شعر غزل طور تجلی استاد شهریار

  یکشنبه، 18 اردیبهشت 1401   زمان مطالعه 1 دقیقه
شعر غزل طور تجلی استاد شهریار
سید محمدحسین بهجت تبریزی (۱۱ دی ۱۲۸۵ – ۲۷ شهریور ۱۳۶۷) متخلص به شهریار، شاعر ایرانی بود. او اهل تبریز بود و به زبان‌های فارسی و ترکی آذربایجانی شعر سروده‌است. شهریار در سرودن گونه‌های دگرسان شعر فارسی مانند قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و شعر نیمایی چیره‌دست بوده‌است. در این قسمت شعر طور تجلی شهریار را خواهید خواند.

شب به هم درشکند زلف چلیپایی را

صبحدم سردهد انفاس مسیحایی را

گر از آن طور تجلی به چراغی برسی

موسی دل طلب و سینه سینایی را

گر به آیینه سیماب سحر رشک بری

اشک سیمین طلبی آینه سیمایی را

رنگ رؤیا زده ام بر افق دیده و دل

تا تماشا کنم آن شاهد رؤیایی را

از نسیم سحر آموختم و شعله شمع

رسم شوریدگی و شیوه شیدایی را

جان چه باشد که به بازار تو آرد عاشق

قیمت ارزان نکنی گوهر زیبایی را

استاد شهریار
طوطیم گویی از آن قند لب آموخت سخن

که به دل آب کند شکر گویایی را

دل به هجران تو عمریست شکیباست ولی

بار پیری شکند پشت شکیبایی را

شب به مهتاب رخت بلبل و پروانه و گل

شمع بزم چمنند انجمن آرایی را

صبح سرمی کشد از پشت درختان خورشید

تا تماشا کند این بزم تماشایی را

جمع کن لشکر توفیق که تسخیر کنی

شهریارا قرق عزلت و تنهایی را


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها