به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، کودکی که قدم به این جهان می گذارد، همانند غنچه ناشکفته ای است که نیاز به حمایت و مراقبت از سوی والدین دارد.
ناتوانی کودک انسان نسبت به سایر موجودات به خوبی قابل مشاهده می باشد؛ زیرا بچه حیوانات از لحظات آغازین تولد، دارای توانایی هایی می باشند؛ اما کودک انسان در آغاز تولد، ضعیف ترین موجود جهان محسوب می شود.
با این وصف، لحظه تولد، آغاز یک زندگی توأم با نشاط برای اطرافیان می باشد و بدین سبب آنها از این مهمان نورسیده، استقبال شایانی بعمل می آورند.
اگر خود کودک نیز در چنین لحظه ای آگاهی به حال خود داشت، متوجه می شد که لحظه ورود او به این جهان دارای چه ارزشی است. امروزه نحوه ی تربیت فرزندان از دغدغه های موجود در خانواده ها خصوصا زوجین جوان است، نقش والدین در زندگی کودک امری مهم و انکارناپذیر است.
روانشناسان معتقد هستند بسیاری از ناهنجاری ها و معضلات اجتماعی و فرهنگی افراد در سنین جوانی و میانسالی به تربیت آنان در سنین کودکی بازمی گردد، به همین دلیل آموزش های تربیتی برای والدین از حساسیت بالایی برخوردار است.
روش های تربیتی غلط:
داد کشیدن:
شاید هیچ والدینی روی کره زمین نباشد که تا به حال صدایش را روی فرزندش بلند نکرده باشد. اما داد کشیدن کمکی به تربیت فرزند نمی کند. این باعث می شود که فرزندان از والدین دور شوند، که در نتیجه پیروی از حرف های والدین را کمتر می کند.
کودکان به سرعت نسبت به داد زدن والدین خود بی تفاوت می شوند. اگر دائما سر آنها داد می زنید، یکی از روش های تربیتی غلط را انتخاب کرده اید که به زودی تاثیر خود را از دست می دهد و باعث می شوید که فرزندتان حتی نسبت به آن ایمن شوند. در نتیجه، آنها پیامی که شما سعی می کنید انتقال دهید را نمی شنوند و به احتمال زیاد به رفتار خود ادامه می دهند.
نق زدن:
نق زدن باعث می شود که فرزندتان رفتار مسئولانه از خود نشان ندهد. اگر کودکان بدانند که والدین دائما به آنها نق می زنند، تلاشی برای اصلاح رفتار خود نخواهند کرد.
نق زدن باعث می شود که فرزندتان در جواب بگوید «خودم می دانم». این باعث می شود که فرزندتان با شما بحث کند یا قول بدهد که بعدا کاری را انجام دهد که به احتمال زیاد فراموش خواهد کرد.
تهدیدهای تکراری:
تهدید یکی از روش های تربیتی غلط رایج است. اگر عادت دارید فرزندتان را به خاطر انجام یک کار اشتباه تهدید کنید، اما به حرف خود عمل نمی کنید، آنها به سرعت در می یابند که شما در حرف های خود جدی نیستید. اگر فرزندتان بداند تهدید شما نسبت به نرفتن به خانه مادربزرگ در آخر هفته، تهدید پوچی بیش نیست، چرا باید رفتار خود را اصلاح کند؟
از تهدیدهای منفی استفاده نکنید. کودک را از اشخاصی مانند پلیس و دکتر نترسانید. هرگز نگویید «می خواهی زنگ بزنم پلیس بیاید و تو را ببرد؟» کودک به حضور مثبت پلیس در زندگی خود نیاز دارد و باید بداند پلیس از امنیت و سلامت او حفاظت می کند
تنها زمانی فرزند خود را تهدید به گرفتن یک امتیاز یا رو به رو شدن با یک مجازات کنید، که واقعا این کار را خواهید کرد.
