نیلوفر خوش خلق همسر امین حیایی: امین اصولا مرد خوبیه من که از زندگیام با او راضی هستم
به گزارش سرویس هنر و رسانه ساعدنیوز، ، زندگی زوجهای هنری دوام ندارد! این جمله عوامانه را بارها و بارها در صحبتهای روزمره مردم باهم درباره بازیگران شنیدهایم؛ اما زوجهای بسیاری هستند که در این سالها خلاف این ادعای بیپایه را ثابت کردهاند. امین حیایی و نیلوفر خوشخلق به اندازهای معروف هستند که حاشیهها بتوانند نفس زندگیشان را بگیرد اما در تمام مدتی که با هم ادامه دادهاند به دور از حاشیه و هر جنجالی در آرامش و موفقیت سر کردهاند. امین بعد از گذر از 40 سالگی پختگی خاصی در کارهایش به چشم میخورد و با اطمینان بیشتری صحبت میکند.
نیلوفر هم حالا دیگر نامی معتبر در میان بازیگران زن به شمار میرود و هر دو در کنار هم روزهای خوبی را سپری میکنند. صحبت با آنها همیشه جذاب است. پر از انرژی و نگاههای بکر به زندگی هستند و به راحتی در هر زمینهای میتوانید نظراتشان را بپرسید. اهل سانسور کردن خودشان نیستند و صادقانه و البته هوشمندانه جواب هر کنجکاوی شما را میدهند. هر بار صحبت با این زوج میتواند یک اتفاق تازه باشد چون آنها به زیبایی مسیر مصاحبه را به سمت و سویی میبرند که شما دوست دارید.
جنبه انتقاد و نقدشدن
امین: قطعا یک بازیگر همیشه دوست دارد در کارهایی بازی کند که نه تنها باعث شرمندگی خودش درنظر مخاطبان و هوادارانش نشود؛ بلکه این کار طوری نشود که او را مورد نقدهای تند قرار دهند. البته من اگر در کاری بازی کنم که فاقد ارزشهای لازم هنری باشد نقدهایی که بشود را میپذیرم اما به شرطی که نقد از جانب آدمی باشد که سواد لازمش را داشته باشد.
نیلوفر: من معتقدم شما در هر کاری که باشید قطعا مورد انتقاد عدهای قرار خواهید گرفت که کار شما را دوست ندارند. هر کسی باید جنبه نقد شدن را داشته باشد. قرار نیست همه از شما تعریف کنند و انتظار داشته باشیم مورد پذیرش همه سلیقهها و افکار باشیم.
شباهت یا تکرار…؟!
امین: گاهی میشنوم که امین در کارهایی نقشهای مشابهی بازی کرده است. راستش یک بازیگر هر کاری کند به هر حال همیشه شباهتهایی را تکرار خواهد کرد که ذاتی است. مثلا من نمیتوانم برای هر نقشی تمام جزییات از راه رفتن و نگاه کردن و لحنام تا شکل خندیدنم و فیزیکم و… را تغییر بدهم. من امین حیایی هستم که یکسری مشخصات مخصوص به خودم را دارم. کاری که باید بکنم این است که هر نقش را به شبیهترین حالت نزدیک به خودش بازی کنم. من همان امین هستم اما در قالبی جدید و در موقعیتهای جدید که باید متفاوت از چگونگی حضورش در نقش قبلی باشد.
نیلوفر: مهم این است که بازیگر از تکرار خودداری کند اما جلوگیری از تکرار نیازمند چیزهای مختلفی است از جمله متفاوت بودن درست نقشها یا نگاهی که کارگردان به آن شخصیت دارد. گاهی کارگردان از شما اصلا تکرار یک قالب ثابت را دارد. نمیشود همه چیز را ناشی از ضعف بازیگر دانست.
جاذبههای یک نقش
امین: در این سالها به تجربه دریافتهام نقش باید بازیگر را جذب کند. اگر این اتفاق بیفتد بازیگر ارائه بهتری از نقش خواهد داشت و چون خودش آن را دوست دارد نتیجه کار هم دوستداشتنی میشود. نقشی که بازیگر ارتباط خوبی با آن پیدا نکند، درست شکل نمیگیرد و مخاطب به خوبی این فاصله را میفهمد و از کار شما زده میشود.
نیلوفر: من از کاراکترهای پیچیده و سخت که قابل حدسزدن و پیشبینی نیستند، لذت میبرم. نقشهای خوبی را هم تجربه کردهام اما به دنبال کاری هستم که واقعا مرا با تمام وجود درگیر کند و به خودم بگویم این همان نقشی است که خودش است و از من برای سالها به یادگار میماند.
