به گزارش سایت خبری ساعد نیوز به نقل از روزنامه کیهان، پس از سفر مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران گمانه زنی ها برای احیای برجام تقویت شده است.
جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی و امور امنیتی اتحادیه اروپا روز شنبه به تهران آمد تا به زعم خودش مذاکرات وین را از بن بست خارج کند! او که حامل پیام برجامی از سوی آمریکا بود پس از گفت وگو با امیرعبداللهیان در نشست خبری مشترک گفت که «هدف اصلی سفرم شکستن بن بست برجام بوده است» و «مذاکرات وین باید از سر گرفته شود.»
البته وی با تأکید بر اینکه «ایالات متحده و ایران- نه مستقیم- بلکه از طریق من و تیمم به عنوان هماهنگ کننده، گفت وگو خواهند کرد» گفت: «احتمالاً این گفت وگوها در جایی نزدیک تر به خلیج فارس و به صورت مشخص تر در یک کشور حاشیه خلیج فارس برگزار می شود.»
امیرعبداللهیان هم در این نشست خبری با اعلام اینکه «آمادگی داریم در روزهای آینده مذاکرات را از سر بگیریم» ابراز امیدواری کرد که «طرف آمریکایی این بار واقع بینانه برای رسیدن به توافق تعهدات خود را انجام دهد.» وزیر خارجه کشورمان دیروز یکشنبه هم در صفحه شخصی خود در اینستاگرام تأکید کرد که «بدون عقب نشینی به مذاکرات ادامه خواهیم داد.»
همزمان با گمانه زنی ها درخصوص از سرگیری مذاکرات احیای برجام، برخی رسانه های داخلی و خارجی خبر دادند که «احتمالاً قطر میزبان مذاکرات احیای برجام خواهد بود.»
سفر بورل به تهران پس از قطعنامه اخیر ضدایرانی شورای حکام آژانس و گفت وگوی او و معاونش «انریکه مورا» با «رابرت مالی» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در بروکسل بوده است.
همزمان با سفر بورل به تهران؛ رابرت مالی با انتشار عکسی از شام غیررسمی خود با بورل و معاونش (انریکه مورا) در پیامی توئیتری از ادامه همکاری نزدیک مقام های اروپایی تشکر کرد و نوشت که «آمریکا به مسیر دیپلماسی معنادار متعهد است.»
یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا روز شنبه در گفت وگو با خبرنگار اکسیوس با بیان اینکه «از سرگرفتن مذاکرات با ایران شدنی است و این موضوع را پس از پایان سفر تیم اتحادیه اروپا به ایران متوجه می شویم» گفت که «ما آماده ایم که توافق را به نتیجه رسانده و به اجرا برسانیم، اما ایران باید خواسته های فرابرجامی اش را کنار بگذارد.»
تله گذاری آمریکا و اروپا برای ایران نکته قابل تأمل آن است که سفر بورل به تهران نوعی تقسیم کار آمریکا و اروپا در موضوع مذاکرات هسته ای ایران و 4+1 و اساساً فاز دیگری از فشار و تهدید برای چانه زنی و تله گذاری برای ایران است.
اروپا و آمریکا در موضوع مذاکرات هسته ای هیچ گاه حسن نیت و اراده جدی از خود نشان نداده و همواره در تلاش بوده اند با سیاست های نخ نمایی مانند «چماق و هویج» و «پلیس خوب پلیس بد» جمهوری اسلامی ایران را در مذاکرات هسته ای به زانو دربیاورند.
آمریکایی ها نه تنها از برجام خارج شدند و مسئولیت نپذیرفتند بلکه تلاش می کنند از یک سو با فعال کردن لابی صهیونیسم و برخی حکام مرتجع منطقه و سایر همپالگان اروپایی خود فشارها علیه جمهوری اسلامی ایران را تشدید کنند و از سوی دیگر با یارگیری اروپایی ها و تله گذاری های دیپلماتیک، توپ را در زمین ایران بیندازند.
اقدامات خصمانه غربی ها علیه ایران در طول یک ماه گذشته قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام آژانس، صدور بیانیه ضدایرانی، فعال کردن سرویس های اطلاعاتی صهیونیستی، ترور شهید صیادخدایی، خرابکاری در تأسیسات هسته ای، تحریم های اخیر ایران در حوزه پتروشیمی، دزدی محموله نفتکش ایران در آب های یونان، اعلام جایزه برای کسب اطلاعات درباره سپاه تنها بخشی از اقدامات خبیثانه آمریکا و همپالگان اروپایی اش علیه جمهوری اسلامی ایران است.
دستان خالی بایدن در برابر ایران روشن است که آمریکا در پروژه های بین المللی خود (از عراق و افغانستان و یمن تا سوریه و لبنان و...) شکست خورده و در این برهه زمانی به ویژه بعد از اپیدمی کرونا و جنگ روسیه و اوکراین با بحران هایی مانند اعتراضات اجتماعی، بحران انرژی و بحران اقتصادی کم سابقه در چند دهه اخیر و تبعات قیمت نفت 120 دلاری دست وپنجه نرم می کند.
اروپا هم با بحران انرژی و کمبود مواد غذایی اصلی مانند گندم مواجه بوده و در وضعیت بد اقتصادی به سر می برد. همین هفته گذشته بود که تورم در انگلیس مردم را به خیابان ها کشاند تا جایی که مرکز تحقیقات اقتصاد و بازرگانی انگلیس هشدار داد که این کشور با بزرگ ترین کاهش استانداردهای زندگی از زمان شروع ثبت سوابق در دهه ۱۹۵۰ مواجه است! یا رئیس شرکت نفتی «روس نفت» که گفت کشورهای اروپایی با اعمال تحریم علیه روسیه در حال خودکشی اند.
