درباره کتاب بازی فرشته
"بازی فرشته" قسمت دوم از چهارگانه "گورستان کتاب های فراموش شده" به قلم "کارلوس روئیت ثافون" می باشد که یک شاهکار میخکوب کننده از عشق و ادبیات و خیانت است.
خلاصه کتاب بازی فرشته
بازی فرشته" داستان نویسنده ی جوانی به نام داوید مارتین است؛ او در عمارتی متروکه در قلب شهر بارسلون با نوشتن داستان های شورانگیز و عامه پسند تحت نامی مستعار روزگار می گذراند. مارتین که دوران کودکی آشفته ای را پشت سر گذاشته، حالا به دنیای کتاب ها پناه آورده و شب هایش را با نوشتن داستان هایی درباره ی جهان زیرزمین سپری می کند. او پشت هم داستان می نویسد و هرچه که می گذرد بر ناامیدی و استیصالش افزوده می شود.او در زندگی شخصی اش درگیر روابط پیچیده ای با پدرو ویدال، حامی اش، کریستینا دختر راننده ی شخصی ویدال و ایزابلا، دختر جوانی که تحسین کننده ی کارهای اوست می شود. علاوه بر آن، تاریخچه ی خانه ای که در آن زندگی می کند نیز به زندگی خود او راه پیدا کرده؛ اتاقی با قفلی بر در آن، عکس ها و نامه هایی را در بردارد که به قتل رازآلود صاحب خانه ی پیشین اشاره می کند. در این گیر و دار، مارتین نامه ای از یک ناشر مرموز دریافت می کند که در آن پیشنهادی باورنکردنی ارائه شده. او باید کتابی بنویسد که نظیر آن هرگز وجود نداشته؛ اثری مذهبی و جدید که قدرت تغییر اذهان و قلوب را داشته باشد. اما همزمان که مارتین نوشتن را شروع کرده و به "گورستان کتاب های فراموش شده" سر می زند، متوجه می شود ارتباطی میان کتاب ها و سایه هایی که خانه ی فرسوده اش را احاطه کرده اند وجود دارد و گویا ناشرش هم رازهای نگران کننده ای را از او مخفی کرده است.
بار دیگر در "بازی فرشته"، "کارلوس روئیت ثافون" ما را به قصه ای جذاب از عشق و تراژدی در اعماق تاریک بارسلون خواهد برد.
درباره نویسنده کتاب بازی فرشته
کارلوس رویز زفون (انگلیسی: Carlos Ruiz Zafón؛ زادهٔ ۲۵ سپتامبر ۱۹۶۴) نویسنده داستان های جنایی و معمایی اهل اسپانیا است.کارلوس لوئیت ثافون در بارسلونا بدنیا آمد. او که در اسپانیا بزرگ شد ، زندگی کاری خود را با کسب درآمد در تبلیغات آغاز کرد. پدربزرگ و مادربزرگ او در یک کارخانه کار کرده بودند و پدرش بیمه می فروخت. در دهه 1990 ، روزی زافان به لس آنجلس نقل مکان کرد و مدت کوتاهی در زمینه نویسندگی روی پرده کار کرد. او به انگلیسی مسلط است.بیشتر تاثیرات کار های او از نویسندگان قرن 19، داستان های جنایی و نویسندگان معاصر است.