جاده دوطرفه سینما
امین: بخشی از زیبایی بازی بازیگر در یک فیلم به عوامل دور و برش در کار و به خصوص نقش مقابلش برمیگردد. اگر این رابطه مناسب نباشد و لنگ بزند، کار شما هم دیده نمیشود و مانند حرکت در یک جاده صاف یکطرفه است که شما بیهدف در آن میروید و چیزی نیست که بخواهد توانایی رانندگی شما را به چالش بکشد تا شاهد رفت و برگشت احساس در صحنه باشید.
نیلوفر: امین از آن دست بازیگرانی است که بسیار به بازیگرهای نقش مقابلش کمک میکند و میگوید با این کار در واقع به بهتر دیده شدن نقش خودش کمک میکند.
دیده شدن به چه قیمتی؟
امین: دیده شدن در هر فیلمی اتفاق میافتد؛ مهم این است که کجا و چگونه دیده شوید. من با دیده شدن به هرقیمتی مخالفم البته اگر غم نان نباشد و شما در جبر شرایط گیر نکرده باشید. شرایط ایدهآل ذهنی با آنچه واقعا اتفاق میافتد گاهی فاصله بعیدی دارد.
نیلوفر: بعضی بازیگرها تنها در کاری یا کارهایی هستند که دیده بشوند و من به این روش کار نمیکنم یعنی دوست ندارم کاری را انجام بدهم که قلبا دوستش ندارم و تنها میتواند موقعیت مرا مثلا در بیشتر توی چشم بودن، بهتر کند. بازیگر اگر نقشی را دوست نداشته باشد، آن را خراب میکند و با این کار در اصل هویت خودش و کارنامهاش را زیر سوال میبرد.
نگاه مثبت به زندگی
امین: درست است که هزینههای زندگی بالا رفته و آدمها به شکلی از هم دور افتادهاند اما خوب است به هر نوعی که میتوانند از هم خبر بگیرند و هوای هم را داشته باشند. باید از لحظه لحظه زندگی استفاده و در کنار هم تلاش کرد که به موفقیت رسید.
نیلوفر: خوبی امین این است که نگاهش همیشه مثبت و دلش صاف است. وقتی با او صحبت میکنید احساس خوبی به شما دست میدهد و به نظرتان میآید که آدمی است که میتوانید روی او حساب کنید چون اهل کمک کردن است. از موفقیت شما خوشحال میشود.
فاصله گرفتن از حواشی
امین: من از اعتماد به آدمها ضربههای زیادی خوردهام و سعی کردهام که محتاطتر رفتار کنم البته سخت است آدم تغییر کلی کند. این روزها به راحتی میتوانید سوژه ماجرایی بشوید که روحتان از آن خبر ندارد ولی به راحتی در مظان اتهام قرار بگیرید. کافی است به راحتی به آدمی که با گوشی موبایل از شما فیلم میگیرد، اعتماد کنید تا بعد به سرعت فیلم خودتان را در اینترنت ببینید. این باعث شده تا من نسبت به عکس حساس شوم و گاهی حس کنم بهتر است از گرفتن عکس یادگاری خودداری کنم یا در مهمانیهای حتی خانوادگی هم که میروم مراقب باشم کسی چیزی از من ثبت نکند.
نیلوفر: شاید این شکل زندگی برای بعضیها عادت شده باشد اما ما ترجیح میدهیم زندگی آرام و دور از حاشیه خودمان را داشته باشیم. برای همین هم فاصلهمان را از شلوغی و ازدحام شهر زیاد کردیم. برای هر کاری که میخواهیم بکنیم باید اولش فکر کنیم که اصلا کار درستی انجام میدهیم یا نه.
تجربههای دونفره ما
امین: کارهایی که با هم داشتیم را بدون استثناء دوست داشتم و همیشه از این فرصت دونفره بازی کردن استقبال کردهام و نتایج خوبی هم گرفتهایم.
نیلوفر: دلم میخواهد نقشی قابل توجه را مقابل هم بازی کنیم و طوری نباشد که فقط چون زن و شوهر هستیم هر نقشی که پیشنهاد دادند را به صرف اینکه هر دو نفرمان در کار هستیم، قبول کنیم. هرچه کار استخواندارتر باشد، دیدن ما در کنار هم یا مقابل هم دیدنیتر خواهد شد.
میل به یاد گرفتن
امین: همیشه تجربههایی که نخستین بار کسب میکنید، حس و حال خاص خودش را دارد. من همیشه و هنوز این میل به یاد گرفتن را دارم اما قطعا نخستین تجربهها به نوعی متفاوت هستند. یادم هست نخستین باری که مقابل دوربین قرار گرفته بودم همه چیز برایم عجیب بود تا بتوانم با شرایط کنار بیایم. بازیگرهایی که بودند به من کمک میکردند و تجریباتشان را در اختیار من قرار میدادند و کمک میکردند تا اعتماد به نفسم را از دست ندهم.
