طی قرون متمادی همواره اولین و مهمترین وظیفه والدین حفظ فرزندانشان از خطرهای بیرونی بوده است. این در حالی است که خطرهای درونی می توانند آسیب زا تر از خطرهای بیرونی باشند. خطر های درونی را می توان در انسان با ایجاد امنیت در وی پیشگیری کرد. احساس امنیت کودک بر اساس ارتباط او با والدین و خانواده شکل می گیرد.
همه ما با احساس عدم اطمینان به آینده و احتمال وقایع هولناک زندگی می کنیم، این بخشی از زندگی انسان است، اما مهم این است که فرزند خود را طوری تربیت کنیم که بتواند در بزرگسالی نقش خود را برای ساختن آینده ای بهتر و روشن تر ایفا کند. این تربیت صحیح در نهایت می تواند با ایجاد حس امن بودن در کودک او را به سمت صبر و بردباری و همکاری و ارتباط سالم با دیگران و اعتماد به دنیای پیرامون سوق دهد.
ایجاد امنیت در کودکی درست مانند پر کردن حساب بانکی اوست هر چه احساس امنیت بیشتری به او بدهیم ذخیره بانکی او بالاتر خواهد رفت و این باعث می شود در بزرگسالی از دست دادن مبالغ جزئی خللی در دارایی های او به وجود نیاورد. این احساس امنیت با پر کردن باک عاطفی و باک اقتدار کودک است که میسر می شود.
دالی موشه و قایم باشک از لذت بخش ترین بازی های دنیا هستند. به محض اینكه شروع كنید به دالی كردن بچه ها از خنده ریسه می روند و اگر قرار باشد قایم باشک بازی كنید هنوز چشم نگذاشته آنها فرار می كنند و همیشه در یک جای ثابت پنهان می شوند و وقتی پیدایشان می كنید، جیغ می زنند و از خنده غش می كنند. اما همین بازی های ساده هویت كودکتان را می سازند، احساس امنیت درونی شان را تقویت می كنند و آنها را به سمت اجتماعی شدن پیش می برند.
6 ماهگی تا 2 سالگی آمادگی برای شناخت بهتر خود
کودک در 6 ماهگی متوجه هویت مستقل خود می شود. بعد از مدت ها که گمان می کرده قسمتی از مادر است حالا می فهمد وجودی جدا از مادر دارد. با چنین ذهنیتی، فکر می کنید وقتی مادر دستان بزرگش را جلوی چشمش می گیرد و خود را از چشمان فرزندش پنهان می کند، کودک چه احساسی پیدا می کند؟ مسلما ترس! و وقتی مادر ناگهان نمایان می شود؟ انگار تمام شادی دنیا را به کودک بخشیده اند. وقتی بازی دالی موشه تکرار می شود کودک به تدریج می فهمد شخصی که برای لحظه ای از دیدرس او پنهان است، همچنان وجود دارد و او را ترک نکرده. مفهوم پیدا و پنهان از جمله مفاهیمی است که کودکان تا 6 ماهگی درگیر آن هستند و اگر دقت کنید خودشان سعی می کنند اسباب بازی هایش را پنهان و مجددا پیدا کنند.
در بازی دالی موشه جدایی، تم اصلی است و همین مساله باعث تقویت حس امنیت درونی در کودک می شود. حول و حوش یک سالگی کودک خود بازی را به دست می گیرد. او با انداختن روسری روی سرش یا گرفتن دست ها جلوی چشمانش سعی می کند از والدین تقلید کند. فکر می کند چون شما را نمی بیند پس شما هم نمی توانید او را ببینید. به مرور با تکرار این بازی متوجه تفاوت دیدن و دیده شدن می شود. این مسیر طولانی یادگیری تا 5 سالگی ادامه دارد. سنی که در آن دیگر کودک قادر است بین آنچه خود می بیند و حس و فکر می کند و آنچه دیگران می بینند و حس می کنند تفاوت قائل شود.