درباره مترجم کتاب بازی فرشته
در بین آثار ترجمه شده توسط علی صنعوی مترجم جوان مشهدی ترجمه آثار بزرگ ادبی جهان دیده می شود.علی صنعوی توجهی ویژه به جایگاه خراسانی ها در ادبیات دارد. به نظر او پردازش کلام، نثر، دایره لغات و آشنایی آن ها با کلمات، درخور تأمل و در جایگاهی والاست. مترجم رمان «کاخ رؤیاها» می گوید: این خاصیت خراسان و زبانش است که ناخودآگاه بر هر ادبیاتی وارد شده تأثیر خود را گذاشته است. شاید همین باعث شده کار مترجمان مشهدی متفاوت باشد.او که طرف دار ترجمه های همراه با آفرینش است، درباره بحث همیشگی اهمیت زبان مبدأ و مقصد می گوید مخالف نظراتی است که به بهانه وفاداری به متن، از مترجمان افرادی مکانیکی می سازد که وظیفه شان ترجمه کلمه به کلمه متن است.او تأکید می کند: مترجم اگر نتواند زیبایی مفهوم را منتقل کند، غیر از متن، خواننده را هم از دست می دهد.به نظر او، گاه در زبان مبدأ اصطلاحاتی وجود دارد که باید برای آن ها برابر بگذاریم یا حتی معادل سازی کنیم: فکر می کنم مترجمان قدیمی بر اساس دانش زبانی و تسلط بر زبان مقصد، روی زبان مبدأ هم کار می کردند. برای نمونه، وقتی به ترجمه های محمد قاضی نگاه می کنیم و حتی اعترافاتش را می شنویم که جاهایی به علت دسترسی نداشتن به جهان خارج، نبود لغت نامه های درست و حسابی و ... برخی چیزها را نمی دانسته است. به هر حال، لطافت زبانش را حس می کنیم و هنوز اثری شبیه ترجمه او از «دن کیشوت» نخوانده ایم.صنعوی ترجمه های عبدا... کوثری را هم دقیق و در عین حال زیبا توصیف می کند، به گونه ای که به نظر او، این ترجمه ها غیر از آنکه رمان خارجی را در اختیار خواننده می گذارند، ویژگی های ادبی زبان فارسی را هم به خواننده منتقل می کنند.
ترجمه ها:
- جهان بورژوازی متأخر اثر نادین گوردیمر
- سایه باد اثر کارلوس روئیت ثافون
- کاخ رویاها اثر اسماعیل کاداره
- بازی فرشته اثر کارلوس روئیت ثافون
- سرود رستاخیز اثر آرتور میلر
قسمتی از کتاب بازی فرشته
یک نویسنده هیچ گاه آن لحظه را از یاد نمی برد، لحظه ای که برای نخستین بار یک داستان را با تعدادی سکه یا کلامی ستایش آمیز معاوضه می کند و هرگز آن زهر شیرین غرور و پوچی جاری شده در رگ هایش و باور برآمده از آن را فراموش نمی کند؛ باور به اینکه اگر بتواند دیگران را به گونه ای فریب دهد که فقدان استعداد را در وجودش کشف نکنند، رویای ادبیات سقفی بالای سرش می گستراند، در انتهای روز وعده ای غذای گرم برایش مهیا می سازد و آنچه را که بیش از هر چیز دیگر در زندگی طمعش را داشت را داشت تحقق می بخشد: دیدن نام چاپ شده اش بر تکه کاغذی بینوا که مطمئنا مدت ها پس از خود او به زندگی ادامه خواهد داد. یک نویسنده محکوم به یاد آوردن آن لحظه است، چرا که از همان لحظه وجود او نابود شده و برای روحش قیمتی تعیین شده است.
ممکنه هیچ وقت در زندگیت عاشق نشی، ممکنه نتونی و یا حتا نخواهی بخشی یا تمام زندگی خودت رو به شخص دیگه ای ببخشی و مثل من یک روز در چهل وپنج سالگی چشم باز کنی و ببینی که دیگه جوان نیستی و اینکه هرگز نتونستی آواز دسته جمعی کوپیدها رو در حال نواختن چنگ بشنوی و به کشف بستر گل های رز سفید بر محراب الهی نائل بشی. اونجاست که تنها راه انتقام باقی مانده برای تو در دزدی کردن از زندگی همراه با عیش ونوش در خانه های بدنام و تن دادن به لذت های آنی جسمی خلاصه می شه؛ لذتی که خیلی سریع تر از تخیلات بزرگ بخار می شه و به آسمان می ره، ولی در این دنیای گنداب زده و متعفن جهان ناپایدار رو به فسادی که همه چیز در اون با زیبایی آغاز می شه و با خاطرات دردناک به پایان می رسه شاید این لحظاتْ نزدیک ترین چیز به توصیف همون بهشتی باشن که همیشه دربارش شنیدیم.
شناسنامه کتاب بازی فرشته
- نویسنده:کارلوس روئیت ثافون
- مترجم:علی صنعوی
- انتشارات: نیماژ
- تعداد صفحات:768
- نسخه صوتی:ندارد
- نسخه الکترونیکی: دارد