درباره کتاب براعت استهلال یا خوش آغازی در ادبیات داستانی
«براعت استهلال یا خوش آغازی در ادبیات داستانی» پژوهشی ادبی از پژوهشگر و نویسنده سرشناس معاصر، نادر ابراهیمی درباره آرایه براعت استهلال در ادبیات داستانی است. معنا، تعریف و کارکرد خوش آغازی در ادبیات داستانی، انواع خوش آغازی، استهلال موضوعی، استهلال شخصیتی، استهلال زبانی و بیانی، استهلال فضایی و حرکتی، استهلال محتوایی، استهلال تصویری، استهلال بافتی، استهلال سبک، استهلال مرکب و ممزوج و گونه های دیگر استهلال و در نهایت بخشی با عنوان پایانه، فصول این کتاب را تشکیل می دهند: «براعَت، مصدر است، به معنای رسیدن به کمال و درگذشتن از همگان؛ بَرتری یافتن در دانش و ادب و کمال و جمال. استهلال، مصدر است، به معنای ماهِ نو را دیدن یا آشکار شدنِ ماهِ نو. براعتِ استهلال، صنعتی ست ادبی، و آن آغاز کردنِ سخنی ست به طرزی که کاملاً مناسبِ با مقصود باشد و خوش اُفتد. یا براعتِ استهلال، آن است که مُصنّف یا شاعر، در ابتدای خُطبهٔ کتاب یا مَطْلعِ قصیده، الفاظی چند ایراد کند که خواننده به محضِ خواندنِ آن، از مقصد و مُرادِ نویسنده و گوینده آگاه شود.۱ براعتِ استهلال __ که ما، در این کتاب، به اختصار، آن را " استهلال" می گوییم و یا به فارسیِ متداول، " خوشْ آغازی" می نامیم __ درگذشتهٔ ادبِ فارسی، غالباً در بابِ شعر و نظم به کار رفته است؛ چنانکه اگر شاعری، قصیده، قطعه یا غزلی می سرود و در محضرِ جمعی می خواند (یا واگذار می کرد که خوشْ صداییْ آن را بخواند) و مخاطبان، در همان ابتدای شعر، به وَجد می آمدند و به تأیید و تحسین می پرداختند، و به زبانِ امروزی " با مفهومِ شعر، ارتباطْ برقرار می کردند"، نشانهٔ براعتِ استهلال بود و قبولْ افتادنِ حرکتِ آغازینِ اثر. البته این اصطلاحِ ادبی، در بابِ " فصلِ گشایش" یا خُطبهٔ کتاب های نثر نیز به کار رفته است.»
خلاصه کتاب براعت استهلال یا خوش آغازی در ادبیات داستانی
نویسنده در کتاب حاضر این مفاهیم را شرح و تبیین می کند :«خوش آغازی یا استهلال موضوعی»، «استهلال شخصیتی»، «استهلال زبانی»، «استهلال فضایی ـ حرکتی»، «استهلال محتوایی»، «استهلال تصویری»، «استهلال بافتی»، «استهلال سبک»، «استهلال مرکب و ممزوج» و گونه های دیگر.
درباره نویسنده کتاب براعت استهلال یا خوش آغازی در ادبیات داستانی
نادر ابراهیمی (زاده ۱۴ فروردین ۱۳۱۵ در تهران – درگذشته در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۳۸۷، تهران)، داستان نویس معاصر ایرانی بود. او علاوه بر نوشتن رمان و داستان کوتاه در زمینه های فیلم سازی، ترانه سرایی، ترجمه، و روزنامه نگاری نیز فعالیت کرده است. ابراهیمی، همراهِ بهرام بیضایی و ابراهیم گلستان، از اندک شمار سخنوران ایرانی به شمار می رود که هم در سینما و هم در ادبیات کار کرده و شناخته شده بوده اند. نادر ابراهیمی تحصیلات مقدماتی خود را در زادگاهش یعنی شهر تهران گذراند و پس از گرفتن دیپلم ادبی از دبیرستان دارالفنون، به دانشکده حقوق وارد شد. اما این دانشکده را پس از دو سال رها کرد و سپس در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به درجه لیسانس رسید. نادر ابراهیمی چندین فیلم مستند و سینمایی و همچنین دو مجموعه تلویزیونی را نوشته و کارگردانی کرده، و آهنگ ها و ترانه هایی برای آن ها ساخته است. او همچنین توانسته است نخستین مؤسسه غیرانتفاعی ـ غیردولتی ایران شناسی را تأسیس کند؛ که هزینه و زحمت های فراوانی برای سفر، تهیه فیلم و عکس و اسلاید از سراسر ایران و بایگانی کردن آن ها صرف کرد؛ ولی چنان که باید، شناخته و به کار گرفته نشد و با فرارسیدن انقلاب و جنگ، متوقف شد.
