به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری ساعدنیوز، محمود بصیری مثل نقشهایش بیریاست و در گیر و دار این روزها همرنگ خیلیها نشده است. با هم از این سالهای بیکاری و نبودنش حرف زدهایم و اینکه چه برنامهای برای آینده دارد.
سال 82 از یک شرکت تولید چای با من تماس گرفتند و گفتند میخواهند یک قدم ملی در زمینه اطلاعرسانی درباره چای و تغذیه ضدسرطان بردارند. مدیر شرکت که دختر خودشان هم قربانی بیماری سرطان بود به من گفت خیلی از سرطانها بهخاطر تغذیه ناسالم و استفاده از چای نامرغوب است. من هم چون احساس کردم این کار به نفع مردم و در جهت آگاهی آنان است پذیرفتم و اصلا اطلاع نداشتم این یک کار تبلیغاتی است حتی آقای داود رشیدی هم شاهد هستند که صحبتی از کارهای تبلیغاتی به میان نیامد.
خلاصه حدود یک سال و نیم در اختیار این گروه بودم و هر جا میگفتند میرفتم و درباره چای صحبت میکردم حتی برای بازدید از مزارع چای آنها هم رفتیم و انصافا هم چای بسیار مرغوب و خوبی داشتند. همین موضوع باعث شد من بهخاطر کار تبلیغاتی در تلویزیون به نوعی ممنوعالکار شوم و سه سال خانهنشین شدم.
پس از آن هم ماجراهای ریاستجمهوری و شباهت من با رئیسجمهور سابق پیش آمد و من به شکل غیر رسمی ممنوعالکار شدم. هرکس از دوستان فیلمساز یا تهیهکننده در آن مدت فیلمنامه یا طرحی را برای بازی در اختیارم میگذاشت که همهشان را هم هنوز در خانه دارم و صحبتهایی میشد اما همهشان میرفتند و دیگر پشت سرشان را هم نگاه نمیکردند.
سایر اخبار سیاسی را اینجا دنبال کنید