معرفی کتاب قضيه نامه‌های عاشقانه اثر آگاتا کریستی

  چهارشنبه، 28 مهر 1400   زمان مطالعه 5 دقیقه
معرفی کتاب قضيه نامه‌های عاشقانه اثر آگاتا کریستی
کسی هست که به شکار گنج علاقه نداشته باشد؟ ماجرایی که هرگز نمی‌توانید آن را پیش‌بینی کنید و دائما یک چیز تازه برای عرضه‌کردن دارد. کتاب قضیه نامه‌های عاشقانه یک شکار گنج لذت بخش است. این کتاب را در دست بگیرید و یک سفر جذاب به دنیای داستان‌های جنایی داشته باشید.

درباره کتاب قضيه نامه های عاشقانه

«the secret of chimneys» اثر کارآگاهی جذاب دیگری از آگاتا کریستی است که اولین بار سال ۱۹۲۵ در انگلستان منتشر شد. این رمان پس از انتشار توانست توجه های زیادی را جلب کند و بسیاری از خوانندگان و منتقدان آن را ستایش کردند. قضیه نامه های عاشقانه بیش از یک داستان معمولی است و افراد زیادی آن را یکی از بهترین داستان های آگاتا کریستی می دانند.

خلاصه کتاب قضيه نامه های عاشقانه

ماجرای اصلی در عمارت چیمینیز اتفاق می افتد. به درخواست سیاستمدار جورج لوماکس، لرد کاترهام موافقت می کند مهمانی آخر هفته را در عمارتش یعنی چیمنیز برگزار کند. در این مهمانی یک قتل اتفاق می افتد و شاهزاده مایکل، وارث تخت سلطنتی هرزاسلوکی کشته می شود. سرهنگ باتل یکی دیگ از قهرمانان داستان های کریستی این بار کسی است که باید معما را حل کند.از روی قضیه نامه های عاشقانه اقتباس های متعددی انجام شده است. اولین بار سال ۱۹۳۱ تئاتری بر اساس این داستان روی صحنه رفت و در یکی از قسمت های سریال خانم مارپل نیز به این داستان اشاره شده است. این کتاب به بیش از ۵۰ زبان مختلف برگردانده شده است و هنوز هم طرفداران خود را میان کتاب خوان های سراسر جهان دارد.

درباره نویسنده کتاب قضيه نامه های عاشقانه

آگاتا کریستی، زاده ی ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ و درگذشته ی ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶، نویسنده ی انگلیسی داستان های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود.آگاتا کریستی با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا میلر در شهر تورکی در ناحیه ی دوون انگلستان به دنیا آمد. پدر آمریکایی اش فردریک میلر نام داشت. مادرش کلارا بومر انگلیسی و از خانواده ای اشرافی بود. آگاتا به دلیل آمریکایی بودن پدر می توانست تبعه ی ایالات متحده نیز باشد، ولی هرگز از آن کشور تقاضای تابعیت نکرد. آگاتا دارای یک خواهر و یک برادر بود که هر دوی آن ها از وی بزرگ تر بودند.آگاتا در زمان جنگ جهانی اول در بیمارستان و سپس در داروخانه کار می کرد؛ شغلی که تأثیر زیادی بر نوشته های او داشته است: بسیاری از قتل هایی که در کتاب هایش رخ می دهند از طریق خوراندن سم به مقتولان صورت می گیرند.در هشتم دسامبر ۱۹۲۶ وقتی در سانینگ دیل واقع در برکشر زندگی می کرد به مدت ده روز ناپدید گردید و روزنامه ها در این مورد جاروجنجال فراوانی به پا کردند. اتومبیل او در یک گودال گچ پیدا شد و خود او را نیز نهایتا در هتلی واقع در هروگیت یافتند. آگاتا اتاق هتل را با نام خانمی که اخیرا شوهرش اعتراف کرده بود با وی رابطه عاشقانه دارد، کرایه کرده بود و در توضیح این ماجرا ادعا کرده بود که در اثر ضربه ی روحی ناشی از مرگ مادر و خیانت شوهر دچار فراموشی شده بوده است. آگاتا در سال ۱۹۳۰ با باستان شناسی به نام سر ماکس مالووان که ۱۴ سال از او جوان تر بود، ازدواج کرد و با او به سفرهای فراوانی رفت. رد پای این سفرها و شهرها و کشورهایی که او از آن ها دیدن می کرد را می توان در بیشتر داستان هایش که وقایع آن ها در کشورهای شرقی (خاورمیانه) رخ می دهند، دید. ازدواج او با مالووان در ابتدا ازدواجی موفق و شاد بود. این ازدواج توانست با وجود ماجراجویی های عشقی خارج از ازدواج مالووان، مدتی نسبتا طولانی دوام بیاورد.