قسمتی از کتاب براعت استهلال یا خوش آغازی در ادبیات داستانی
به کرّات، در طولِ سالیانِ گذشته که من مطالب کتاب « ساختار و مبانی » را تدریس و تکمیل کرده ام و از آنگاه که جلد اوّل این کتاب با نامِ « لوازمِ نویسندگی » مُنتشر شده است، به من گفته اند که چرا نمونه ها را __ عُمدتاً __ از میانِ آثار ایرانیْ نقل نمی کنید؟ و آیا شما معتقدید که ما نویسندگانی در سطحِ آنها که آثارشان را در این مجموعه باز آورده ا یید، نداریم، و آیا این مساله، یعنی حذفِ، بسیاری از آثار نویسندگانِ خوبِ وطن، این اثر تحقیقیِ حجیم را مخدوش و بی اعتبار نمی کند؟
جوابْ امّا: من، جداً و مُصراً معتقدم که از نظر تاریخی، ملّتِ ما، مسلماً، یکی از انگشتْ شُمارْ بنیانگذارانِ ادبیّات داستانی ست، و لااقل بیش از پنج هزار سال از زمانِ پیداییِ نخستین افسانه ها و اسطور ه های مکتوب و مضبوطِ ایرانی می گذرد. از این، گذشته، درباره ی نویسندگانِ معاصر، من، به سهمِ خویش و به عنوان یک خواننده ی حرفه یی و یک عاشقِ حرفه ییِ وطن، بارها گفته ام که ایرانِ ما، داستان نویسانِ بزرگی دارد که آثارشان، از نظرِ مفهوم، موضوع، محتوا، هدف، زیبایی شناسی، تصویر سازی، ساختمان و ساختار، با آثار بزرگترین نویسندگانِ جهانْ برابری می کند، و در مواردی، جُزو ناب ترین آثار داستانیِ جهان است؛ امّا به تقریب، همه ی نویسندگانِ عصرِ حاضرِ ما، مکالمات را __ به تقلید از مجموعه یی از داستان های ترجمه شده به فارسی __ به لهجه ی علیل، مغلوط، و بی ریشه ی تهرانی یا به نیمْ لهجه ها و گویش های بومی و منطقه یی می نویسند، یعنی محاوره یی، عامیانه، شکسته، و عُمدتاً هم تحت تاثیرِ گویشِ بی هویّتِ تهرانی؛ و من، عطف به مجموعه یی از دلائل که بارها برشمرده ام، به هیچ وجه داستان هایی را که به لهجه یا گویش های بومی نوشته می شود، جُزوِ ادبیّاتِ ملّی، میهنی، فراگیر و « ایرانیِ کاملْ عیار » نمی دانم و بر این اعتقادْ نیستم که اینگونه آثار، برای مردمِ سراسرِ وطن __ که لهجه ها و گویش های زیبا و پُر واژه امّا کاملاً متفاوت از یکدیگر و به خصوصْ متفاوت از لهجه ی مغلوط و معیوبِ تهرانی دارند __ پدید می آید؛ و اگر بخواهیم این نوع داستان ها را طوری ارائه بدهیم که به کارِ همه ی ایرانیان __ از آذری تا بلوچ، از خراسانی تا خوزستانی، از گیلک تا اصفهانی، از لُرستانی تا کردستانی... __ بیاید، مسلماً باید که مترجمانِ آگاه و مسلّط بر لهجه ها و گویش ها، این آثار را به فارسیِ ملّی و همگانی و رسمی ترجمه کنند.
به این ترتیب، آشکار است که من اثری را ایرانی می دانم که به فارسیِ رسمی و مدرسه یی، فارسیِ غیرعامیانه و غیربومی، فارسیِ غیرمحاوره یی و ناشکسته، فارسیِ سعدی و نظامی و حافظ و مولوی و فردوسی و عطّار و بیهقی و صائب و خیّام و رودکی و عراقی و... نوشته شده باشد
شناسنامه کتاب براعت استهلال یا خوش آغازی در ادبیات داستانی
- نویسنده:نادر ابراهیمی
- انتشارات: روزبهان
- تعداد صفحات:330
- نسخه صوتی:ندارد
- نسخه الکترونیکی: دارد