دولتشاهی، بابک کریمی، بهرنگ علوی، حسام محمودی، پانته آ بهرام، مروارید کاشیان، رابعه مدنی، کیمیا مرادیان، ملیکا پارسا، حسام رحیمی منش

دیگر عوامل فیلم مرگ ماهی

سیدروح الله حجازی، محمود کلاری، هایده صفی یاری، سپیده عبدالوهاب، وحید مقدسی مهرداد میرکیانی، کامیاب امین عشایری، حامد ثابت، گلناز گلشن، صداگذاری و میکس: امیرحسین قاسمی، هادی علیمحمدی، علی افشین راد، بانک پاسارگاد، شرکت پارس آرین، سیدروح الله حجازی

مشخصات فیلم مرگ ماهی

  • ژانر :اجتماعی، درام، معمایی
  • زبان : فارسی​​​​​​
  • امتیاز IMDb: امتیاز 4.8 از ۱0
دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
نگاهی به خونه زندگی ساده ولی باکلاس و امروزی الهام چرخنده/ سلیقه بیستِ الهام چرخنده برای چیدمان کاناپه+عکس (170 نظر) ستاره سادات قطبی؛ 27 سال داشتم که با شهرام شکیبا آشنا شدم، به پسر شهرام گفتم علی ،من مامانت نیستم،اما همه جوره هواتو دارم، تمام سعیمو میکنم تا راضی باشی (160 نظر) جشن تولد ساده و بدون تجملات نتیجه امام خمینی (ره) با خلاقیت قناد خوش ذوق تهرانی/ انتخاب زیبای شاخه های گل رز همرنگ با کیک+عکس (122 نظر) مهران مدیری: بعد از مراسم خاکسپاری خسرو شکیبایی دیگه توی هیچ مراسمی شرکت نکرده و نخواهم کرد؛ مردم با گاز پیک‌نیکی و مایه کتلت آمده بودن انگار تفریح بود+ویدیو (113 نظر) قاب امروز | چهره واقعی مجریان خانم خارج از تلویزیون / نجمه جودکی، صبا راد، مژده لواسانی و مبینا نصیری (105 نظر) دارا حیایی: به پول امین حیایی احتیاجی ندارم؛خونه 50متری خودمو به خونه 300متری بابام ترجیح میدم؛ کمک خانواده خیانته، فردا همسرم چه فکری در مورد من میکنه+ ویدئو (99 نظر) فریبا نادری؛ اتفاق عجیبی نیست که دخترم رو خارج از ایران به دنیا آوردم، ما تونستیم و این امکان رو به فرزندمون دادیم که اگه خواست یک جای بهتری بدون کنکور و استرس زندگی کنه (88 نظر) مرجانه گلچین: به پیشنهاد اداره برق با دبه آب میرم برای رفع حاجت گفتن تا 3 ساعت برق ندارید! من با یه ذره آب چجوری برم دسشویی+ویدئو (83 نظر) رهبر معظم انقلاب:هم پدرم، هم مادرم و هم خود من می‌خواستم طلبه بشم؛ از کلاس پنجم دبستان، عملاً درس طلبگی را در داخل مدرسه شروع کردم (79 نظر) مهران مدیری: رفته بودم مراسم ختم برگشتم دیدم یه خانوم زده به ماشین من داره گریه میکنه خواستم جنتلمن باشم گفتم اشکالی نداره اما بعدش که رفت نشستم گریه کردم🤣+ویدیو (76 نظر) نعیمه نظام دوست: کورتن مصرف کردم پناه بردم به غذا در حال حاضر نعیمه نظام دوست هستم یک چاق بی پول! فکر میکردم پف کردم نگو چاق شدم😂 (72 نظر) سحر زکریا :42 سالمه ، شریک زندگی که صداقت داشته باشه پیدا نکردم و هنوزم مجردم، عاشق فست و فود سیرم ، یه زمانی به من میگفتن بینی تو عمل کردی نمی تونی بازی کنی (59 نظر) شاهرخ استخری: همسرم از 16 سالگی کف کارخونه کار کرده ، خانواده خانمم اصلا پولدار نیستن ، من متاسفم که تو جامعه ما سوئیچ ماشین از هنر و تحصیلات بیشتر اعتبار داره (56 نظر) شیلا خداداد؛ همسرم میگه اگه جنگ بشه میرم جبهه، من باهاش مخالفم ولی نمیتونم جلوشو بگیرم (54 نظر) مروری بر نوستالژیک های شروع مدرسه قدیم که دهه 60ها بیشتر با اون خاطره دارند / اون زمان یه صفای دیگه ای داشت؛ یادش بخیر + ویدئو (53 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
منتخب روز   
ضرب و شتم کارشناس اورژانس خراسان شمالی در حال انجام ماموریت! اعتراف شوم به قتل در باغ / انتقام جویی برای فیلم سیاه دست دو برادر تهرانی را به خون آغشته کرد! وقوع زمین‌لرزه‌ 4.3 چند شهر خراسان رضوی را لرزاند انگشتر رهبر معظم انقلاب برای روز خواستگاری +ویدیو/ انگشتری که عشق را جاودانه می‌کند کشف جسد مرد میاندوآبی در زرینه‌ رود / او 14 روز گم شده بود! اتهام آدم‌ربایی برای زنی که می‌خواست شوهرش را سورپرایز کند! قرار شرم آور سیامک برای رسوایی دختر 22 ساله / اعتراف سیاه در کلانتری 4 کشته و 14 مجروح در واژگونی اتوبوس زائران حسینی در مسیر قروه به زنجان با 45 سرنشین قتل ناموسی دختر با شلیک گلوله در جنوب تهران توسط پدرش / از دامادم حرفی شنیدم که خونم را به جوش آورد پشیمان نیستم سگ هار جان کودک 9 ساله را در خوزستان گرفت/بیشتر مراقب کودکان باشید ننه لیلا، مادر جیب‌برهای ایران بود | جزئیات گفت و گو با دختر جیب‌بری که مدعی است نزد حرفه‌ای ترین جیب‌بر ایران آموزش دیده است! مردی سر همسرش را با کلنگ شکافت/ «10 روز بود به خاطر اختلاف خانوادگی با من روابط عاطفی نداشت»