به هر جهت، مقامات، رسانه ها و اندیشکده های آمریکایی بارها به شکست سیاست فشار حداکثری و دست خالی دولت بایدن در برابر ایران اعتراف کرده اند.
به این اخبار که صرفاً مربوط به یک ماه گذشته بوده و در رسانه های معاند منتشر شده است، دقت کنید؛
«اندیشکده آمریکایی شورای آتلانتیک: راهبرد رژیم صهیونیستی علیه ایران شکست خورده است».
«اندیشکده آمریکایی کوئینسی: بایدن ابلهانه همان مسیر ترامپ را ادامه می دهد».
«نشریه فارین پالیسی: سیاست واشنگتن در قبال ایران با تمام فراز و فرودهایش به شکست انجامیده است».
«روزنامه سعودی عرب نیوز: اقتصاد ایران در حال مقاوم شدن در برابر تحریم هاست».
«الجزیره: آمریکا در وضعیت پیچیده ای در قبال ایران گرفتار شده است».
«جروزالم پست: همکاری تهران- کاراکاس خبر بدی برای واشنگتن و تل آویو است».
«فایننشال تایمز: تجار روس زندگی در شرایط تحریم را از ایرانیان می آموزند».
«وال استریت ژورنال: ایران زیرساختی پیشرفته برای دور زدن تحریم ها ایجاد کرده است».
«سی ان ان: دست بایدن خالی و گزینه های آمریکا علیه ایران تمام شده است».
و...
مؤسسه جهانی صندوق های ثروت ملی چندی پیش اعلام کرد که «صندوق توسعه ملی ایران هفدهمین صندوق ثروتمند دنیا با وجود تحریم ها» همچنین مسئول حقوقی یکی از بانک های بین المللی گفت که «ایران دارای زیرساختی پیشرفته برای دور زدن تحریم ها است.»
سناتورهای آمریکایی همین ماه گذشته به دستان خالی دولت بایدن در قبال ایران اعتراف کردند تا جایی که «تد کروز»، سناتور تندرو جمهوری خواه این نشست را «بسیار نگران کننده» خواند و درباره سیاست دولت بایدن در قبال ایران گفت: آنها طرح ب ندارند، طرح الف هم ندارند، هیچ برنامه ای ندارند.
«ایران قوی» واقعیتی که نباید فراموش شود بر همین اساس در بازتعریف مناسبات دیپلماتیک نباید این واقعیت را فراموش کنیم که جمهوری اسلامی ایران در این دوره از حیات خود، قوی تر و مقام تر شده و در حال فتح قله های توسعه و پیشرفت است.
ایران در حال «تبدیل شدن به هاب منطقه» است، با چین، روسیه و ونزوئلا مناسبات راهبردی قوی و برنامه های جامعه همکاری بیست ساله دارد، دیپلماسی همسایگی و اقتصادی (از قزاقستان تا ترکمنستان و تاجیکستان و پاکستان و عراق و قطر) در دولت سیزدهم فعال شده و بر اساس اعلام رسمی مقامات کشورمان مناسبات تجاری 4 برابر شده است. ذخایر و فعالیت های هسته ای ایران افزایش و توسعه یافته است، صادرات نفتی ایران افزایش 40 درصدی داشته است. همچنین با وجود تورم های ظالمانه آمریکایی ها، شاهد رشد 20 درصدی تجارت خارجی ایران و مثبت شدن تراز تجاری و رشد 4 درصدی اقتصاد بوده ایم و... این چهره «ایران قوی» امروز است؛ ایرانی که بر چالش تحریم غلبه کرده و در حال خروج تدریجی از رکود اقتصادی است. سؤال اساسی که مطرح می شود این است که با این حال چه نیازی به مذاکره با غرب خبیث و جنایتکار است؟
موضوع اصلی محل مذاکرات نیست!
نکته دیگری که نباید ازنظر دور داشت این است که موضوع اصلی در مذاکرات هسته ای، محل مذاکرات نیست چه آنکه اگر آمریکا می خواست تحریم ها را لغو کند در وین هم می توانست این کار را بکند. بنابراین تعیین مکان دیگری برای مذاکرات ممکن است این شائبه را ایجاد کند که چین و روسیه مزاحم مذاکرات بودند! و قرار است با مذاکره غیرمستقیم ایران و آمریکا در قطر، چین و روسیه دور زده شوند!
این در حالی است که روابط ایران با چین و روسیه توسعه یافته و در این دوره شاهد عضویت ایران در شانگهای، پالس مثبت چین و روسیه برای حضور و همکاری ایران در بریکس پلاس بوده ایم. چین و روسیه در شورای حکام به قطعنامه اخیر ضدایرانی غربی ها رأی منفی داده اند و اساساً در مذاکرات هسته ای وین، بیشترین همکاری با ایران را داشته اند.
بنابراین موضوع اصلی، محل مذاکرات نیست و غربی ها منتظرند که ایران در قبال تله گذاری دیپلماتیک آمریکا و اروپا (آمدن بورل به تهران) به آنها جایزه داده و با ذوق و خوشحالی به استقبال ادامه مذاکره (عقب نشینی از مواضع و شروط اصلی) برود!
بنابراین دستگاه دیپلماسی کشورمان باید با ملاحظه و تأمل بیشتری در موضوع مذاکرات آینده ورود کند و با مقاومت بر حقوق ملت ایران لحظه ای از مواضع انقلابی و شروط اصلی (لغو کامل تحریم ها، راستی آزمایی و ارائه تضمین از سوی طرف آمریکایی) عقب نشینی نکند، چنان که تاکنون چنین بوده است.