معرفی کتاب پرواز درناها اثر داوود غفارزادگان

  یکشنبه، 28 آذر 1400   زمان مطالعه 4 دقیقه
معرفی کتاب پرواز درناها اثر داوود غفارزادگان
از پشت پنجره، آن‌قدر به آسمان چشم دوخته‌ام که سرم گیج می‌رود. باران خیال بند آمدن ندارد. از دیروز بکوب می‌بارد. آن هم چه باریدنی: ریز و سمج. گاه با باد همراه می‌شود و روی شیشه‌ها ضرب می‌گیرد. ناودان‌ها هم، شرشر می‌ریزند. حالا هر باریکه آبی برای خودش جویباری شده است. و کار ما ناتمام مانده. دیروز قسمت‌های بیرونی پنجره‌ها را نتوانستیم رنگ بزنیم...

درباره کتاب پرواز درناها

کتاب پرواز درناها نوشته داوود غفارزادگان است. این کتاب را انتشارات کتاب نیستان منتشر کرده است. کتاب پرواز درناها داستانی جذاب برای نوجوانان است.

خلاصه کتاب پرواز درناها

کتاب درباره بچه های دو روستای گور قلعه و خاتون کندی است. این دو گروه هردو در مدرسه ای در روستای گورقلعه درس می خوانند و با هم هم کلاسی هستند اما همواره میانشان دعوا است. این دعوا گاهی به شکل یک جروبحث ساده است و گاه تبدیل می شود به یک دعوای خونین که مشت و لگد و سنگ به جان هم می افتند. بچه های روستای خاتون کندی می خواهند مدرسه و معلم خودشان را داشته باشند تا مجبور نباشند برای درس خواندن به روستای دیگری بروند و این کتاب داستان تلاش این بچه ها است.

درباره نویسنده کتاب پرواز درناها

داوود غفارزادگان متولد ۱۳۳۸ اردبیل- داستان نویس ایرانی است. بیش از سه دهه داستان هایی با موضوعات متنوع و برای مخاطبان متنوع نوشته است. جایزهٔ ۲۰ سال ادبیات داستانی (بزرگسالان) به خاطر اثر ارزش مندش ماسه نفرهستیم به او تعلق گرفت. وی یکی از مؤثرترین نویسندگان در عرصه ادبیات کودک و نوجوان است. نشان طلایی از جشن وارهٔ بزرگ برگزیدگان ادبیات کودک ونوجوان (انجمن نویسندگان کودک ونوجوان)به عنوان یکی از بهترین داستان نویسان دو دهه از جوایز دیگر اوست.رمان فال خون او توسط پروفسور قانون پرور ترجمه و در دانشگاه تگزاس آمریکا چاپ شده است. همچنین از این نویسنده تک قصه هایی به زبان های دیگر ترجمه شده است.

داوود غفارزادگان

قسمتی از کتاب پرواز درناها

کنار داش بولاغ بختیار را می گذارم زمین و دمرْ می افتم رو چمن ها. بچه ها هم کیف و کتاب ها را پرت می کنند زمین و ولو می شوند دور چشمه. باریکه آبی که از لای سنگ ها قل می زند بیرون، همه را سیراب نمی کند؛ اما کسی به کسی نیست. همه کله هامان را دراز کرده ایم سمت آب که خنک است و از توی گودی جلو چشمه، شرشر می ریزد پایین و توی چمن ها گم می شود.

دستی به سر و صورت می کشم و می گویم: آبی به صورتتان بزنید! این جوری قیافه هاتان را ببینند، زهره ترک می شوند!

ذبیح با چشم های سرخ می گوید: من دیگر مدرسه برو نیستم!

بختیار که هنوز هوروک هوروک می زند، پشت ذبیح درمی آید:

ـ من هم دیگر نیستم. گور بابای مدرسه!

بعد شانه بالا می اندازد و سر کج می کند:

ـ دیگر کتاب و دفتر هم ندارم، نمی دانم چه بلایی سرشان آمد.

اسد با ترس می گوید: فردا جواب آقامدیر را چه می دهی؟ دو روز نیست که مدرسه ها باز شده!

بختیار دست بالا می اندازد و به پشت می افتد روی چمن های خیس:

ـ من که دیگر به مدرسه نمی روم!

نورالدین که تا حالا ساکت بود، گرد و خاک لباسش را می تکاند و می گوید: کی جرأت دارد برود. من هم دیگر نیستم. از جانم که سیر نشده ام.

به طرفشان براق می شوم:

ـ مگر اولین بار است که از دست گوی قلعه ای ها کتک می خوریم، کار همیشگی شان است!

اسد می گوید: این بار فرق داشت. شاید دست بزرگ ترهاشان هم تو کار بود. همه اش سر حق آب است. جریان کتک خوردن مقصود از دست دشتبان بهانه بود.

