درباره کتاب آدمکش کور
کتاب آدمکش کور درخشان ترین و برجسته ترین اثر مارگارت النور اتوود، به روایت زندگی خانواده ای می پردازد که تحت تأثیر جنگ و رویدادهای آن، فراز و نشیب های زیادی را تجربه کرده اند. این کتاب در سال 2000 توانست جایزه بوکر را از آن خود کند.
خلاصه کتاب آدمکش کور
رمان آدمکش دو روایت مجزا را تعریف می کند. در یکی از داستان ها، روابط پنهان و مبهم زن و مرد عاشقی دنبال می شود که در مکان های مختلف یکدیگر را ملاقات می کنند. در طی این داستان، مرد برای زن داستان هایی تخیلی را که در فضایی دیگر اتفاق می افتد تعریف می کند. روایت دیگر از زبان پیرزنی 80 ساله به نام ایریس است. او در حال نوشتن خاطرات و اتفاقاتی است که در گذشته برای او و خواهرش لورا اتفاق افتاده است. نهایتا دو داستان به یکدیگر پیوند می خورند. آیریس زمان کودکی خود و لورا را به خاطر می آورد. آیریس دختری است که نسبت به خانواده اش احساس مسئولیت می کند. او مجبور می شود به خاطر فداکاری برای خانواده اش تن به ازدواج سرد و خاموشی با مردی ثروتمند بدهد. نقطه ی عطف کتاب زمانی است که آیریس به تدریج حقایقی را نسبت به خانواده ی خود متوجه می شود و می فهمد که در اصل چه اشتباه بزرگی کرده است و مقصر چه کسی است.مارگارت آتوود در رمان آدمکش کور فضاهایی کلاسیک را با ساختاری مدرن برای خواننده ترسیم می کند. در این کتاب سه داستان در کنار هم، اما مجزا از هم روایت می شوند. اتوود با درونمایه ای مشترک در همه ی داستان ها، فضایی هولناک و پیچیده را خلق می کند تا در نهایت خواننده را به حل معما نزدیک کند.داستان «آدمكش كور» با مرگ لورا شروع مي شود و با اعترافات «آيريس» که حالا چندین سال از عمر او گذشته است به پایان مي رسد، دست نوشته هاي آيريس هسته ی اصلی داستان را تعیین کرده است و روايت هاي ديگری که در کنار اعترافات و صحبت های او گفته می شوند به نوعی درستی و صحت دست نوشته ها را مشخص می کند.
آدمكش كور یا زخم شمشیر
یکی از نکاتی که منتقدین درباره ی کتاب آدمکش کور مطرح کرده اند شباهت بیش از اندازه ی رمان آدمکش کور با داستان کوتاه «زخم شمشير» از «خورخه لوئيس بورخس» نویسنده ی مطرح آرژانتینی است. زخم شمشیر داستان مردی است که به علت خیانت کردن به دوست خود که از او مراقبت می کرد احساس شرم و گناه می کند. او داستان خود را برعکس روایت می کند. خودش را جای شخصیت درستکار داستان می گذارد و داستان را از زاویه ی دید او روایت می کند. او از مشاهده جرياني جنايي كه طي آن دوستش كشته شده می گوید و در پايان اعتراف مي كند كه قاتل خود اوست. این همان كاري است كه «آيريس» در آدمكش كور مي كند.
درباره نویسنده کتاب آدمکش کور
مارگارت آتوود در ۱۸ نوامبر ۱۹۳۹ در اتاوا زاده شد. او کودکی خود را در جنگل های شمال کبک در کنار پدرش که یک گیاه شناس بود، گذارند. تجربه ی این نوع زندگی در دوران کودکی، بعدها در آثار آتوود در به کارگیری تعبیرهایی از دنیای جانوران و طبیعت نمود یافت.او تاکنون بیش از ۳۰ کتاب شامل رمان، داستان های کوتاه، شعر و نقد ادبی، تاریخ اجتماعی و کتاب های کودکان را به تألیف رسانده است. آثار او ریشه در رئالیسم سنتی دارند و در نوشته هایش از زن به عنوان شخصیت اصلی استفاده می کند. آتوود در داستان هایش واقعیت های اجتماعی را با تخیل، اسطوره شناسی و طنز همراه می کند.مارگارت اتوود نویسنده، شاعر و منتقد کانادایی طی مراسمی در پراگ، جایزه بین المللی «فرانتس کافکا» ۲۰۱۷ را به پاس یک عمر دستاورد ادبی خود دریافت کرد.