نصیحت کردن:
هرگز ندیده ام بچه ای بعد از یک سخنرانی طولانی متوجه اشتباه در رفتارش شده باشد. در واقع، نصیحت کردن باعث می شود که فرزند به حرف های والدین گوش ندهد. به جای آنکه به حرف های شما گوش دهد، تمام مدت به این فکر می کند که چقدر از گوش دادن به نصیحت های طولانی شما نفرت دارد و کی قرار است این موعضه تمام شود.
توضیحات خود را در مورد اشتباهات رفتاری کوتاه و خلاصه کنید. دلیل نیاز به تغییر رفتار را توضیح دهید و انتظارات خود در آینده را توضیح دهید. به جای آنکه دائما به فرزندتان بگویید چه خطایی انجام داده، به او فرصتی برای حل مسئله بدهید و از فرزندتان بخواهید پیشنهادی برای رفتار بهتر در این موقعیت در آینده بدهد.
شرمنده کردن:
تنبیه کردن فرزند به روشی که باعث خجالت زده شدن او شود، از روش های تربیتی غلط است که کمکی به بهبود رفتار فرزندتان نمی کند. هر چند درک می کنیم که گاهی والدین ناامید از همه جا به هر چیزی چنگ می زنند تا فرزند خود را کنترل کنند، اما خجالت زده کردن راه خوبی نیست. تنبیه کردن فرزند با آویختن پیامی به گردنش که نوشته «من چیزی دزدیدم و فکر می کردم این کار بامزه است» شخصیت کودک را خرد می کند و حس تحقیر شدن باعث جوشش خشم و بدتر شدن رفتارش در آینده می شود. اگر نمی دانید در مقابل رفتارهای بد فرزندتان چه شیوه ای را اتخاذ کنید، به جای شرمنده کردن او، از یک مشاور کمک بگیرید.
مجازات های بی ربط:
مجازات کردن کودک به روشی که کاملا بی ارتباط با رفتار نامناسب اوست، گیج گننده است. اگر فرزند بزرگتان برادرش را کتک می زند، و شما او را وادار کنید که ۱۰۰ بار روی کاغذ بنویسد «من دیگر برادرم را نمی زنم»، این کار نه تنها کمکی به تغییر رفتار او نمی کند، بلکه او را از نوشتن بیزار می کند.
برای تربیت فرزندتان از مجازات های منطقی استفاده کنید، به نحوی که مجازات او را به یاد رفتار بدش بیاندازد و سعی کند دیگر آن را تکرار نکند.
تنبیه شدید:
برخی از والدین از شدت خشم، تنبیه های ناجوانمردانه ای را تعیین می کنند. برای مثال، فرزندشان را از تمام حقوق خود به مدت یک ماه محروم می کنند. کودکی که به مدتی طولانی از حقوق خود محروم شود، انگیزه اش را برای نشان دادن رفتار خوب از دست می دهد.
وقتی کودک حس کند، همه چیز را از دست داده است، دیگر تلاشی برای اصلاح خود نمی کند. در یکی از موارد، والدین همه چیز را به جز تخت خواب از اتاق کودک خارج کرده بودند. در این جا، کودک می فهمد که دیگر چیزی نیست از او گرفته شود، پس بدتر رفتار کردن نیز با عاقبت بدتری رو به رو نخواهد شد.
کودک باید بداند که با رفتار خوب به زودی به حقوق قبلی خود دست خواهد یافت.
کتک زدن:
در مطالب قبل در مورد روش های جایگزین کتک زدن برای تربیت کودک صحبت کردیم. در مورد کتک زدن بحث های زیادی صورت گرفته است و بارها به اثرات روانی منفی آن اشاره شده است. به علاوه، کتک زدن یکی از روش های تربیتی غلط است که پیامی گیج کننده به کودک می دهد. فرزند شما برادرش را کتک زده است. شما هم به خاطر رفتار بدش او را کتک می زنید. چرا او نمی تواند کتک بزند، اما شما می توانید؟ اگر کتک زدن کار بدی است، چرا شما انجام می دهید؟
کودکانی که کتک می خورند، پرخاشگرتر می شوند و تنبیه بدنی را به یکی از شیوه های رفتاری خود تبدیل می کنند.