نیلوفر: این همان حسی است که من هم آن را تجربه کردم و امین کمک زیادی به من کرد تا ترسم بریزد. اعتماد به نفس در چنین فضایی باعث میشود احاطه بیشتری نسبت به آنچه میخواهید انجام دهید، داشته باشید.
شناسه یک هنرمند واقعی
امین: بازیگری برای من بسیار دلنشین است. درست است که شغل من شده اما واقعا اینطور نبوده که به آن تنها به عنوان یک محل درآمد نگاه کنم. گاهی به خودم میگویم اگر قراربود مسیر دیگری را به جز بازیگری میرفتم، الان باید چهکاره بودم؟ بازیگری چیزهای بسیاری به من آموخت. نمیدانم در شغل دیگری هم این اندازه خودم را بازشناسی میکردم یا نه؟
نیلوفر: من آنقدر فیلم بازی نمیکنم که بگویم بهطور حرفهای از این طریق فقط امرار معاش میکنم. البته نسبت به قبل کارهای بیشتری را قبول میکنم اما هم من و هم امین دلی جلو میرویم. درست است که امین فیلمهای به نسبت پرتعدادی بازی میکند اما تنها دلیلش این نیست که بخواهد یا من بخواهم پول بیشتری بگیریم. دغدغه مالی و هزینهها نمیتواند همیشه شما را شکست دهد تا هر کاری را انجام دهید.
امین: در زندگی شما به لحظاتی میرسید که باید صبر کنید. به خودتان و آنچه انجام دادهاید نگاه کنید و سعی کنید نقاط ضعف و قوت خود را پیدا کنید. این رفرش کردن لازم است و کمک میکند هرچه جلوتر میروید، انسان بهتری بشوید.
نیلوفر: هنرمند واقعی کسی است که همیشه یادش باشد چشم خیلیها به اوست. کاری به این ندارم که انتظار درستی است یا نه اما هنرمند همیشه در جایگاهی بوده که به خاطر اثرگذاری و محبوبیتی که کسب میکند میتواند الگوی بخشی یا نسلی باشد و به همین علت باید همیشه مراقب همه کارهایش باشد.
یک غریبه در جایی ناشناخته!
امین: همه چیز به مرور رنگ عادی شدن به خود میگیرد. البته هر فیلم تجربه جدید و متفاوتی است اما برای من هنوز کار کردن با یکسری نامها باعث میشود آن اعتماد به نفس لازم را نداشته باشم.
نیلوفر: شاید جالب باشد اما واقعیت دارد که دیدن چهرههای آشنا سر پروژهها کمک میکند تا شما راحتتر باشید. وقتی مانند یک غریبه در جایی ناشناخته هستید که نخستین بار است همه چیزش را میبینید طول میکشد تا به خودتان بیایید.
فاکتورهای موفقیت هنرمند
امین: برای موفقیت بازیگر فاکتورهای مختلفی کنار هم جمع میشوند اما همه آنها به کنار و اینکه بازیگر نقش را صادقانه باور کند و آن را به درستی به مخاطب منتقل کند یک طرف دیگر ماجراست. در کنار این حس صداقت، شما باید سعی کنید با تمام عوامل فیلم حرفهای و در عین حال محترم و دوستانه برخورد کنید. پشت صحنه فیلم خانواده دوم شماست که باید به آن احترام بگذارید.
نیلوفر: واقعا سخت است که شما به سطحی از شهرت برسید و بخواهید ویژگیهای قبلی خود را حفظ کنید. مغرور نشدن باعث میشود تا در مسیری که حرکت میکنید بهتر موانع را ببینید اما غرور همه چیز را شکل دیگری نشان میدهد که حتی میتواند نوعی چشمانداز اشتباهی با آنچه واقعا پیش روی شماست، خلق کند.
فرار از بیکاری و سکوت
امین: عجیب است. گاهی که کار زیاد میشود آنقدر خسته میشوم که میگویم فرصتی بشود استراحت کنم اما واقعیتش این است که خستگی واقعی من زمانی است که مدت زیادی کار نمیکنم و بیکاریهایم طولانی میشود.
نیلوفر: این مسئله یکی از مرزهای مشترک من و امین است که دلمان میخواهد همیشه خودمان را مشغول به کاری نگه داریم و بیکار ماندن اذیتمان میکند. مثلا سکون و سکوت میتواند تمام انرژی ما را بگیرد.