ترجمه ی کتاب آدمکش کور
چندین مترجم در ایران کتاب آدمکش کور را به فارسی برگردانده اند. گروه انتشاراتی ققنوس کتاب را با ترجمه ی شهین آسایش در 655 صفحه منتشر کرده است. کتاب در سال 1398 به چاپ دهم رسیده است. ترجمه ی دیگر کتاب را «سید حبیب گوهری راد» انجام داده است و نشر «جمهوری» آن را منتشر کرده است.
قسمتی از کتاب آدمکش کور
ده روز بعد از تمام شدن جنگ، خواهرم لورا خود را با ماشین از روی پل به پایین پرت کرد. پل در دست تعمیر بود و لورا درست از روی علامت خطری گذشت که به همین خاطر آن جا نصب کرده بودند. ماشین شاخه های نوک درختان را که برگ های تازه داشتند شکست، بعد آتش گرفت، دور خود چرخید و به داخل نهر کم عمق دره ای افتاد که سی متر از سطح خیابان فاصله داشت. قطعه هایی از پل روی ماشین افتاد، و چیزی جز تکه های سوخته بدن لورا باقی نماند.
بعد کشیش مدرسه دعا خواند، و برای خدا درباره خیلی از مشکلاتی که جوانان با آن روبه رو هستند حرف زد. مسلما شنیدن این حرف ها برای خدا تازگی ندارد و مثل بسیاری از ما حوصله اش از شنیدن مجدد آن سر می رود.
چرا این قدر به نوشتن خاطراتمان علاقه مندیم؟ حتی وقتی که هنوز زنده ایم، می خواهیم وجودمان را، مانند سگ هایی که به شیر آتش نشانی می شاشند اثبات کنیم. عکس های قاب کرده مان را، دیپلم هایمان را، کاپ های روکش نقره شده مان را به نمایش می گذاریم؛ حروف اول ناممان را روی ملافه هایمان می دوزیم، ناممان را روی تنه درختان حک می کنیم، یا با خط بد روی دیوارهای دستشویی می نویسیم. همه این ها زاییده یک احساس است: امید! یا به کلام ساده تر جلب توجه! حداقل در پی شاهدی هستیم. نمی توانیم تحمل کنیم صدایمان، مانند رادیویی که از کار می افتد، سرانجام ساکت شود.
اگر دوست بد نداشته باشی به دوستان زیاد احتیاج نداری.
تنها راه نوشتن حقیقت تصور هیچ وقت خوانده نشدن نوشته هایت است. نه توسط کسی، و نه حتی، مدتی بعد توسط خودت. در غیر این صورت بهانه تراشی را شروع می کنی.
دیروز آن قدر خسته تر بودم که تمام مدت روی کاناپه دراز کشیدم و هیچ کاری نکردم. بنا به عادت گفتگوی روز تلویزیون را تماشا می کردم، که در آن اطلاعاتی را بدون ملاحظه آشکار می کردند. آشکار کردن بدون ملاحظه اطلاعات مد شده است: مردم اطلاعاتی درباره خود و دیگران آشکار می کنند. این کار را از فرط نگرانی و گناه، و به خاطر خوش آمد خودشان می کنند، ولی بیشتر به این دلیل که می خواهند خودشان را نشان دهند، و آدم های دیگر هم می خواهند تماشایشان کنند. من خود را از آن ها مستثنی نمی کنم: من هم از تماشای این گناهان کوچک زشت، این نابسامانی های کثیف خانوادگی، و این ضربه های روحی لذت می برم.
شناسنامه کتاب آدمکش کور
- نویسنده: مارگارت اتوود
- ترجمه: شهین آسایش
- انتشارات: ققنوس
- تعداد صفحات: ۶۵۵
- نسخه صوتی:دارد
- نسخه الکترونیکی: دارد
مشخصات کتاب صوتی آدمکش کور
- گوینده:مریم پاک ذات
- ناشر صوتی: آوانامه
- مدت:25 ساعت و 4 دقیقه
معرفی رمان کنار دریا اثر ورونیک اولمی










