دمغ می گویم: یعنی دیگر درس نخوانیم. پدرم قول داده امسال اگر قبول شوم، می فرستدم شهر.

نورالدین با تمسخر می گوید: لابد بچه های شهر از گوی قلعه ای ها هم بدترند!

با خشم می گویم: از کجا می دانی؟... همه که مثل این آشغال کله ها نامرد نیستند.

بختیار، انگار که گوشش به حرف های ما نیست، با خیال راحت می گوید: آخش! راحت شدم. من که حوصلۀ درس و مشق را ندارم.

اسد که پسرخالۀ بختیار است، می گوید: آره، فقط بلدی بیخ دل خاله ام بنشینی و هی نان و ماست بخوری.

بختیار کوچک تر از اسد است و چون از او حساب می برد، جوابش را نمی دهد.

سنگی برمی دارم و پرت می کنم سمت گوی قلعه که فقط نوک درخت هاش از پشت تپه پیداست:

مدرسه مگر فقط مال گوی قلعه ای هاست. نباید کوتاه بیاییم. باید جریان را به بزرگ ترها بگوییم.

نورالدین برمی گردد طرفم و می گوید: فایده اش چیه؟...

می خواهی از دست آن ها هم کتک بخوریم. سرکوفتمان بزنند که دست و پا چلفتی و بی عرضه ایم؛ نمی توانیم از خودمان دفاع کنیم.

اسد می گوید: همه اش تقصیر خودمان است. اگر دیروز که جلومان را گرفتند به بزرگ ترها می گفتیم و جلوشان درمی آمدیم، امروز این بلا سرمان نمی آمد.

نورالدین ریگ می اندازد تو آب چشمه و می گوید: پای بزرگ ترها که وسط کشیده شود، وضع بدتر می شود. زود دست به چوب می برند و دعوا راه می اندازند. به خصوص این روزها که سر آب هم اختلاف دارند.