بازیگرانی که دوست داریم
امین: در میان بازیگران ایرانی خیلیها هستند که من کارشان را دیدهام و دوستشان دارم و نمیتوانم فرد خاصی را نام ببرم. در میان خارجیها هم کارهای آلپاچینو را خیلی دوست دارم. براد پیت و تام کروز هم هستند که واقعا روی فیلمهایشان کار میکنند و انرژی صرف میکنند. ادوارد نورتون و شون پن و دیگران…
نیلوفر: چارلیز ترون را خیلی دوست دارم و بقیه را هم که امین گفت.
خارج از حیطه بازیگری
امین: من بیشتر در حد ساخت قطعه موسیقی یا خوانندگی وارد هنر دیگری به جز بازیگری شدهام و فعلا تمایلی به کارگردانی یا حیطه کاری دیگری ندارم. البته تئاتر قحطینور باب خوبی برای من بود هرچند حواشی کار کمی خستهام کرد اما به من اعتماد به نفس لازم و البته دانش بهتری را برای انجام این کار برایم به دنبال داشت.
نیلوفر: اما من ساخت و تماشای فیلم کوتاه را دوست دارم و دلم میخواهد در قالبی کوچک و موجز حرفهایی که فکر میکنم مهم هستند را بر زبان بیاورم. چند کار کوتاه ساختهام که بعضیهایشان مورد استقبال هم واقع شد و این مرا مصمم کرده تا با عزمی راسختر به سمت کارگردانی فیلم کوتاه قدم بردارم.
نگاه مثبت به آینده
امین: من هرگز در این سالها از آینده ناامید نشدهام. درست است که گاهی حس کردم چرا چیزی درست پیش نمیرود اما همیشه به لطف خدا ایمان داشتم و میدانستم هر چیزی در جای خودش و زمان خودش اتفاق میافتد. من و نیلوفر همیشه در حال زندگی میکنیم و سعی میکنیم امیدمان به آینده را حفظ کنیم.
اوقات فراغت؟
امین: زبان میخوانیم، ورزش میکنیم، موسیقی کار میکنیم.
نیلوفر: به هر حال اغلب کارهایمان دو نفره است.
علم یا ثروت؟
امین: هر دو با هم خوبند.
نیلوفر: اگر علم نداشته باشید نمیدانید ثروت را چهکار کنید. بالاخره باید علمش را داشته باشید تا بتوانید از ثروتتان استفاده کنید.
رنگ محبوب؟
امین: من رنگینکمان را دوست دارم.
نیلوفر: آبی را هم دوست داری.
امین: رنگهای مورد علاقه ما آبی و سبز است.
نیلوفر: آسمانی و زمینی
کتاب مورد علاقه؟
نیلوفر: من خیلی به حافظ علاقه دارم.
امین: ما خیلی طبع شعرمان قوی نیست ولی با حافظ ارتباط خوبی داریم. کتابهای مختلفی هم خواندهام اما رمانهای ارنست همینگوی را بیشتر دوست دارم.
آرزوها و خواستهها؟
امین: از کودکی خیلی چیزها بوده که دوست داشتم اما با گذشت زمان و رشد کردن آنها هم تغییر کردند. وقتی بزرگتر شدم دیدم خواستههایم چیز دیگری بوده است.
نیلوفر: تصور من این است که ممکن است آدم ابتدا به خواستههایش نرسد ولی به مرور زمان و یاری خداوند به آنها میرسد. اگر هم نرسید نباید ناراحت باشد چرا که حتما حکمتی در آن است و شاید آن زمان وقتش نبوده است.
نقش ویژه؟
امین: والا فکر نمیکنم دیگر نقشی مانده باشد که بازی نکرده باشم!
نیلوفر: ترجیح میدهم کاراکترهایی را بازی کنم که از خودم خیلی دور هستند و به این وسیله با دنیای آنها آشنا شوم.
بزرگترین دلخوشی؟
امین: آرامش در کنار خانواده.
نیلوفر: آرامش و اینکه یک روز خدا ما را فراموش نکند.
امین حیایی؟
نیلوفر: امین انسانی منطقی و قابل انعطافی است. وقتی با او حرف بزنید و منطقی صحبت کنید، خیلی چیزها را میپذیرد. اصولا مرد خوبی است. من که از زندگیام با او راضی هستم.
امین: من کمی حساس هستم. روزها را هم همیشه فراموش میکنم.
نیلوفر خوشخلق؟
امین: نیلوفر تنها کسی است که همه جا یار و همراه من بوده. او همیشه در تنهاییها و مشکلات همراه من بود. تنها اوست که مرا باور دارد. نیلوفر بود که به من کمک کرد تا خودم را پیدا کنم و زندگی تازهای را آغاز کنم.
تقدیر و سرنوشت؟
امین: یعنی آدم هرقدر دست و پا بزند، سرنوشت او را میکشاند.
نیلوفر: انسان باید رها باشد. تقدیر و سرنوشت هر کسی از قبل نوشته شده است.