متن آهنگ ستایش خدا از اجرای سرود
به نام نقش بند صفحه خاک عذار افروز مه رویان افلاک خداوندی که در ذاتش علل نیست جهان داری که درملکش خلل نیست نه در ایوان قربش وهم را بار نه با چون و چرایش عقل را کار کسی با اونه و او با همه کس نماند هیچ کس ، او ماند و بس قدیمی کاولش را ابتدا نیست کریمی کاخرش را انتها نیست