شناسنامه کتاب پرواز درناها


دیدگاه ها
  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
خلاقیت خنده دار هندونه فروش شیرازی، برای فرار از گرما حماسه آفرید/ هنر نزد ایرانیان است و بس... (238 نظر) خلاقیت خنده دار مغازه دار اردبیلی برای کشاندن مشتری به مغازه حماسه آفرید/ مغز نیس که معدن طلاست😂👌+عکس (128 نظر) نگاهی به اعلامیه ترحیم مادر جوان حمید گودرزی که دیشب خبر فوتش را آقای بازیگر اعلام کرد +عکس/ روحش شاد (117 نظر) مراسم تشییع پدر حامد بهداد، با حضور چهره های سرشناس و بازیگران +عکس/ روحش شاد و یادش گرامی (70 نظر) رونمایی از همزاد و بدل ایرانی هانده ارچل، بازیگر ترکیه‌ای محبوب ایرانی ها/ ایشون هم بازیگر خیلی معروفیه+عکس (61 نظر) سینه زنی شاهرخ خان، بازیگر معروف هندی در هیئت عزاداری امام حسین (ع) +ویدئو (43 نظر) خلاقیت خنده دار میوه فروش وانتی با عکس رضا گلزار حماسه آفرید/هنر نزد ایرانیان است و بس+ عکس (37 نظر) خلاقیت خنده‌دار اوستا بنّا در ساختن توالت کنار روشویی برای راحتیِ صاحبخانه حماسه آفرید+ عکس/ مغز نیست که فسفر خالصه😂 (30 نظر) انتخاب محمدرضا گلزار و بهرام رادان به عنوان خوش‌تیپ‌ترین و خوش قیافه‌ترین بازیگران ایران از منظر الیف ارول بازیگر چشم آبیِ ترکیه‌ای+ ویدیو/ چشم آیسان خانوم و مینا مختاری روشن! (29 نظر) برادر رهبر معظم انقلاب: ایشان در عروسی من با ماشین فولکس‌شان، شب تا ساعت12 برای آنهایی که جهاز آورده بودند دنبال شام بودند+ عکس (26 نظر) نگاهی به ماشین مازراتی هوش پران علی دایی که همه آرزوشو دارن/ شهریار فوتبال ایران سوار بر دلبر مشکی😍 (26 نظر) مات و مبهوت موندن مهران مدیری از دیدن همزاد خودش تو دورهمی/ چقدرم که شبیه همدیگه هستن!+عکس (25 نظر) روایتی از عصبانیت رهبر معظم انقلاب از عوض کردن فرش کهنه و نخ نمای خانه شان: اشتباه کردید که عوض نمودید بروید همان زیلوها را بیاورید (25 نظر) درخت خرمای بزرگ حیاط باصفای خونه ویلایی زهرا گونش/ نخل های هم قد والیبالیست مشهور ترکیه ای (19 نظر) خلاقیت غَش آور راننده گرگانی برای حفظ امنیت صندوق عقب ماشینش+عکس/ سلطان امنیت منطقه تویی!🤣 (18 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
تیتر امروز   
5 آیتم ضروری که یک دختر خانم شیک‌پوش برای تابستان به آن نیاز دارد
راهنمای خرید عطر تابستانی برای مرداد 1403
نگاهی به زندگی سعید راد با 3 همسر مشهورش/ طلاق نوش آفرین از سعید راد و فرار به هندوستان
از ساندویچی باز کردن سعید راد بعد از ممنوع الفعالیت شدن تا کارگری در آمریکا! / روحش شاد ...
عروسِ رهبر معظم انقلاب: بچه ام اسباب بازی ندارد، در اتاق آقا یک میز هست و 6 تا صندلی پلاستیکی و یک تلفن که به دیوار وصل است+عکس
نوزادان بی‌قرار؛ کودکانی که با اعتیاد متولد می‌شوند
سعید راد سوپراستار پرسپولیسی: سند زنده 6 تایی شدن استقلال، من هستم
ماجرای علاقه دیوانه وار محمدرضا شاه به دختران و زنان موطلایی!/مشتری پَروپا قرص خانه های فساد
حسن یزدانی صاحب 25 میلیارد تومان پول نقد می شود! / طلای المپیک پاریس قبل از برگزاری مسابقات بر گردن کشتی گیر معروف ایرانی میدرخشد
واکنش‌ها به جزئیات دیدار رهبری با مجلس: از «حفظه‌الله» تا جایگاه ثابتی و رسایی
(ویدیو) حال پذیرایی پرنور و دلباز خانه کمند امیرسلیمانی با پنجره های بزرگ، پرده های توری، ملبمان سبز پاستیلی و تراس پر از گل و باصفا/ پرده‌هاشونو چه شیک و خاص نصب کردن!
(تصویر)دلخراش ترین عکس که یک ایرانی را بهترین عکاس سال 2023 کرد!/در هر جا هنر یک ایرانی میدرخشد
(ویدئو) حضور سرزده دکتر پزشکیان در محل کار سابقش بدون تشریفات و واکنش جالب رئیس مجلس، محمدباقر قالیباف
تصویر جگرسوز از آخرین بوسه‌ی نسرین مقانلو، عمره سریال "مختارنامه"، به پیکر بی‌جان پسر جوانش، ارشیا
انتقاد جدی روزنامه اصولگرا از نماینده حمله کننده به ظریف!
منتخب روز   
(فیلم) سکانس فوق عاشقانه شهاب حسینی و لیلا حاتمی در فیلم "پرسه در ماه" / ما کاملا شبیه همیم طرز نگاهامون دو دو زدن چشامون ...😍 استارت تمرینات سخت علیرضا بیرانوند در تراکتور +فیلم/ آقای دروازه بان آمادگی بدن بالایی دارد! سکانس عاشقانه دل باختن قباد به شهرزاد/ نشود فاش کسی آنچه میان من و توست (فیلم) سکانس فوق العاده احساسی و عاشقانه از شهاب حسینی و معشوقه‌اش در سریال "شهرزاد" / با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچکس به تو مانند نشد😍 (فیلم) خرید دکتر مسعود پزشکیان از یک سوپرمارکت در تهران به همراه نوه‌ها و عروسش با کارت بانکی شخصی / نوه‌ها پدربزرگ را به خرج انداخته‌اند اقدام منحصربفرد و زیبای طلافروش یزدی به احترام دختر سه ساله امام حسین(ع)+عکس/ این جور تصاویر مخصوص ایران ماست والسلام👌 (فیلم) رهبر معظم انقلاب: به من می‌گویند شما گفتید سوءاستفاده جویان را افشا نکنید / ما حق نداریم افراد را به صرف گمان متهم کنیم سکانس خوشحالی قُباد از بارداری شهرزاد/ قُباد: من تا الان نمیدونستم از این دنیا و از این زندگی چی میخوام اما الان.... (عکس) هدایای ارزشمندی که پزشکیان در پشت صحنه یک هیئت دریافت کرد / خوشا راهی که آغازش با حسین است ... (ویدئو) شعر سوزناک شهریار برای مادر بزرگش که با شنیدنش اشک از چشمانتان سرازیر خواهد شد به یادماندنی ترین سکانس عاشقانه سریال شهرزاد / از بله گفتن شهرزاد تا مرگ مرگ بزرگ آقا نقش دختر رهبر انقلاب در ترمیم دست مجروح ایشان/ فرزند دختری که به پدر اُنس داشت