2 تا 3 سالگی فائق آمدن بر ترس های درونی
طی ماه ها هویت کودک ساخته می شود و شناخت از خود در او تکامل می یابد. حدود 2 و نیم سالگی او از اجزای بدن خود برای بازی کمک می گیرد و مثلا با پنهان شدن پشت مبل و پریدن ناگهانی جلوی والدین آنها را شوکه می کند و می خنداند. کودکانی که در آنها حس امنیت درونی تکامل نیافته، نمی توانند در مکانی پنهان شوند. تنها ماندن در مکانی تاریک برای آنها ترس آور است. پنهان شدن از دید دیگران به معنی از بین رفتن است. قایم باشک از جمله بازی هایی است که در این سن به کودکان کمک می کند بر ترس های خود غلبه کنند. ترس از اینکه مادر آنها را تنها بگذارد یا ترس از گم شدن به راحتی با این بازی از بین می رود. یک جنبه مثبت دیگر قایم باشک القای احساس عشق است. کودک می فهمد حتی اگر نباشد و دیده نشود والدین به او فکر می کنند. اگر دقت کرده باشید کودکان 3-2 ساله صبر نمی کنند تا مادر دنبالشان بگردد و پیدایشان کند. به محض آنکه بگویید «کجا هستی؟»کودکان خود را سریعا نشان می دهند. کودکان 3 ساله در لحظه زندگی می کنند و فورا دوست دارند به سوال والدینشان پاسخ دهند. فورا از مخفیگاه خارج می شوند و خود را نشان می دهند.
3 تا 5 سالگی و آرام کردن احساسات
به تدریج در سن 3 تا 5 سالگی کودکان مفهوم انتظار کشیدن را می آموزند و هیجان پنهان ماندن را درک می کنند. آنچه قایم باشک را در این سن برای کودک جذاب می کند تجربه کردن زنجیره ای از احساسات شامل ترس از پیدا شدن، پیدا شدن و خنده بعد از آن است! وقتی مادر ناگهان او را می یابد کودک می ترسد، از جا می پرد و ناگهان با مادر به خنده می افتد و این خنده استرس ناشی از انتظارکشیدن و ترس او را خالی می کند. بار دیگر بازی آغاز می شود و کودک شما مجدد همان جای همیشگی پنهان می شود. دلیل این موضوع آن است که کودک مفهوم فضا را هنوز درک نمی کند و یادآوری مکانی که اول در آن پنهان شده تخیل او را پرورش می دهد. او می داند که پیش از این در این مکان پیدا شده است پس اینجا مکانی امن برایش محسوب می شود. به مرور کودک با فضاها بیشتر آشنا می شود و حس امنیت به او کمک می کند فضاهای جدید را برای پنهان شدن امتحان کند. نکته قابل توجه دیگر اینکه کودکان زیر 5 سال همیشه دوست دارند پنهان شوند و مادر آنها را بیابد. نمی توانید از او بخواهید که دنبال کسی که پنهان شده بگردد زیرا در این شرایط احساس می کند گم شده، تنها مانده و فراموش می کند که شما هستید و جایی نزدیک او پنهان شده اید. اگر نقشتان را در بازی عوض می کنید حتما در جایی پنهان شوید که در دیدرس کودک باشد. از خودتان صدا درآورید یا دست و پایتان را نشان دهید و اجازه دهید کودکتان با غرور و احساس شادی شما را بیابد. بعد از 5 سالگی می توانید با کودکتان قایم باشک واقعی بازی کنید. از این به بعد کودک به دنبال جایی می گردد که نتوانید او را پیدا کنید. بدون صدا پنهان می شود و انتظار می کشد. دیگر نیازی به بازی با والدین ندارد و ترجیح می دهد با دوستانش بازی کند. البته هنوز نیاز به نظارت شما دارد. پس حدود یک بازی بی خطر را نشانش دهید و از دور مراقبش باشید.
در بازی های خشنی که کودکان انجام می دهند مثل زد و خورد ماشین ها، به آن ها کمک کنید که پلیس یا آمبولانسی را در بازی خود وارد کرده، پلیس به این ماشین ها نظم دهد و آمبولانس به زخمی ها کمک نماید. این نوع بازی ها باعث می شود کودک امنیت بیشتری را احساس کند .