آگاتا کریستی

درباره مترجم کتاب قضیه نامه های عاشقانه

مجتبی عبدالله نژاد (۱۳۴۸ کاشمر) نویسنده و مترجم ایرانی است که کتاب هایی از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه می کند و درضمن درباره ی ادبیات کلاسیک فارسی تحقیق می کند. کتاب «گفتگو با مسعود سعد سلمان» نوشته ی او، تلفیقی است از کار تخیلی با کار پژوهشی. وی در گفتگویی در روزنامه ایران می گوید: «این ژانری است که خودم ابداع کردم». از وی مقالاتی در بعضی نشریات ادبی مثل کلک، کارنامه، سمرقند، بخارا، رودکی، نافه، شوکران، و گوهران منتشر شده است.

چرا باید کتاب قضیه نامه های عاشقانه را خواند؟

اگر کمی به معما علاقه داشته باشید، قضیه ی نامه های عاشقانه یکی از بهترین کتاب هایی است که می توانید برای خواندن پیدا کنید. داستانی رازآلود که گره هایش به این سادگی باز نمی شود و پایانی رضایت بخش و غیرمنتظره دارد. آگاتا کریستی با قلم منحصربه فردش این داستان را طرح ریزی کرده و با آفریدن کاراکترهای متعدد و گوناگونی که همه می توانند قاتل باشند آن را به طرز دلپذیری پیچیده کرده است. قضیه نامه های عاشقانه یک کتاب خوب برای پر کردن لحظات یک عصر پاییزی طولانی است، کتابی که اگر خواندنش را شروع کنید نمی توانید نیمه کاره رهایش کنید.

قسمتی از کتاب قضيه نامه های عاشقانه

آنتونی چند دقیقه ای ایستاده بود و رفتنش را تماشا می کرد. بسته سیگارش را درآورد. مشغول روشن کردن سیگار بود که صداهایی شنید. کنار آشیانه ایستاده بود و صدا از پشت آشیانه می آمد. مثل اینکه یک نفر عطسه اش گرفته باشد و خواسته باشد جلو عطسه را بگیرد.

با خودش گفت:

-یعنی کی پشت آشیانه قایم شده؟ بهتر است بروم ببینم.

حرف و عملش را یکی کرد و چوب کبریت را انداخت و بی سروصدا آشیانه را دور زد ببیند چه خبر است. مردی را دید که روی زمین قوزکرده و تازه نیم خیز شده بود که بلند شود. مردی قدبلند با عینک آفتابی و کت رنگ روشن و ریش سیاه بزی و رفتاری سوسول مآب. سرووضع محترمانه ای داشت و حدود سی تا چهل سالش بود.

آنتونی پرسید:

-اینجا چه کار دارید؟

مطمئن بود که از میهمانان چیمنیس نیست.

- معذرت می خواهم. آقا. من می خواستم بروم مسافرخانه جالی کریکترز. راهم را گم کرده ام. ممکن است لطف کنید بگویید از کدام طرف باید بروم؟

آنتونی گفت:

-حتماً. ولی از دریاچه راه ندارد.

مرد با لحن کسی که تازه متوجه اشتباهش شده. گفت:

-راه ندارد؟

آنتونی با نگاه معنی داری به آشیانه تکرار کرد:

-از دریاچه راه ندارد. باید از توی باغ بروید. چند متری که جلو بروید. خودتان راه را پیدا می کنید. ولی توجه داشته باشید اینجا ملک خصوصی است. بدون اجازه واردشده اید.

مرد گفت:

-واقعاً معذرت می خواهم. پاک گیج شده ام. راهم را گم کرده ام. فکر کردم بیایم اینجا پرس وجو کنم.

آنتونی خواست بگوید این چه جور پرس وجویی است؟ چرا برای پرس وجو قایم شده ای پشت آشیانه قایق؟ ولی جلو خودش را گرفت و چیزی نگفت.

شناسنامه کتاب قضيه نامه های عاشقانه


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها