به گزارش سایت خبری ساعد نیوز و به نقل از ثریا:
باورتان می شود که در همین ایران خودمان، روستایی باشد که مردمانش به زبانی به غیر از زبان های محلی ایران حرف بزنند و یا به خطی به غیر از فارسی بنویسند؟ این یکی از عجایبی است که در ایران خودمان وجود دارد و شاید خیلی ها از وجود آن بی اطلاع باشند. در بین مسیر تهران به آبیک قزوین روستایی به نام روستای زرگر و یا زرگ وجود دارد که مردمان آن رومانیایی صحبت می کنند و به لاتین می نویسند!
با اختلاف زیاد باید تا به الان لقب عجیب ترین روستای ایران را به روستای زرگر داد. روستای زرگر همانطور که در مقدمه نیز ذکر کردیم، بین تهران و قزوین به سمت آبیک قرار گرفته است. در واقع این روستا در فاصله ی ۱۰۰ کیلومتری غرب تهران قرار گرفته است. در این روستا گندمزارهای فراوانی وجود دارد که طبیعت آن را بسیار زیبا و منحصر به فرد کرده است اما باید بگوییم که جاذبه ی اصلی این روستا طبیعت و زیباییش نیست بلکه زبان مادری آن هاست.
اهالی این روستا به جز زبان فارسی، زبان دیگری نیز دارند. زبان رومانو! آن ها به به زبان لاتین می نویسند و به رومانو که ما آن را به زرگری می شناسیم، صحبت می کنند. مردمان این روستا دقیقا نمی دانند از کی ساکن آن شده اند و اصلا چرا زبان آن ها متفاوت است. اهالی این روستا هم شبیه ایرانی ها هستند و هم اروپایی ها.
آن ها هم به زبان و خط فارسی واقف هستند و هم به ترکی قزوینی و هم رومانیایی! از لحاظ ساختار قیافه نیز شبیه همه ی ما هستند. اصولا مردمانی قد بلند و هیکلی هستند. مسلمان و شیعه هستند و شغل قالبشان، دامداری و کشاورزی است. در واقع اگر بخواهیم خیلی خلاصه بگویم، مردمانی عادی با سبک زندگی کاملا سنتی ایرانی هستند.
اما آن قدرها هم که فکر می کنید مردم این روستا ساده و معمولی نیستند. مردم روستای زرگر زبان مادری دارند به نام رومانو که ما آن را به نام زرگری می شناسیم. زرگری که ما می شناسیم نه، بلکه زبانی مختص به روستای خودشان.
مردمان روستای زرگر خودشان هم دقیقا نمی دانند که متعلق به کجای جهان هستند و چه شد که سر از ایران در آوردند. باید حس جالبی باشد که تابعه ای از ایران باشی، ترکی بدانی و زبان مادریت رومانیای باشد و لاتین بنویسید و دست آخر هم ندانید آخر سر ریشه ی اولیه ات به کجا می رسد. قدیمی های روستا که تا به الان زنده اند می گویند که که در زمان جوانی خود، پیرمردی در روستای زرگر زندگی می کرده است که تمام حساب و کتاب های خود و کارهای نوشتاریش را به زبان روسی انجام می داده است.
می گویند که این مرد آخرین نفری بوده است که در این روستا روسی می نوشته و می دانسته اما، بعد از مرگ او نوشتن به زبان روسی دیگر در این روستا از بین رفت و بعد از آن در بین این مردم تنها زبان رومانیایی باب شد و مردم هم به لاتین نوشتند. زمانی این مردم معروف شدند که چندی از مردمان این منطقه که تحصیلکرده و اهل زرگر بودند، چند لغت به زبان رومانو را در فضای اینترنت منتشر کردند و از تمامی مردم دنیا که این پیام را می دیدند، خواستند که اگر این لغات را می شناسند به ایران بیایند.
پس از انتشار این پیام، چند ماه بعد ۳ مسافر از کشورهای فرانسه و انگلیس به روستای زرگر آمدند و در حالی که بسیار خوشحال بودند از این که هم زبان های خود را در ایران پیدا کرده اند بسیار هم متعجب بودند که چرا تا به حال ان ها را نیافته اند. در واقع زرگرها متوجه شدند که آن هاز اقوام اروپایی هستند که در سراسر جهان و مخصوصا در قاره ی اروپا پخش شده اند.
زرگری ها می گویند که این ۳ نفر که به روستایشان آمدند از افراد صاحب منصبی بوده و بسیار هم خوشحال بودند اما تعجب می کردند از این که زرگرهای ایران، زبان رومانو را با زبان فارسی و ترکی بسیار زیاد آمیخته اند و اصالت زبان را به آن شکل که در اروپا تلفظ می شود از بین برده اند.
در واقع این رومانوها متعجب بودند که رومانوهای ایران همچون ۱۸ هزار همزبان شناخته شده ی خود در اروپا، دراای هویتی رومانویی نیستند و به قولی از آن ها دور افتاده اند. البته بیشتر تعجب آنان به این خاطر بوده است که اصالت زبانشان از بین رفته بود و با ترکی و فارسی بسیار قاطی شده است. هنوز هم به طور کلی نمی توان گفت که رومانو ها از کجا آمده و معلوم نیست چرا به ایران آمده و اصلا چرا پخش شده اند؟
یکی از اهالی این روستا که بسیار نسبت به دیگران به تاریخچه ی روستا واقف است می گوید که هیچ کس جز زرگر ها از زبان رومانویی که آن ها صحبت میکنند به هیچ عنوان سر در نخواهد آورد. او می گوید که زمان جنگ ایران و عراق وقتی که ان ها با بیسیم با یکدیگر صحبت می کرده اند، از این زبان استفاده می کردند تا عراقی ها متوجه حرف های آنان نشوند. زرگرها به قطع یقین نمی دانند که از روم آمده اند یا از هند یا از سرزمینی دیگر.
در منابع تاریخی این سند وجود دارد که رومانی زمانی جزئی از عثمانی یا ترکیه فعلی بوده است و حالا سر از نقطه ای در چند کیلومتر آبیک قزوین درآورده اند. افسانه هایی وجود دارد که رومانو ها طایفه ای هستند که از مرز های شمالی ایران وارد شده اند و کم کم یک جا نشین شدند و دامپروری را به عنوان شغل انتخاب کردند.
در این میان زبان رومانو گویا در همین روستا به سمت فراموشی رفته است. در میان زرگریها برای این که این اتفاق نیفتد، وقتی که مردم بچه هایشان به دنیا می آیند، به زبان رومانو صحبت میکنند تا این زبان همچنان زنده بماند و به آیندگان منتقل شود.